اوسمار لوس ویرا اولین سرمربی برزیلی تاریخ پرسپولیس

آدم خوش‌شانسی هستم!

محمد قراگزلو
روزنامه نگار
با قربانی شدن دستیاران یحیی گل‌محمدی بعد از واگذاری رقابت قهرمانی به تیم فرهاد مجیدی، پای مربیان خارجی به کادر‌فنی پرسپولیس باز شد. ایجنت‌ها شروع به معرفی مربیان مختلف برای پرکردن جای حمید مطهری دستیار اول یحیی به او کردند و گزینه‌های اروپایی و آمریکای جنوبی مختلفی به گل‌محمدی پیشنهاد شد. یحیی همراه با دستیاران ایرانی‌اش رزومه تک تک این افراد را بررسی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیدند تا اوسمار لوس ویرا را به پرسپولیس بیاورند.
در رزومه اوسمار اولین چیزی که عجیب به نظر می‌رسید اینکه او هیچ گاه برای مربیگری از برزیل خارج نشده و حالا باید هزاران کلیومتر دورتر چالش تازه‌ای را آغاز می‌کرد. اوسمار خیلی دیر به پرسپولیس اضافه شد و یکی، دو هفته اول در تمرین بیشتر نظاره‌گر بود اما کم‌کم کار را در درست گرفت و یحیی طراحی تمرین را به او سپرد.
بعدتر اوسمار لب خط طولی به یحیی نزدیک می‌شد و در جریان مسابقه و تغییرات حین بازی به او مشورت می‌داد تا مشخص شود دستیار اول او این برزیلی کم حرف است که در نشست‌های مطبوعاتی گزیده حرف می‌زد.
اوسمار برعکس خیلی از برزیلی‌ها با اینکه از کشورش خارج نشده بود انگلیسی را می‌دانست اما آنقدر مسلط نبود تا مصاحبه‌های مطبوعاتی‌اش و زمانی که جای یحیی به سالن کنفرانس می‌رفت زیاد حرف بزند ضمن اینکه جایگاهش به عنوان دستیار اجازه بیرون رفتن از مرزهای یک دستیار را به او نمی‌داد.
اوسمار با پرسپولیس در آخرین روزهای بهار سال 1402 سه‌گانه‌ای تاریخی به دست آورد و فصل دوم را به عنوان یک مربی برنده شروع کرد اما تصور نمی‌کرد در اولین روزهای سال 2024 مسئولیت مهم سرمربیگری در پرطرفدارترین تیم ایران به او سپرده شود.
اوسمار وقتی سرمربی پرسپولیس شد که حتی بعد از یک سال و نیم حضور در ایران کمتر کسی از او اطلاعات دقیقی از لحاظ فوتبالی و شخصیتی داشت. او در بدو ورود به ایران در هتل اسکان داشت اما حالا در آپارتمانی که باشگاه در منطقه سعادت‌آباد برایش اجاره کرده زندگی می‌کند و هر روز مسیر این منطقه در شمال غربی تهران تا کمربندی آزادگان در حاشیه جنوب غربی پایتخت را با راننده‌ای که در اختیارش گذاشته‌اند طی می‌کند.
اوسمار فرد خوش‌مشربی است اما با تصور عمومی از برزیلی‌ها تا حدودی تفاوت دارد. به لحاظ چهره شاید شباهت زیادی به برزیلی‌های سبزه رو نداشته باشد اما آدم خشکی هم نیست. شخصیتش تلفیقی از مربیان با دیسیپلین و منعطف است که بموقع با بازیکنانش گرم می‌گیرد و اهل خنده و شوخی هم هست.
اوسمار به کارش اهمیت زیادی می‌دهد و یک مربی جدی است. او برای مربیگری وقت می‌گذارد و فوتبال را با تمام جزئیاتش دوست دارد. به خاطر اهمیتی که به کارش می‌دهد در کار مربیگری بسیار جدی است و برای تک تک امور فنی پلن دارد و مدام فکر می‌کند.
همسر او یک دکتر دامپزشک است و در برزیل بیمارستان دامپزشکی دارد اما در یک سال و نیم گذشته تنها دو بار به تهران آمده و کنار لوس ویرا بوده است.
این مربی 49 ساله که فارغ‌التحصیل رشته تربیت بدنی است در بیستمین سال مربیگری‌اش هدایت پرسپولیس را در دست گرفت. او از پاسو فوندو می‌آید؛ جایی در ایالت ریو گرانده جنوبی در جنوب غربی برزیل. اوسمار فردی معتقد و مذهبی است و نشانه‌های این ویژگی‌اش را روی نیمکت پرسپولیس هم بروز داده است.
او به سبک مربیان برزیلی شور و نشاط را به مدل بازی پرسپولیس آورده است و با اینکه در بیست سال اخیر تیم سرخ پایتخت هیچ وقت از بازیکن برزیلی شانس نیاورده اما انگار با این برزیلی به همان جاهای خوبی هدایت می‌شود که قبلاً توسط برانکو ایوانکوویچ و یحیی گل‌محمدی هدایت شده و رسیده بود.
رناتو آگوستو، پائولینیو، مالکوم، آلیسون بکر، لوئیز آدریانو و البته الکساندر پاتو که در زمستان 1402 بحث حضورش در پرسپولیس مطرح شد از مهمترین بازیکنانی هستند که اوسمار در برزیل با آنها به عنوان مربی کار کرد.
اوسمار در مربیگری یک انسان ایده‌آل‌گراست و می‌خواهد چیزی مابین واندرلی لوکزامبورگو و فیل اسکولاری بزرگ باشد. او در دنیای مدرن مربیگری نیز از پپ گواردیولا و یورگن کلوپ پیروی می‌کند و دوست دارد کاملاً به روز باشد.
اوسمار ویرا انسان ایده‌آل‌گرایی است و در مربیگری دنبال اهداف بزرگی می‌گردد. روزی که قصد کرد از برزیل خارج شود با خودش عهد کرد که باید برای بزرگتر کردن دنیای مربیگری‌اش چالش‌های تازه‌ای را از سر بگذراند و حالا در شروع یک دوران حساس و سرنوشت‌ساز قرار گرفته که فعلاً آغاز خوشی داشته و به نوعی سامبا را به سرزمین سرخ‌ها آورده است تا بلکه به عنوان اولین سرمربی برزیلی تاریخ پرسپولیس قدم بزرگی برای شروع دوران موفق دیگری در این باشگاه بردارد.
اوسمار درباره حضور در ایران و چالش تازه‌ای که از سر می‌گذراند، گفت: «برایم تجربه خوبی است. با خودم عهد کردم که خارج از برزیل کار کنم. شروع به یادگیری زبان انگلیسی و مطالعه در خصوص سایر لیگ‌های فوتبالی کردم. آدم خوش‌شانسی هستم، چون در برزیل اگر 3 یا 4 بازی نتیجه نگیرید، بیرون‌تان می‌کنند و من فقط 8 یا 9 ماه بیکار ماندم. به خاطر همین هم بود که هیچ‌گاه به کار در خارج از کشور فکر نکردم، ولی بعد این طرح را برای خودم ریختم.»