گفتوگو با مادر شهید سیدناصر حسینی، فرمانده تخریب تیپ امام حسن (ع) لشکر فاطمیون
پسرم راه پدرش را در جبهه مقاومت ادامه میداد
برای لحظاتی با «زهرا حسینی» مادر شهید سیدناصر حسینی از شهدای لشکر فاطمیون و تخریبچی با سابقه جهاد و شهادت به گفتوگو مینشینم تا از چرایی حضور فرزندش در جبهه مقاومت اسلامیبدانم. پیشتر از مسئولیتهای شهید حسینی در جبهه مقاومت اطلاع داشتم، اما وقتی از مادر درباره موقعیت و مسئولیتهای فرزندش میپرسم، میگوید: «گویی فرمانده بوده، باز دقیق نمیدانم در جبهه چه کاره بود. تنها این را میدانم که فدایی بیبی زینب (س) شده است». این جواب مادر شهید جای تأمل دارد. مادری که سالها زحمت بزرگ شدن و تربیت فرزندش را کشیده به هیچ چیزی جز فدایی حضرت زینب (س) شدن فرزندش نمیبالد. سیدناصر حسینی یکی از رزمندگان باسابقه افغانستانی در سپاه محمد (ص) و از تخریبچیان و مربیان زبده آموزشی فاطمیون در سوریه بود که در اردیبهشت ماه سال ۹۷ در تدمر سوریه به شهادت رسید. با زهرا حسینی مادر شهید سیدناصر حسینی به گفتوگو نشستهایم که از منظرتان میگذرد.
افتخار شهادت
۶۵ سال دارم و مادر 6 فرزند هستم، سه دختر و سه پسر. از میان فرزندانم ناصر باوجود مجاهدتهایی که در افغانستان و در نبرد با طالبان انجام داد، در جبهه مقاومت اسلامیشهید شد. مدتهاست در ایران زندگی میکنم. زمانی که در افغانستان بودیم، همسرم هم در کنار ناصر در جنگ علیه طالبان شرکت میکرد و در این مسیر بارها و بارها مجروح شد. سالها بعد ناصر راه پدر را در جبهه مقاومت ادامه داد و گوی سبقت را ربود و افتخار شهادت را نصیب خود کرد.
صراط منیر
نیروهای افغانستانی تجربه جنگ شهری را دارند. به همین خاطر با حضور در سوریه میتوانند، تهدیدی برای داعش باشند. زیرا هدف همه ما سربلندی جهان اسلام است. ناصر متأهل بود و سه فرزند داشت. وقتی میخواست برای دفاع از حرم برود، آمد و خواست از من اجازه بگیرد.
موافقت کردم وگفتم: برو پسرم، تو که از حضرت زهرا (س) و بیبی زینب (س) عزیزتر نیستی. من هم، چون دیگر مادران نگرانیها و وابستگیهای خودم را داشتم، اما خب باید میرفت. به خاطر رضای خدا و عمه سادات اذن جهاد دادم. البته خوب میدانستم هر کسی لایق سربازی و جاننثاری در راه امامحسین (ع) نیست و نخواهد بود. مدافعانحرم برگزیده شدهاند. کمیبعد از حضور در جبهه، همرزمانش خبر شهادتش را برایم آوردند. شنیدن خبر شهادتش برایم دشوار بود. گریه کردم، اما میدانستم راهی که پسرم در آن قدم گذاشت و شهید شد، صراط منیر و درستی است.
آرامش قلبی
وقتی میخواستیم پیکرش را در امامزاده جعفر پیشوا به خاک بسپاریم با حضور بیشمار مردمیروبهرو شدیم که برای بدرقه شهیدشان به امامزاده آمده بودند. دیدن این صحنه و حضور چشمگیر مردم درتشییع پسرم دلم را آرام کرد. از مسئولیتهای پسرم در جبهه اطلاعی ندارم. اما بعدها شنیدم که یکی فرماندهان لشکر فاطمیون بود.
تکلیف امروز
ناصر مهربان، صبور و یتیمنواز بود. بسیار خوب و نمونه بود. تمام توانش کسب رزق حلال بود. مدتی دستفروشی کرد، مدتی هم مصالحفروش بود. تمام حواسش به نانی بود که به خانه میآورد. وقتی بحث دفاع از حرم پیش آمد، گفت: امروز تکلیف ما در سوریه و عراق مشخص شده، باید ادای دین کنیم. پس از ناصر و شهدای مدافع حرم امروز نوبت مادران و خواهران و خانواده شهداست که راهشان را ادامه دهند. چه زیبا گفتهاند که شهید رهرو میخواهد. امیدوارم رهروان واقعی شهدا باشیم. امیدوارم یادگاران شهیدم را به خوبی تربیت کنم تا بتوانند فردای قیامت در محضر پدرشان سر بلند باشند.
فرمانده تخریب
عشق و علاقه رزمندگان تیپ فاطمیون برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) تا اندازهای است که با وجود تعدد شهدای مدافع حرم، هنوز از علاقه نیروها در اعزام به سوریه کم نشده است. حلاوت زیارت حرم حضرت زینب (س) را با هیچ چیزی در دنیا عوض نخواهند کرد. رزمندگان فاطمیون از خانه و خانواده گذشتند و جان شیرین را در طبق اخلاص گذاشتند. جبهه مقاومت اسلامیآوردگاه مردانی بود که با دلاوریهایشان حماسهها آفریدند. شهید سیدناصر حسینی یکی از رزمندگان باسابقه افغانستانی در سپاه محمد (ص) و از تخریبچیها و مربیان زبده آموزشی فاطمیون در سوریه بود. او به عنوان فرمانده تخریب تیپ امام حسن (ع) در آزادسازی بوکمال و تدمر حضور فعال داشت. بعد از سالها مجاهدت توسط تله انفجاری تروریستها در اردیبهشت ۹۷ در تدمر به شهادت رسید.
منابع:
آرشیو هنر و رسانه فاطمیون
جوان آنلاین