روایتی از آخرین تدریس شهیدهاشمینژاد
وداع
آخرین بار که عازم سوریه بود حال و هوای ویژه و وصفناشدنی داشت. براساس گفته همکلاسیها، سید در آخرین جلسه درس فقه حال عجیبی داشت. ایشان در تحلیل و بررسی مباحث رجالی اهتمام زیادی داشت؛ با همین سابقه، وقتی نوبت به بررسی یک مسئله رجالی رسید، استاد آن را به عهده ایشان گذاشت که در جلسات بعد مطلب را ارائه بدهد، اما او با آرامش و وقار، خطاب به استاد گفت: «شاید حیاتی باقی نباشد». با شنیدن این سخن حال و هوای خاصی در کلاس ایجاد شد؛ انگار میدانست این آخرین سفر است. او پس از یک سال و چند ماه نبرد و دفاع از حریم اسلام در آخرین روزهای اسفند ۱۳۹۴ به آرزوی دیرینه خود رسید و به دست مزدوران اسرائیلی (داعش) که جنایتکارترین افراد در تاریخ بشریت هستند، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش پس از 9 ماه شناسایی و به قم و حرم حضرت معصومه (س) برگشت.
فرازی از وصیتنامه
سید شهید در قسمتی از وصیتنامه خود که در واپسین روزهای عمر شریفش نوشته شده است، وعدههای الهی را محقق شده دیده و ما را از عمق بینش، معرفت و نورانیت خاصی که در پرتو جانفشانی برای عمه بزرگوارش نصیبش شده، آگاه میسازد و مینویسد:
«در زمانی که گروههای تکفیری و وهابیت از سراسر دنیا کمر به قتل شیعیان بیپناه بستهاند، سزاوار نیست من به عنوان کسی که ادعای شیعه بودن دارم و ملبس به لباس سربازی آقا بقیه الله الاعظم روحی له الفداء هستم، نسبت به این فاجعه بزرگ بیتفاوت باشم. حجت بر من تمام شده است و یقین دارم در این برهه از زمان وظیفه من همین است که قصد اعلام آن را دارم».
«... در بهشت منتظرتان هستم. خداوندا؛ شهدای ما را با شهدای کربلا محشور و ما را به آنان ملحق بگردان. آمین یا رب العالمین. بنده گنهکار خدا ... سید مهدی».
آری، او با این وصیت آرزوی دیرینه خود را بازگو کرده و به همه ما درس مقاومت، ایثار و فداکاری میدهد.
منابع:
کانال رسمیسردار شهید حجت
فرهنگ و رسانه فاطمیون
رسانه مردان نبرد