گفت‌وگوی اختصاصی «ایران» با خواهر شهید «رضا اسماعیلی»

مشوق شهادت

خواهر شهید راضی به گفت‌وگو با خبرنگار ما نمی‌شد، اما بالاخره مادر شهید اسماعیلی پا پیش گذاشت و ایشان را راضی کرد. اسم رضا که می‌آمد بغض می‌کرد. خبرنگار از ایشان پرسید، دلیل اصلی این بغض شما چیست؟ جواب داد: رضا زرنگ بود و دست پیش را گرفت و رفت. حالا من مانده‌ام که دلم برایش تنگ می‌شود و هرکسی در موردش می‌پرسد، داغ دلم تازه می‌شود. در ادامه بخشی از گفت‌وگوی ویژه خبرنگار ما با خانم زهرا اسماعیلی، خواهر شهید رضا اسماعیلی را می‌خوانید.

تشویق به شهادت
به عنوان خواهر با رضا روابط صمیمانه‌ای داشتیم و مثل دو دوست کنار و همراه هم بودیم. من به عنوان خواهر شهید اسماعیلی موشق اصلی رفتن ایشان به میدان جهاد بودم و وقتی شبهه‌ای وارد قلب می‌شود با خانواده در میان گذاشتن بهتر است. باتوجه به مشکلات و اوضاع شهید اسماعیلی قطعاً من می‌توانم راهنمایی بهتری برای مشاوره در مسیر زندگی ایشان داشته باشم.
من اگر جای تو بودم
آخرین باری که ایشان در سال 1392 قصد جهاد داشتند، باتوجه به اینکه همسرشان باردار بود، نوعی تردید داشت که ثواب این جهاد را کسب کند یا خیر، من به آن چیزی که تمایل داشت شهید را تشویق کردم و گفتم اگر جای شما بودم به میدان جهاد می‌رفتم. البته طی جلسات دعای ندبه همراه با ابوحامد و سایر دوستان تصمیم گرفتند حتماً و قطعاً در میدان جهاد حاضر شوند.
دعا کنید شهید شوم
پیش از اعزام‌های آخرشان به سوریه همیشه می‌گفتند دعا کنید به شهادت برسم و اسیر دشمن نشوم. شهید شدن توسط داعشی‌ها یعنی شهید سر بریده و همواره اعلام می‌کردند برای بدرقه، دعای خیر شهادت برای من داشته باشید. در هر صورت ایشان اسیر می‌شوند و به بدترین به فجیع‌ترین شکل به شهادت رسیدند و به مقامات والایی رسیدند.
وقتی تیپ تبدیل به لشکر شد
شهادت ایشان سبب جرقه‌ای در دل فاطمیون شد که تیپ فاطمیون تبدیل به لشکر فاطمیون شود و با الهام‌گیری از این شهید، آبرویی برای فاطمیون رقم خورد. در زمان شهادت ایشان بی‌سیم روشن بود و ندای «یا علی» شهید اسماعیلی، انگیزه‌ای برای سایر رزمندگان و شجاعت در مسیر دفاع از حرم شد و با انفجار در دل فاطمیون این لشکر سپاه اسلام را جهانی کرد.
رضا متمایز بود
خلوص نیت از نکات مهم شخصیتی ایشان است و برای من نیز الگویی شدند که در مسیر انقلاب اسلامی‌استوار بمانم. شهدایی مانند شهید اسماعیلی تجربه حضور در میدان‌های نبرد با داعش و تروریست‎ها را نداشتند وبا قلب پاک و خلوص نیت در این جبهه‌های دفاع از حرم حاضر شدند. از همان روزهای اول در جبهه مقاومت برای من دست‌نوشته‌هایی ارسال می‌کردند که تبدیل به دفترچه خاطره شده است. البته ناگفته نماند که من هم به دلیل عدم حضور در نبرد سوریه و دفاع از حرم حسرت می‌خوردم؛ زیرا هم‌بازی و همراه من رفت و به آرزویش رسید و حالا من چشم انتظار او هستم.
خبر شهادت
پس از مدتی بی خبری احساس می‌کردم برای رضا اتفاقی افتاده است؛ چراکه پیش از هر عملیات تماس مختصری با ما داشتند و در اواخر دی ماه 1392 یک هفته‌ای می‌شد که از ایشان خبر خاصی نداشتیم و البته شهدای زیادی به مشهد آورده می‌شدند که موجب اضطراب در قلوب ما شده بود، هرچند تا لحظه خبر شهادت ایشان واقعیت شهادت را درک نکرده بودیم. پس از پیگیری‌های فراوان توسط دوستان شهید، از شهادت ایشان مطلع شدیم. در اوایل زمستان چند تن از دوستان ایشان به منزل ما آمدند تا خانواده را در جریان بگذارند. در شرایطی به شهادت ایشان پی بردیم که متأسفانه لیاقت هم‌کلامی‌با حاج قاسم را نداشتیم.
قرار با حاج قاسم
وقتی قرار شد حاج قاسم به منزل ما بیایند، مادر شهید در بستر بیماری بودند و توفیق دیدار شهید سلیمانی را نداشتیم. شهید اسماعیلی خوابی می‌بینند که اسیر شده‌اند و سرشان از تن جدا می‌شود و امام حسین(ع) را در خواب می‌بینند که فرمودند از شهادت هراس نداشته باش و سر شما در دامان ماست که شهید اسماعیلی از شعف زیاد همرزمان خودشان را در جریان می‌گذارند و این انگیزه‌ای برای ثابت قدمی‌در مسیر دفاع از حرم شد، به‌طوری‌که در زمان اسیر شدن توسط جبهه النصره وقتی شکنجه می‌شدند در لحظات آخر و پیش از شهادت ذکر «یاعلی» را اعلام می‌کنند و شهید می‌شوند.
جوانان را جذب خودش کرد
شهید اسماعیلی در لحظه شهادت 21 ساله بودند. ایشان پیش از اعزام تحصیل می‌کردند و زندگی عادی داشتند. جوانی بود که تفریحات و فعالیت‌های اجتماعی عادی داشتند و قطعاً با شناخت اطرافیان از ایشان و نشاط روحی او، این موارد به ذهن متبادر می‌شود که انسان عادی نیز می‌تواند به مقام شهادت برسد.
مادر شهید در برخی جلسات برای دانش‌آموزان و جوانان درباره شهید سخنرانی کردند، به طوری که شخصیت شهید برای جامعه الگو شده است. ضرورت دارد از شهدای مدافع حرم دهه هفتادی بیشتر گفته شود تا از شخصیت این بزرگمردان الگوبرداری شود. شهیدی که این میزان به فکر راه انقلاب اسلامی‌بوده است باید دفترچه‌های خاطراتش به صورت کتاب مستقل منتشر شود و از جزئیات ارائه شده برای تربیت جوانان استفاده شود.