حمزه فاطمیون

وقتی صحبت از سید حمزه علوی می شود یاد آن مردی می افتم که پیوسته دنبال شهادت بود. نه اینکه از مردم متمایز باشد، هرگز. سید حمزه مثل بقیه مردم بنده خدا بود ولی تکلیفش با همه دنیا مشخص بود و هدفش جهاد تا وصال به خدا با شهادت بود. سید سه چیز را ترک نمی‌کرد: اول جهاد دوم خدمت به خانواده و سوم نماز اول وقت را. شهید آنچنان زندگی کرد که مردم و دوستانش واقعیت بندگی خدا را احساس کنند و کمتر کسی از سوابق و خدمات شهید در راه خدا خبر داشته و دارد. او بندگی خدا را زندگی می‌کرد و خودش را از مردم متمایز نمی‌کرد. اصلا شهید مظهر بلوغ جامعه است.
شهید علوی متولد ولایت پروان افغانستان بود و هنگام شهادت حدود 65 سال داشت در واقع او شیر پسر ولایت پروان بود که آسمانی شد. سرانجام شهادتش هم آنگونه شد که دوست می‌داشت. او نه با تیغ تکفیری‌ها که نسخه جعلی صهیونیزم بودند بلکه با حمله مستقیم رژیم غاصب صهیونیستی در شرق سوریه آسمانی شد و همانی شد که ابوحامد و هم‌رزمانش نیز آرزو داشتند. بچه‌های فاطمیون عاشق مبارز با صهیونیزم هستند.
ایشان از همان کودکی و در صحنه‌های جهادی شخصیت ثابت معنوی داشت که در طی دوران متمادی به ثبات رسید لذا دائم الذکر و اهل نماز شب بود و عمل به مستحبات داشت.
ایشان اهل نماز جمعه و جماعت بود و همیشه در مساجد نماز خودش را اقامه می‌کرد و به واسطه مسجدی بودن، همه مردم ایشان را می‌شناختند و هنگام شهادت بسیاری از اهالی مشهد متاثر شدند. البته شخصیت معنوی به صورت یک دفعه‌ای نیست و در یک روندی این شخصیت شکل گرفته بود.
شهید علوی علاوه بر شخصیت معنوی دارای روحیه اجتماعی بالایی نیز بوده که باعث شده بود با مردم بجوشد و ارتباط عمیقی برقرار می‌کرد.
ساده زیستی و بی ادعایی، صادق و بی ریا بودن نیز از دیگر ویژگی‌های شهید علوی بود. شخصیت والای اجتماعی ایشان در بعد مبارزاتی در قامت مدافع حرم نیز بروز و ظهور داشت و وقتی وارد صحنه‌های مبارزه شد هیچ حس ریاست طلبی و قدرت طلبی در وجودش نبود و فردی خودساخته بود.
درباره ی فعالیت‌های جهادی وسیع شهید علوی می‌توان به این نکته اشاره کرد که ایشان از سال 1358 در کابل وارد فعالیت‌های مبارزاتی و مطالعاتی شد و در قیام کابل حضور فعال داشت. بعد از سخت شدن شرایط فرهنگی و مبارزاتی در افغانستان از زمستان 1359 به عنوان مهاجر وارد ایران اسلامی‌شد و مدتی فعالیت اقتصادی کرد ولی پس از مدت کوتاهی مجددا به آموزش‌ها و فعالیت‌های جهادی و فرهنگی بازگشت.
از سال 1361 شهید وارد فعالیت‌های جهادی و مبارزاتی در قالب تشکیلات شد و در زاهدان، تایباد و بیرجند در راستای کمک به مهاجرین فعال بود.
شهید علوی با احساس نیاز جبهه انقلاب و فعالیت دشمن در زمستان 1394 عازم جبهه‌های مقاومت در سوریه شد و مرتبا رفت و آمد داشت و هر دو ماه یکبار برای دیدار خانواده برمیگشت. در حقیقت ایشان در فصل یاری امام زمان پرچم جهاد را به دست گرفته بود.
در تمام مناطقی که پایگاه فاطمیون در سوریه فعال بود ایشان سرکشی داشت. در ابتدای امر شهید علوی به عنوان فعالیت‌های فرهنگی در لشکر فاطمیون ثبت نام کرد و بعد از مدتی ایشان به عنوان با تجربه و آموزش دیده در حفاظت اطلاعات مشغول شد و بعدها جوانان زیادی را در این عرصه جذب کرد چراکه فاطمیون را محل خوبی برای آموزش جوانان می‌دانست.
بعد دیگر شخصیت شهید علوی ولایت مدار بودن ایشان است. ایشان عاشق امام و رهبری بود و علاقه زیاد ایشان به رهبر معظم انقلاب وصف ناشدنی است و همیشه مدافع انقلاب و رهبر انقلاب بود.
شهید علوی، انقلاب اسلامی‌را ادامه نهضت امام حسین علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام می‌دانست و از سوی دیگر انقلاب اسلامی‌را زمینه ساز اصلی ظهور امام زمان عجل الله می‌دانست و همواره تاکید بر ولایت داشت. همرزم شهید علوی نظام اسلامی‌در برابر کفر جهانی ایستاده و محور مقاومت را حمایت می‌کند، لذا تضعیف نظام اسلامی‌منصفانه نیست می‌گفت: زندگی شهید علوی سراسر خاطره است و همیشه در کارها از راهنمایی‌های ایشان بهره بردیم. به گفته ابورضا همزرم شهید،ایشان واقعا علاقه قلبی به شهید سلیمانی داشت و تصاویر حاج قاسم، امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب را همراه داشت و شخصیت ارزشی بود و به همین دلیل خداوند ایشان را برای شهادت در راه خود انتخاب کرد. زندگی شهید علوی اینطور بود که همیشه آماده شهادت بود و سبکبال رفتار داشت و به راحتی مأموریت در دوردست ترین نقاط را می‌پذیرفت.
شهید علوی رژیم صهیونیستی را به عنوان خنجر استکبار جهانی در قلب امت اسلامی‌می‌دانست و با این رویکرد وارد مبارزه شده بود چراکه منشأ تمام این نیروهای داعش و اسرائیل استکبار جهانی است و بدون حمایت آمریکا اینها به سرعت نابود می‌شوند.
در آخرین دیدار دوستانش به او پیشنهاد کردند در مشهد بماند ولی مهیای رفتن شد و به شهادت هم رسید. شهید علوی با اعتقادات وارد عرصه مبارزه با داعش در سوریه و دفاع از حرم شد چراکه در سوریه مستقر بودن یعنی قرار داشتن در خط مرزی و خط مقدم مبارزه اسلام و کفر.