نگاهی به عملیات بدر

ستاره‌های بدر درخشیدند

جنگ یک معادله ناجوانمردانه است، شلیک گلوله از دهان سرد یک سلاح خشن می‌تواند معادلات یک سرزمین را دچار تغییر و دگرگونی کند، از همین رو وقتی درست در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی، اولین گلوله از سوی عراق به سمت تمامیت مرزهای ایران شلیک شد، جنگی سخت، طولانی و نابرابر انتظار اهالی این سرزمین را می‌کشید. جنگی که با عملیات‌های پی‌در‌پی همراه بود، عملیات‌های نیروهای مختلف ارتش، بسیج و سپاه علیه مواضع دشمن بعثی رهاوردهای گوناگونی را به دنبال داشت، کنار همه شکست‌ها و پیروزی‌های ایران جوانانی سربلند ایستادند تا این سرزمین بماند. عملیات بدر از همان عملیات‌هایی است که اسفند 63 را لاله‌گون کرد.

رمزگشایی سی و چند ساله
دهه‌های مختلفی از جنگ تحمیلی می‌گذرد، سال‌های جنگ هرچند در تحریم و دشواری سپری شد و برخی از عملیات‌ها بارها مورد بازخوانی قرار گرفت؛ اما برخی دیگر باوجود ابعاد مهم کمتر بازخوانی شد، در ماه‌های پایانی سال 63، جنگ به لحاظ سیاسی و نظامی به بن‌بست‌های بزرگی رسیده بود، فشارهای سیاسی از یکسو بر کشور وارد می‌شد و از سوی دیگر رزمنده‌ها در جبهه نظامی، حرکت قابل توجهی نکرده بودند، این توقف و سکون آسیب جدی برای جنگ نظامی به حساب می‌آمد. فرمانده عالی جنگ؛ حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی آنطور که در اسناد تاریخ شفاهی و همچنین در برخی از اسناد مکتوب آمده از فرماندهان خواسته بود تا یک عملیات پیروزمندانه انجام دهند و جنگ را همان‌جا پایان بدهند، او در آن شرایط اعتقاد داشت جهان آماده است تا کناره‌گیری صدام را بپذیرد، او البته این اعتقاد را هم داشت که باید عملیاتی موفق‌تر از خیبر انجام شود. در این شرایط فرماندهانی مانند محسن رضایی هم اعتقاد داشت که توقف در جنگ به معنای فرورفتن در منجلاب است، به دلیل پاره‌ای از اختلافات نظیر اعتقاد برخی از فرماندهان به اینکه سپاه امکان جنگ ندارد و محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه برآورد مدیریتی صحیحی از وضعیت موجود و به تعبیر نظامی‌ها عِده و عُده ندارد سپاه در موضع ضعف قرار گرفت. این موضوع منجر به تضعیف داخلی نیرو نیز شد و مطابق نظر و رأی فرماندهان و بزرگان، روی لشکر 27 محمد رسول‌االله (ص) و تیپ سیدالشهدا (ع) حساب شد اما آنها در شب عملیات پای کار نیامدند. اختلاف در عملیات بدر به همین‌جا ختم نشد، ارتش که در طول جنگ با سپاه هماهنگ بود به اختلاف و چالش با آنها برخورد، شهید سپهبد علی صیادشیرازی که نماینده ارتش برای هماهنگی با سپاه بود از پشتیبانی نشدن کامل این عملیات از سمت هاشمی رفسنجانی گلایه کرد و با هدف حل اختلاف این موضوع را با رضایی در میان گذاشت، عملیات البته با توجه به این شرایط با وقفه روبرو شد.

بدر، عملیاتی جان‌سوز
قرار بود طبق نقشه رزمنده‌ها به جاده العماره- بصره برسند، اگر این کار آنطور که حساب شده بود با ضربت و شدت پیش می‌رفت قطعاً معادلات طور دیگری می‌شد، عملیات در 23 اسفند 63 با رمز یا فاطمه‌الزهرا (س) شروع شد، از همان ابتدا مشکلات بسیاری به وجود آمد. به رغم اینکه در بعضی از محورها خط ساده شکسته شد اما کمبود قایق و محاسبه نادرست عمق آب دجله باعث شد عملیات آنطور که باید پیش نرود و بسیاری از نیروها به شهادت برسند، شاید کمتر کسی بداند گردان میثم، که به تعبیر سیدابوالفضل کاظمی گردان یل‌ها و داش‌مشتی‌ها بود در همان عملیات نیروهای بسیاری را از دست داد و پهلوان‎هایی مثل شهید سعید طوقانی و مرشدعباس دائم‌الحضور در آنجا به فیض شهادت نائل آمدند، این نقطه مرکز ثقل بچه‌های مخلص بسیج با آرزوی همیشگی‌شان شهادت بود.

سه راه شهادت
بخشی از آبراهی که بچه‌های بسیجی در آن گرفتار شدند و تیرتراش‌های عراقی بی‌امان آنجا را می‌زدند به سه راه شهادت معروف بود البته تمام منطقه بدر شهادت‌خیز بود تا جایی که شهادت شهید مهدی باکری در آنجا چهره‌ای سخت از جنگ به رزمنده‌ها نشان داد. شهید صیاد شیرازی در توصیف این عملیات می‌گوید: شرایط بسیار سختی بود. خطر این می‌رفت که 20 هزار اسیر بدهیم. یگان‌ها یکی پشت دیگری منهدم می‌شد فرماندهی دیدم که با انهدام نیروهایش، لحظه به لحظه لاغرتر و موهایش سفید می‌شد.

رفتند تا ایران بماند
عراق در بدر بارها از بمب شیمیایی استفاده کرد و صدام رسماً اعلام کرد می‌خواهد شهرهای ایران را بزند در نتیجه بمباران شهری حتی به تهران هم رسید. شهدای بدر درست مثل ستاره‌هایی بودند که در آسمان ایران درخشیدند تا امروز با بهره‌گیری از توان و تجربه آن روزها ایران پایدار بماند.