داستانهایی که هرگز تمام نشدند!
و در نهایت، داستان به اینجا رسید که...
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که داستان، نمایشنامه یا شعری را شروع به نوشتن کردهاید ولی در ادامه آن را به امان خدا رها کرده باشید، ولی جالب است که بدانید خیلی از نویسندگان با این حال که اثرات ناتمامی دارند ولی آنها را چاپ کردهاند و بسیار هم معروف و خواندنی شدند. از زمانهای دور و دراز گذشته، کتابهای بسیاری بودند که نویسنده آنها به دلایل مختلفی مانند تمام شدن عمرش، تمام شدن حوصلهاش، ته کشیدن ایدههایش برای ادامه دادن، مریضی، فراموشی و دلایل بیشمار دیگری رها شده ماندهاند و شاید بتوان گفت که خود این ویژگی آنها را جذاب کرده است. باید بدانید که تنها در رمان و ادبیات این ناتمام بودن اتفاق نیفتاده است، بلکه در دیگر علوم مانند فلسفه، هنر، نمایشنامه و... نیز وجود دارد. در اینجا چندی از رمانهایی را که هم معروف هستند و هم ناتمام ماندهاند به شما معرفی میکنم که بخوانید، لذت ببرید و شاید در ذهن خلاق خود پایانبندی مناسبی را برای آنها در نظرتان بیاورید.
ریحانه میرحسینی
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
رمانی کمدی که ناقص مانده!
نفوس مرده رمانی است که نیکلای گوگول آن را با زبانی طنز و کنایهآمیز به وضعیت آن سالهای روسیه نوشته است. همه چیز را در داستان میدانیم و نویسنده، قهرمان داستان را که چه قصدی دارد و میخواهد دهقانان بدون زمینی را که مرده بودند، بخرد یا در هنگام برخورد با صاحبان آنها چه بلاها و اتفاقاتی بر سرش میآید را در جریانیم ولی در آخر کار دست همه را در پوست گردو میگذارد. دیگر نمیدانیم که آیا قهرمان داستان که چیچیکوف نام دارد به هدفش رسید یا نه؟ در کارش موفق شد یا شکست را پذیرفت؟ حتی شایعاتی هم درباره قسمت دوم این رمان وجود دارد که میگویند گوگول آن را نوشته و داستان هم کامل کرده بود ولی در یک تصمیم آنی و به قول معروف در یک حرکت جنونآمیز در اواخر عمرش آن را آتش زد و خاکستر کرد. نفوس مرده جزو لیست برترین کتابهای تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ است و سریالی هم به همین نام در سال 1984 از آن ساخته شده، همچنین از انتشارات فرهنگ معاصر با ترجمه کاظم انصاری میتوانید آن را تهیه و مطالعه کنید. این کتاب ترجمه دیگری هم به نام مردگان زر خرید دارد که توسط انتشارات نیلوفر و با ترجمه فریدون مجلسی چاپ شده است.
قصری که نیمه کاره است!
خب میتوان گفت یکی از شاهکارهای فرانتس کافکا همین رمان است، قصر! که مثل دو رمان دیگر او به نامهای محاکمه و امریکا ناقص مانده است. آقای کافکا بسیار علاقه به ناتمامنویسی داشت ولی دلیل اصلی او این بود که میگفت خوب نمینویسد و دلش میخواست نوشتههایش را بسوزاند و حتی این وصیت را هم به دوستش گفت که بعد از مرگش تمامی نوشتههایش را از بین ببرد ولی دوستش بدون ذرهای اهمیت به وصیت او، تمامی آنها را منتشر کرد. میتوان کافکا را جزو معروفترین ناتمامنویسان تاریخ ادبیات نام برد و آثارش هم با وجود کامل نبودن بسیار خواندنی هستند. شخصیتی که حتی اسم او هم ناقص و ناتمام است در دو رمان محاکمه و قصر با نام «ک» ظاهر میشود و داستان را میپروراند. این مرد در رمان قصر وارد دهکدهای میشود که هیچکس حق ورود به قصر را ندارد و معلوم نیست که در آنجا چه خبر است. از همان ابتدا کافکا یک موقعیت پیچیده و عجیب را پیش روی مخاطب باز میکند و دهکدهای را به تصویر میکشد که همه در رنج هستند ولی به آن اعتراضی ندارند و گویا آن را پذیرفتهاند. این فضایی که در آن شک و تردید در طول داستان پابرجاست ادامه پیدا میکند و در نهایت این رمان به صورت ناتمام میماند. قصر کافکا را انتشارات بسیاری ترجمه کردهاند که میتوان به انتشارات ماهی با ترجمه علیاصغر حداد، انتشارات نگاه با ترجمه عبدالرحمان صدریه و انتشارات نیلوفر با ترجمه امیرجلالالدین اعلم اشاره کرد.
دیگر اثری که از کافکا ناقص ماند!
کتاب امریکا دیگر رمانی است که از کافکا مانده و ناقص تمام شده است. برخلاف دو رمان پیشین که به آنها اشاره شد، شخصیت این رمان نام کاملی دارد. کارل روسمان یک مهاجر جوان است که بعد از اتفاقات عجیب و غریبی که برای او میافتد به امریکا مهاجرت میکند و فکر میکند که بتواند در این سرزمین اشتباهات خودش را جبران کند و زندگی پیش رویش را گل و بلبل کند و از این طریق پدر و مادرش که او را به امریکا فرستاده بودند از او راضی شوند. ولی همه چیز دقیقاً برعکس عمل میکند و او سردرگم شده و با ماجراهایی عجیب دست و پنجه نرم میکند. کافکا در این اثر نگاهی متفاوت دارد و توصیفات بینظیر او درباره مناظر در نوع خود جدید و جالب است. رمان امریکا را میتوانید از انتشارات ماهی با ترجمه علیاصغر حداد و انتشارات مرکز با ترجمه علی عبداللهی تهیه و بخوانید.
شوایک سرباز سادهدل!
این کتاب به دلیل مرگ نویسنده ناتمام مانده ولی جزو لیست کتابهایی است که به بیشترین زبانهای دنیا ترجمه شده و فیلمهایی براساس این کتاب نیز در سالهای مختلف ساخته شده است. یاروسلاو هاشک، نویسنده اهل چک که عمرش کفاف نداد این داستان را تمام کند ولی با زبانی شگفتانگیز تصاویر و توصیفاتی را به مخاطب خود ارائه میدهد که جدید است. او از پوچی و بیهودگی جنگ میگوید و تلاشهای شوایک برای رهایی از جنگ را نشان میدهد. این رمان را انتشارات چشمه با ترجمه کمال ظاهری به مخاطبان ارائه داده است.