گزارشی از وضعیت مجریان صداوسیما
قد و قواره برنامهسازان کوتاه شده است
اجرای برنامه تلویزیونی یک کار تخصصی و نیازمند گذراندن دورههای آموزشی است. شناخت از مردم، هوشمندی، درک و پردازش مسائل فرهنگی، اجتماعی، توانایی کارگروهی و شفقت و همدردی با مردم، صدای خوب و داشتن یک چهره مناسب مؤلفههای قطعی یک مجری را شکل میدهد. در سراسر دنیا تقسیم بندیهایی برای مجریان قائل هستند. در سازمان صداوسیما چند درصد تابع این تقسیم بندیها هستیم؟
زینب رازدشت
روزنامهنگار
مجریان صداوسیما آموزش ندیدهاند
فرزاد جمشیدی مجری برنامههای معارفی تلویزیون معتقد است: در بین 168 مجری که در صدا وسیما مشغول فعالیت هستند، تقریباً میتوان گفت برای هیچ کدام از آنها برنامه خاصی از لحاظ آموزش علمی و تخصصی تدارک دیده نشده است.
مجریان یا تصادفی وارد این عرصه میشوند یا برطبق ارتباطهای فامیلی برای اجرای یک برنامه انتخاب میشوند وهیچ برنامهای برای آموزش این افراد از لحاظ علمی در سازمان صدا وسیما تاکنون تدارک دیده نشده است.
وی در ادامه مطرح کرد: بیشتر مجریان ما با مطالعه قهر مطلق کردهاند و قلمرو واژگانی آنها نیز از50 کلمه تجاوز نمیکند. با این حساب در صدا وسیما ما مقولهای به نام آموزش مجری نداریم.
جمشیدی معتقد است: ما باید به بسیاری از مجریان قبل از اجرای برنامه التماس کنیم به موهای خود شانه بزنند. اینها همانهایی هستند که تازه کارند و با پارتی پا به این عرصه گذاشتهاند و چون از لحاظ تخصصی و علمی هم گزینش نشدهاند، با ظاهرهای نه چندان دلچسب بر صفحه تلویزیون ظاهر میشوند. نتیجه کار همان میشود که میبینیم. تا زمانی که به مقوله اجرای برنامه به صورت تخصصی نگاه نشود، به نظر میرسد باید به این نکته اکتفا کرد، فعلاً با این مجریان کنار بیایید تا ببینیم صد سال بعد چه اتفاقی میافتد.
متأسفانه فضای تلویزیون طوری شده که بیشتر مجریان در قالبهای تکراری وتقلیدی برنامه اجرا میکنند.
نوآوری را با ادا در آوردن اشتباه نگیرید
بسیاری از برنامهسازان هم نوآوری را با ادا درآوردن اشتباه میگیرند. به طور طبیعی زمانی که ساختار برنامه ضعیف باشد و با این تفکر ساخته شود، استعدادهایی هم که در زمینه اجرا وجود دارد، میخشکد. در حال حاضر بسیاری از مجریان یا با شیوه تکراری برنامه اجرا میکنند و یا حوزه کار خود را عوض میکنند.
در تلویزیون ایران مجریان به سه دسته مجری بازیگر، مجریان رادیویی که به تلویزیون کوچ کردهاند و تازه کارها تقسیم بندی میشوند که گروه اول 6 درصد، گروه دوم 8 درصد و شش درصد تلویزیون کسانی هستند که از رادیو آمدهاند.
در تمام دنیا حاکمیتها رسانهها را به عنوان ابزاری برای گسترش فرهنگ و یکسانسازی مردم به کار میبرند. لازم است که مجریان تلویزیون دستهبندی شده و هر کس در حوزه تخصصی خود کار کند.
در کشوری مانند کانادا 48 دانشکده هنر ارتباطات فعالیت میکند که از این تعداد 31 دانشکده در زمینه اجرای برنامههای رادیویی وتلویزیونی مشغول تدریس به هنرجویان هستند.
هر کسی در زمینه خاصی آموزش میبیند و این طور نیست هر کسی که دوست داشته باشد یک برنامه را اجرا کند، در تلویزیون از او استفاده کنند اما در ایران این اتفاق نمیافتد و هر مجری بنا به سلیقه تهیهکننده اقدام به اجرای برنامهای که خارج از تخصص اوست میکند.
گاهی گمان میرود همین اندازه که گوینده و مجری بتوانند مخاطب را تسخیر کنند، کافی است که بگوییم آنها ارتباط گران خوبی هستند. اشتباه اینجاست که ارتباط، به درستی تعریف نمیشود. ارتباط رسانهای مفهومی دو جانبه دارد که با واسطه رسانه شکل میگیرد. ارتباط، ابزار هموار کردن درک متقابل میان گوینده و مردم است و این مهم نیازمند ظریفترین و شفافترین شیوههای کلامی و غیر کلامی است.
گوینده و مجری ناآشنا به جاذبههای کلامی و رفتارهای غیرکلامی در برقرار کردن ارتباط مؤثر و پایدار ناتوان خواهند بود. شاید بتوان گفت مفهوم ارتباط به معنای تسخیر مخاطب علاقهمند، ایجاد رغبت در بیننده یا شنونده برای دنبال کردن برنامه و اثرگذاری بر نگرش و رفتار اوست.
برای دستیابی به این مهارتها لازم است با دانش ارتباطات آشنا شد، نظریههای ارتباطی را آموخت و مخاطب را بخوبی شناخت تا طی ارتباط به درک و شعور او توهین نشود.
اگر مجری یا گوینده، علم ارتباطات را نشناسد بیشک در جلوی دوربین، فردی مزاحم خواهد بود. قدرت جذب سریع مخاطب و شاد نگه داشتن روحیه او در عین جدی بودن از یک مجری یا گوینده ارتباط گر خوبی خواهد ساخت.
البته این مشکل به مدیران و مسئولان صداوسیما برنمیگردد و بیشتر متوجه تهیهکنندگان است زیرا قد وقواره برنامهسازان ما آنقدر کوتاه شده که نمیتوانند تشخیص دهند کدام مجری برای فلان برنامه مناسب است.
همچنین اجرای برنامه در تلویزیون و رادیو کاملاً متفاوت است. بسیاری از مجریان موفق رادیو که به تلویزیون آمدهاند، در سیما موفق نبودهاند و برعکس این قضیه هم شاید اتفاق افتاده است. شاید افرادی که در رادیو بودهاند، ظاهر مناسبی برای کار در تلویزیون نداشته باشند و بیننده هم نتواند با آنها ارتباط برقرار کند. اما متأسفانه نه برنامهسازان و نه مدیران به این جزئیات توجه نمیکنند و با این سهلانگاریشان رسانه را به بازی میگیرند.