چرا قدر الگوهایمان را نمی‌دانیم؟

مصاحبه با مریم اردبیلی مشاور شهردار تهران در خصوص لزوم الگوسازی برای دختران با نگاه به زندگی مرضیه دباغ

مرضیه حدیدچی (دباغ) سال ۱۳۱۸ در همدان دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در مکتب‌خانه آغاز کرد و نزد پدر نیز قرآن و نهج البلاغه را خواند. این بانوی گرانقدردر سال ۱۳۳۳ با محمدحسن دباغ ازدواج کرد. او به تبعیت از همسر به تهران آمد و تحصیلات دینی را تا دروس سطح (شرح لمعه) ادامه داد و از محضر استادانی چون حاج آقا کمال مرتضوی، حاج شیخ علی انصاری، شهید آیت‌الله محمدرضا سعیدی و شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری بهره برد. او را از جمله بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می‌دانند. مرحوم مرضیه حدیدچی اولین و آخرین زنی بود که فرماندهی سپاه را برعهده داشت.

فرناز اینانلو
دبیر گروه زنان

زندگی پر فراز و نشیب این بانو از مادری تا فرماندهی‌ سپاه و نمایندگی مجلس شورای اسلامی می‌تواند نمایانگر شعار انقلاب اسلامی در خصوص جایگاه زنان باشد. انقلابی که با هدف تحقق الگوی سوم زن خود را معرفی کرده است حال نیازمند تداوم و نشان دادن ثمره‌های آن به نسل‌های جوان است.
به همین جهت به گفت‌و‌گو با کسی نشستیم که می‌گوید از زمان کودکی با مرحومه حدیدچی (دباغ) طی اردویی در اردوگاه شهید باهنر تهران آشنا شده، ایشان را از نزدیک دیده و شخصیت و بزرگ منشی مرحومه، برایش الگویی ناب شده است.
دکتر«مریم اردبیلی» مشاور شهردار و مدیر کل امور زنان و خانواده شهرداری تهران، می‌گوید از قبل، آشنایی دوری با ایشان داشتم. کمی برایمان جالب بود که بدانیم در آن زمان زن انقلابی، ایرانی و مسلمان یعنی چه و چگونه است؟ وقتی مرحوم حدیدچی را از نزدیک دیدم که بدون هیچ غرور و با مهربانی تمام، کنارما بچه‌ها نشست و به راحتی با ما گفت‌و‌گو کرد، با منش این بانوی بزرگوارآشنا شدم و تصویر الگوی بانوی انقلابی، ایرانی و مسلمان با ایشان برایم مجسم شد.
 چه ویژگی‌ای در خانم دباغ شاخص بود که باعث معرفی ایشان به‌عنوان الگوی سوم زن می‌شود؟
معرفی خانم مرضیه حدیدچی دباغ فرصتی است تا بتوانیم عاملیت زنانه و شکل خوب زیستن در خانواده و جامعه را مطرح کنیم. باید بتوانیم این عاملیت زنانه را مجدد احیا و معرفی کنیم و این راه نجات ما و جامعه‌مان است.
خانم دباغ به دلیل اینکه این عاملیت را نه تنها در یک برهه‌ای از زندگی، بلکه در تمامی صحنه‌های زندگی‌اش حفظ کرد و این‌گونه نبود که به دلیل سمت، برچسب، مدرک تحصیلی و در یک مقطعی از زندگی‌اش به این نقطه رسید، بلکه وجه متفاوت زندگی خانم دباغ این بوده که این عاملیت او به طور طبیعی در تمام نقش‌ها و حالاتش جریان داشت و این موارد، ایشان را الگوی بی‌نظیر می‌کند. برای ایشان لحظه‌ای که در خانه، خانه‌داری می‌کرد وبه فرزندانش رسیدگی می‌کرد با آن لحظه‌ای که نماینده مجلس بوده و به امور کشور رسیدگی می‌کرد و آن لحظه‌ای که زیر شکنجه بوده و حتی آن زمانی که به عنوان زن نمونه مدال می‌گرفت، هیچ‌کدام از این زمان‌ها برای او فرقی نداشت، چون همه آنها را تکلیف خود می‌دانست.
ایشان زنی بود که از همان ابتدا تصمیم و هدف خود را تعیین کرده و به خودشناسی رسیده بود. دلیل این خلوص جاری در تمام زمان زندگی‌اش مستلزم این است که یک فرد روی خودش کار کند و وقتی به این مرحله برسد در بن‌بست دوگانگی خانه، جامعه ونسخه‌های کلیشه‌ای شرقی و غربی قرار نمی‌گیرد. زیرا با خلوص نیت می‌خواهد بهترین کاری را که می‌تواند انجام دهد و خداوند بهترین مقدرات را برای او سرازیر کرد. همان رمزی که حضرت فاطمه(س) به همه ما آموختند که اگر کسی خالص‌ترین عبادات، کارها و نیاتش را به سمت خداوند بفرستد خداوند برای او بهترین‌ها را مقدر می‌کند. نمونه امروزی که این‌گونه طبق فرمایش حضرت فاطمه(س) نشان داده می‌شود بانویی که در جامعه و زندگی بخوبی، پاکی و با موفقیت زندگی کرد خانم مرضیه حدیدچی دباغ بود.

 لزوم بازتعریف الگوهایی چون ایشان برای نسل جوان‌ چیست؟
طی دیداری که چند سال پیش مجموعه فعالان حوزه عفاف و حجاب با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان تمام تلاش‌ها وصحبت‌های مطرح شده وفعالیت‌های حضارجلسه جهت اشاعه فرهنگ عفاف و حجاب را خوب دانستند اما محور بیانات ایشان الگو قراردادن بانو مرضیه حدیدچی دباغ بود. ایشان در آن جلسه فرمودند: «اگر می‌توانستیم این الگو را برای دختران به درستی معرفی می‌کردیم بسیار تأثیرگذارتر از کارهای دیگر بود. آن زمان نماینده حضرت امام(ره) بودم و استان به استان بازدید داشتم و طی بازدیدها جلسات نیز برگزار می‌شد. طی بازدیدی که از سپاه همدان داشتم با وجود اینکه بنده ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم فرمانده سپاه همدان خانم دباغ بود، همین که وارد سپاه همدان شدم و از نزدیک آنجا و این بانوی گرامی را دیدم یکه خوردم که یک بانو فرمانده سپاه است و توانسته بخوبی یک سپاه را هدایت کند. جالب این بود که ویژگی سپاه همدان این بود که از جهت کار فرهنگی برجسته بودند.»
در واقع فرمایش مقام معظم رهبری این بود که ما اگر این‌چنین تصویری را می‌توانستیم نشان دختران بدهیم، لازم نبود هیچ تبلیغ، ترویج و کاری برای فرهنگ‌سازی انجام دهیم و مشاهده می‌کردیم که دختران ما شتابان می‌آمدند تا شبیه چنین زنی شوند. در واقع گویا رهبر معظم انقلاب راه نجات ما از معضلات اجتماعی و پیچیده را معرفی الگوهایی همچون مرضیه حدیدچی دباغ می‌دانند.

 معرفی خانم دباغ و امثال ایشان به‌عنوان الگو چه‌تأثیری در نگاه جوانان به آرمان‌ها و شعارهای انقلاب دارد؟
وقتی از نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی برای زنان پرسیده می‌شود، آماری ارائه می‌دهند که در آن نشان می‌دهد طی این سال‌ها افزایش سواد زنان، کاهش مرگ ومیر مادران، افزایش تعداد ورودی‌های دانشگاه، افزایش آمار زنان در تحصیلات تکمیلی و خیلی موارد دیگر را که البته از افتخاراتمان است مثال می‌زنند. اما عظمت عاملیت زنانه، جسارت و جرأت زنانه‌ای که انقلاب اسلامی و حضرت امام(ره) به زنان ما و تمدن آینده تاریخ و به همه بشریت هدیه کردند بسیار فراتر از این آمارهاست.
 حجت موجه ما در این موضوع برای خلق روایت غالبی که می‌تواند فضایی بی‌نظیر و بی‌بدیل را اجرا کند، افرادی مانند خانم مرضیه حدیدچی دباغ هستند.
اشکال ما این است که از قدرت روایت اصیل و نابی که فرصت آن را انقلاب اسلامی به زن ایرانی داد، غافل شده‌ایم. باید برای همه دنیا روایت کنیم نه تنها برای جوانان و نوجوانان کشور خودمان بلکه تعریفش به دنیا باید برسد. همان حضور زنانه در صحنه‌های انقلاب که اصیل است.
 حضوری که اصیل، خالص و ناب است و مبتنی بر وقایع و حقایق عالم است؛ یعنی در او آن روح وحدانیت و توحید در هم تنیده شده است. برای این بروز و ظهور لازم نیست زن انسانیت، عقلانیت و زنانگی خود را کنار بگذارد و این وجهی است که تمام دنیا و انواع و اقسام تمدن‌های دنیا مقابلش زانو می‌زنند زیرا نتوانسته‌اند این جلوه از زنانگی را به جهان عرضه کند و این الگو اکنون نجات بخش است.