در باب مسائل عمومی، فردی و کلان فرزندداری
ایـــــــــن یــــــکـــــی به همه مربوط است!
سارا مؤمنی
دانشجوی دکترای مدیریت رسانه
راستش هیچکدام از مسائل کلان کشوری نیست که به اندازه جمعیت، ما را در مواجهه مستقیم با دولت و کشورمان قرار دهد. در واقع جمعیت، یکی از مسائل کلان کشور است که کم و کیف آن به سبک زندگی تک تک ما وابسته است.
در واقع اینطوری نیست که آنچه که برای آینده خودمان انتخاب میکنیم، نتیجه و تبعاتش فقط به خود ما برگردد. نتیجه انتخاب ما برای اینکه ازدواجی زود، بهموقع یا دیر داشته باشیم یا اصلاً ازدواج نکنیم و همچنین، انتخاب ما برای اینکه زود، بهموقع یا دیر بچهدار شویم یا اصلاً بچهدار نشویم، علاوه بر اینکه یک نتیجه فردی برای ما و زندگیمان دارد، یک نتیجه جمعی هم برای جامعه و کشوری که در آن زندگی میکنیم، خواهد داشت. بنابراین، چیزی که در سطح کلان آنقدر مهم است و اثرگذاری جدی و مهمی برای پیشرفت و رشد یک کشور دارد، آمادهسازی، توجه، مراقبت و هدایت کلان هم میخواهد. این یعنی، اگرچه ما درباره ازدواج و فرزندآوری تصمیم گرفته و انتخاب میکنیم که چه کاری انجام دهیم، اما همین تصمیم گرفتن، انتخاب کردن و به مرحله اجرا رساندن تک تک ما، به مسائل کلان کشوری وابسته است.
علاوه بر این، نگاه کلی جامعه از انتخاب فرزندداری ما علاوه بر عرف و تصورات قالب روزمره، از همین مسائل کلان کشوری هم اثر میگیرد. بنابراین این بُعد از سبک زندگی ما اگرچه با انتخاب ما شروع میشود، اما ظاهراً این یکی به همه مربوط است!
سیاهیلشکران مهم مسأله فرزندآوری
اگر فیلمهای تلخ و سیاهنما را کنار بگذاریم، در واقعیت خیلی کم پیش آمده که خبر بارداری دوست و آشنا را بشنویم و خوشحال نشویم. تصور و تفکر عموم مردم درباره فرزندآوری، خوشحالکننده و خوب است. اما در کنار اینکه همه در ابتدا آن را تشویق میکنند و از شنیدن خبرش خوشحال میشوند؛ آرام آرام پس از تهنشین شدن خوشحالی، زندگی شما، خودتان و تصمیمتان را مرور میکنند.
اینجا همان جایی است که وابسته به تصورات قالبی خودشان که برآمده از زندگی روزمره و فرهنگ است و همچنین مسائل کلان کشوری که حول موضوع فرزندآوری وجود دارد، درباره شما و انتخابتان فکر میکنند و حرف میزنند.
در این شکی نیست که به طور کلی فرزندآوری امری پسندیده و خوب در جهانی است که داریم زندگی میکنیم؛ اما با چه کم و کیف و مختصاتی و در چه زمانی؟ عبارت «مردم چی میگن» خلاصه مسأله فرزندآوری در نگاه مردم است. خواسته و ناخواسته، نظر مردم درباره ما و تصمیممان مهم میشود و گوشهای قابلتوجه از ذهن ما را درگیر میکند و ممکن است روی تصمیممان نیز اثر بگذارد. اغلب در «دیر یا زود» ازدواج کردن یا بچهدارشدن است که عموم لب به سخن و قضاوت باز میکنند که البته مقیاس دیر یا زود بودن یک امر، در نگاه همه یکی نیست.
بهطور مثال بزرگترهای فامیل و پدر و مادربزرگها اغلب بدون توجه به مسائل کلان و مسائل فردی، مشوق ازدواج و فرزندآوری هستند و با گره زدن مسائل به اراده خدا و روزیبخشی او، امیدبخش جوانان هستند.
اما دوستان، همسالان، والدین و نزدیکانی که مسائل فردی و جامعه برایشان ملموستر است، اغلب نگران میشوند، از طرفی حاکمیت را میبینند که تشویق به فرزندآوری کرده و کم شدن جمعیت فعال کشور را یادآوری میکند.
بازیگر اصلی مسأله فرزندآوری
فارغ از تصور و سخنان عموم مردم که شامل خانواده، دوست، فامیل و نزدیکان ما میشود، خود ما هم برای انتخاب امر ازدواج و فرزندآوری نظرها و انتخابهای فردی متفاوتی داریم که البته همین انتخابهای فردی و شخصی ما از مسائل مختلفی مانند تجربه زیسته ما، مشاهدهگری، تربیت و اعتقاداتی که داریم و البته مسائل کلان کشوری متأثر
است.
ممکن است ما در یک خانواده شلوغ پرجمعیت بزرگ شده باشیم و براساس تجربه مثبت یا منفی از این تجربه، برای آینده خودمان هم تصمیم بگیریم.
ممکن است اهدافی در آینده داشته باشیم که ازدواج و فرزندآوری ما را به زمانی دیرتر موکول کند، ممکن است بر اساس تربیت دینی و اعتقاداتی که داریم، تصمیم بگیریم بهموقع ازدواج کنیم و بچهدار شویم، حتی ممکن است بر اساس اعتقادات ملی و سیاسی و نیاز کشور به افزایش جمعیت، زود ازدواج کنیم و بچهدار شویم؛ به جز حالت آخر که بخش اقلیتی از جامعه را ممکن است در بربگیرد، باقی تصمیمها انتخاب فردی است؛ در واقع میتوان مسیر روشن را نشان افراد داد، اما کسی مجبور به انتخاب نیست.
تفکر و نگرش فرد تا حدی در این وضع مهم است که تا خودش به نتیجه نرسد، امکان تغییر انتخاب ندارد. اما مسأله اصلی این است که آن نگاه اولیه عموم به فرزندآوری که سرمنشأ خیر و خوبی دارد، در نگاه فردی بخش عظیمی از افراد جامعه وجود دارد؛ آدمها به طور کلی دوست دارند مستقل باشند، جوانی کنند، عاشق شوند، ازدواج کنند و حاصل ازدواج و مهرشان فرزندانی شود که رشد و پیشرفت آنها و جامعه خود بهواسطه آنها را ببینند؛ این گروه بخش عظیمی از جامعه هستند که به دلایل مختلف وارد سنین بالا شده یا هنوز ازدواج نکردهاند یا فرزندی ندارند.
من فکر میکنم در وضعیت کنونی مسأله فرزندآوری بیش از اینکه از عموم مردم و خود فرد متأثر باشد، مسائل کلانی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی بر فرزندآوری اثر دارد.
بازیگران بزرگ اما در سایه مسأله فرزندآوری
همین که از کل فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال فقط یکی از آنها درباره فرزندآوری است و آن هم راهکار حل مسأله فرزندآوری را در رسیدن «ارث» به زوج میداند، باید پایان راه این مسأله را از همین الان بخوانیم. کل جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم درگیر مسائل کلان هستند و زندگی فردی و عمومی آنها متأثر از همین مسائل است؛ مسائلی در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، قانونی، فرهنگی، آموزشی و
اجتماعی که موجی از نگرانی و اضطراب را برای افراد بهوجودآورده و باعث شده که بسیاری از ازدواج و فرزندآوریها در سنین بالا و دیر رقم بخورد یا اینکه اصلاً
اتفاق نیفتد. در رأس این مسائل هم، اقتصاد و وضع مالی خانوادهها به چشم میخورد.
گرانی و تورمی که در سطح کلان وجود دارد، وارد زندگی و خانه تک تک افراد شده و آدمها در گروههای سنی مختلف در نهاد خانواده با حجمی از مسائل مواجهند که باعث میشود درباره آینده خود تصمیم متفاوتی بگیرند؛ برای همین بخش اقتصادی یک مثال فرضی میزنم؛ دختر جوانی که تلاش بیوقفه پدر و مادرش را برای خرید جهیزیهاش میبیند، در حالی که پدرش بیمه تکمیلی ندارد و با درد کلیهاش زندگی را میگذراند، یا پسر نوجوان محصلی که برادر کوچکتر این دختر است و همه اینها را میبیند و خودش هم درگیر مسائل مختلف آموزشی و فرهنگی در مدرسه است، یا پسربچه کوچکی که برادر کوچک این خواهر و برادر است و خواستههای کودکانهاش برآورده نمیشود، همه در حال مشاهده، تجربه و تصمیم هستند. خود این خانواده برای دیگران نیز، محل تجربه و مشاهده است. وضعیت مسکن و کم و کیف خانه افراد، وضعیت خوراک و پوشاک و نیازهای اولیه زندگی همگی اثر مستقیمی بر انتخاب افراد درباره دو مسأله ازدواج و فرزندآوری دارد.
در حوزه قانونی و فرهنگی میتوانم مادری را مثال بزنم که در دوره بارداری سختترین لحظات و تجارب فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و قانونی را گذرانده و به خاطر فرزندآوری از کارش هم بیکار شده باشد؛ قطعاً او نه تنها مشوق دیگران برای فرزندآوری نیست بلکه خودش هم به فرزندآوری دوباره فکر
نخواهد کرد. بنابراین وقتی مسأله آموزش، قانون، اقتصاد و فرهنگ در حوزه فرزندآوری دچار ضعف باشد و بارش روی دوش خانوادهها احساس شود، تربیت نسل و فرزندآوری از مسیر متعادل خودش خارج میشود؛ بنابراین هرچقدر هم که عموم و فرد در حوزه فرزندآوری مشتاق باشند و انتخابشان ازدواج و فرزندآوری باشد، تا رسیدن به اجرا و نتیجه این انتخاب فاصله زیادی دارند. این فاصله را حل مسائل کلان کشوری پر میکند که کار امروز و فردا نیست و به یک بازه زمانی بلندمدت نیز نیاز دارد.