نگاهی به سریال در حال پخش «بیست کووید»
روایت کووید نوزده در «بیست کووید»
قصه «بیست کووید» نام سریال جدید کانال سه تلویزیون است که به روایت آنچه بر همگان در دوران جنگ تمامعیار همهگیری کووید نوزده گذشته، میپردازد تا مروری بر رنج و سختیها و گرفتاریهایی باشد که گریبانگیر هموطنان شد. قصه از بیان روزمرگیهای یک خانواده مذهبی و نسبتاً متوسط ساکن مشهد آغاز میشود و پس از آن به مرور از طریق نشانیهایی که به زبان بازیگران نشسته است، موضوع کرونا هویدا میشود و داستان را وارد فصل جدیدی میکند تا روزهای سخت کووید نوزده برای بینندگان تداعی شود. قصه زندگی خانواده محمدجواد در «بیست کووید» مشابه همان است که دور و بر خودمان و در خانوادههای اطرافمان دیدهایم؛ داستان به ما بسیار نزدیک است و در برخی سکانسها با آن همذاتپنداری میکنیم. همچنین از این حیث میتوان «بیست کووید» را در رده سریالهایی چون «پایتخت» و «نون خ» قرار داد. صمیمیت موجود در میان اعضای خانواده و جر و بحثها و کلکلهایی که در هر جمع خانوادگی نمونهاش را سراغ داریم، در این سریال هم مشاهده میشود؛ حتی نویسنده به خوبی توانسته رابطه میان داماد و برادر زن را نشان دهد و در بخشهایی از قصه به اختلافات ظاهری آنها هم اشاره کند. تلاش خواهرها برای سر و سامان دادن تنها برادرشان هم محور اصلی شکلگیری داستان «بیست کووید» است و انگیزهای برای حضور نقش اول داستان در گروه جهادی و فعالیت داوطلبانه وی در زمان اوجگیری کروناست. آنچه که نمونهاش را در سریالهای طنز دفاع مقدس هم دیده بودیم.
بهناز شریفی
روزنامه نگار
خانوادهای با سبک پدرسالاری
اعضای خانواده هنگام صرف صبحانه، ناهار و شام به جای نشستن پشت میز غذاخوری، روی زمین دور سفره مینشینند و دختر متأهل خانواده که به همراه شوهر و دو فرزندش در واحد مجاور زندگی میکند، همیشه در خانه پدری دیده میشوند تا سبک پدرسالارانه و دورهمنشینی خانوادگی را به رخ بکشد.
گلایههای همیشگی پدر خانواده نسبت به تعمیر صندلی میز ناهارخوری خانه توسط پسر و داماد که در کارگاه کوچک مجاور منزل به شغل شریف نجاری مشغولند هم تمامی ندارد و با همه این اختلافات و بگومگوها، ارتباط صمیمی و دلسوزانهشان با یکدیگر میتواند بهعنوان الگوی آشنای خانواده ایرانی معرفی شود.
حتی در این سریال گریزی هم به تفاوت سطح اجتماعی خانواده محمدجواد با خانواده فرزانه زده شده و سبک زندگی ساده و متمول دو خانواده را در لایههای مختلف داستان نمایش داده و به تفاوت سلیقه فرهنگی دو خانواده نیز پرداخته است تا بتواند نحوه رویارویی با آن را هم بیان کند.
اشاره سریال به وضعیت گرانی بخصوص در حوزه فرهنگی که نمونه بارز آن را برای خرید تابلوی نقاشی فرزانه توسط محمدجواد میبینیم و دوندگیهای بینتیجه او و دوستش برای اخذ تسهیلات، از دیگر ظرافتهای نویسنده است که میتواند تلنگری به مدیران باشد تا برای بهبود آن چارهاندیشی کنند.
قهرمانی بیشیله پیله!
بی شیله پیله بودن محمدجواد را میتوان بهعنوان محوریترین موضوع قصه موردتوجه قرار داد؛ بدین ترتیب که نقش اول داستان وقتی آگهی درگذشت فردی را بر دیوار بانک میبیند و متوجه شباهتش به کارمندی که چند روز پیش با او سر دعوا داشته است میشود، به جای فرار به سراغش میرود تا ابعاد قضیه روشن شود.
قصه وقتی تماشاییتر میشود که فردی برای جلوگیری از پخش خارج از عرف فیلم درگیری محمدجواد با کارمند بانک از او طلب پول میکند و نقش اول سریال به جای تسلیم شدن، مقابل آن میایستد و حاضر به پذیرش حرف زور نمیشود و برای روشنگری ماجرا اقدام میکند.
اگرچه داستان کرونا برای مخاطب تازگی ندارد و قبل از «بیست کووید» هم آثاری با همین سبک و سیاق و در همین حوزه ساخته شده است، اما در این روایت موضوع متفاوتتر است و نویسنده تلاش کرده قصهای جدید را در دل ماجرای کووید نوزده پیش چشمان مخاطب بیاورد.
«بیست کووید» قرار نیست به مخاطب القا کند که محمدجواد برای خدمت به خلق و نجات جان انسانها عازم جنگ تن به تن با کرونا شده است، بلکه میگوید اینجا فردی هم پیدا میشود که برای رسیدن به خواستههای شخصی خود که دریافت وام و راهاندازی کارخانه است، به سمت فعالیتهای جهادی رفته است.
اگرچه در میانههای قصه و با حضور بیشتر محمدجواد در جریان کرونا شاهد دلواپسیها و ازخودگذشتگیهای او در بحبوحههای مختلف میشویم، اما هدف اصلی نقش اول داستان پنهان نمیماند و او همچنان برای آنکه از کسوت یک خواستگار ساده به فرد موردپسند فرزانه تبدیل شود، تلاش میکند.
ابتلائات یک خانواده ایرانی
«بیست کووید» را باید مصداق «هدف وسیله را توجیه میکند» دانست؛ وقتی که نقش اول داستان برای تحقق هدفش که رسیدن به خواستههای دختر موردعلاقهاش است، در مسیری قرار میگیرد که نگاه او را به اطراف تغییر میدهد. مسألهای که در میانههای قصه بارها به آن برمیخوریم.
ملاقات بازیگران ثابت سریال با آدمهای متفاوتی که از پیر و جوان و معلم و پزشک و پرستار را شامل میشوند، دریچهای را به زندگی آنان باز میکند که مهاجرت خانواده امید به جنوب و دلتنگی فرزندان زوج کادر درمان را میتوان بهعنوان نمونههای آن ذکر کرد.
سازندگان این اثر ضمن توجه به موضوعاتی که در بسیاری از خانوادههای ایرانی بهعنوان قانون و مقررات تعریف شده است، مشکلات و مسائل پیشروی خانوادهها هنگام اشتغال و ازدواج جوانان را با زبان طنز بیان میکنند و در ادامه، ورود ویروس کرونا از چین و ابتلای عمومی به کووید نوزده را نشان میدهند.
مادر و دختران با ورود میهمان که پسرعمه پدریشان است، چادر به سر میکنند و وقتی صحبت خواستگاری پسر خانواده از دوست خواهرش به میان میآید، پای خانوادهها هم به موضوع باز شده و بهصورت کاملاً غیرمستقیم مسأله مراجعه به روانشناس پیش از ازدواج بیان میشود.
حتی در بحبوحه کرونا هم به مسائلی چون رعایت مسائل بهداشتی و امکانات موجود در مراکز درمانی و کمبود اعضای کادر درمان که در دهان بازیگران گذاشته شده است، اشاره میشود. به عبارتی، کوشش نویسنده بر آن بوده است تا پیامها را در قالب دیالوگ به گوش مخاطب برساند.
بیان نگرانیها، اضطراب و حساسیتهای خانوادهها هنگام مواجهه با کرونا هم بخش مهمی از قصه را تشکیل میدهد که بر جنبه کمدی و طنز آن افزوده و آن را دیدنیتر کرده است و میتوان گفت بازیگران بهعنوان نقشآفرینان و سازندگان قصه به خوبی از پس آن برآمدهاند.
در جزء به جزء داستان نمیتوان از نقش مؤثر داماد خانواده که به طور پیوسته توصیههای کرونایی را یادآوری میکند نیز غافل شد. او پیش از همهگیری کرونا مرتباً به اعضای خانواده هشدار میدهد که نکات بهداشتی را رعایت کنند و از دورهمی و برگزاری میهمانی پرهیز کنند؛ توصیههایی که عمدتاً مورد بیمهری اطرافیانش قرار میگیرد.
بیان مکرر عنوان جنگ در بخشهای مختلف سریال و دیالوگهای بازیگران هم از جمله مسائلی است که نشان میدهد سازندگان قصد دارند با ایجاد شباهتهای میان مقابله با کرونا و خط مقدم جبهه، به نوعی سختیهای طاقتفرسا و ایثارگری داوطلبان و کادر درمان را نمایش دهند.
روایت یک زندگی واقعی و معمولی
«بیست کووید» که تا لحظه تحویل سال جدید هم ادامه پیدا میکند، برای بینندگانی که از تماشای اتحاد و همدلی مردم لذت میبرند، صحنههای اجتماع داوطلبان در مسجد و کمک به بیماران کرونایی و پس از آن همراهی کادر درمان با بیماران را روایت میکند که هیچوقت تکراری نمیشود.
اگر بخواهیم به وجوه تمایز «بیست کووید» با سایر سریالهای طنز و اجتماعی بپردازیم، باید به بخشهایی از سریال که سادگی و بیریایی محمدجواد را نمایش میدهد، اشاره کنیم؛ مواردی که برخلاف سایر آثار، مخاطب بهصورت غیرمنتظره متوجه واکنش متفاوت بازیگر اصلی داستان میشود.
دوستیهایی که در استمرار قصه شکل میگیرد و دشمنیهایی که از دید نقشآفرینان پنهان میماند هم از دیگر پلانهای تأثیرگذار و تماشایی «بیست کووید» است. درست مثل زندگی واقعی که هر کدام از ما به گونهای آن را در طول عمر تجربه کردهایم.
کلکهای ریز و درشت رفیق شفیق محمدجواد و پیشنهادهای خلاف عرف و وسوسهانگیز او هم از دیگر بخشهای داستان است که در پی بروز هر مسأله و ماجرایی، رخ جدیدی نشان میدهد و در دوران کرونا و اوج نیاز مردم به امکانات بهداشتی، با احتکار ماسک توسط او اوج میگیرد.
رفیق صمیمی و پایه محمدجواد در طول قصه به هر چیزی به چشم دلالیگری نگاه میکند و سعی دارد با بهرهگیری از هر موضوعی سود ببرد؛ حتی در بخشهایی از داستان موضوع دریافت رشوه توسط او مطرح میشود و نشان میدهد وی قصد دارد از هر آب گلآلودی ماهی بگیرد.
نگاهی به فضای مجازی و دنیای بلاگری
اشارههای متعدد سریال به زیارت حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام و مدد گرفتن بازیگر نقش اول پس از رویارویی با هر مشکل، از دیگر جذابیتهای داستان است که حال و هوای ارتباط با امام هشتم(ع) را در بهشت ایران برای مخاطب به نمایش میگذارد.
پرداختن به مسائل روز از قبیل فضای مجازی و دنیای بلاگری هم از جمله مواردی است که به چشم نویسنده آمده و بر اهمیت آن در سریال از طریق دنبال کردن اخبار توسط داماد خانواده یا معرفی پدر خانواده بهعنوان نقالیخوان و هنرمند پیشکسوت در شبکههای اجتماعی افزوده است.
حتی در زمان اوجگیری کرونا هم محمدجواد با تصویربرداری موبایلی و پخش زنده تصاویر بیماران، ضمن بیان توصیههای ضدکرونایی به دنبالکنندههای خود، قصد نمایش زحمات کارکنان بیمارستان و کادر درمان را دارد که به موضوع استمرار کرونا در سال جدید میپردازد.
داستان کرونا در «بیست کووید» به موضوع تولید واکسن و تزریق واکسن ایرانی نیز پرداخته و بدگمانی برخی هموطنان به واکسن تولید داخل را هم به نمایش گذاشته و ماجرای اعزام پزشکان به مناطق محروم را به شیوهای جدید روایت کرده است.
علی عامل هاشمی، علیرام نورایی، آزیتا ترکاشوند، میرطاهر مظلومی، حسن زارعی، فرزاد جمشیدی، اسدالله یکتا، جواد سلطانی، بهار نوحیان، صفر کشکولی، حسام خلیلنژاد، علی ذکریایی، محمد دلگشا، فاطمه مقدس، پانتهآ کیقبادی، فهیمه مؤمنی، بهار داورزنی، سعید ولیزاده، ابتسلام بغلانی، مرتضی شریف، یاسر حمزه، سارا سراجی، مرجان علوی از جمله بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش میپردازند.
«بیست کووید» را هادی حاجتمند و رشید حاجتمند بهترتیب کارگردانی و تهیهکنندگی کردهاند؛ این سریال خانوادگی که محتوای اجتماعی و کمدی دارد، همزمان با شبهای زمستان 1402 از شنبه تا چهارشنبه هرشب ساعت 19 از شبکه سه سیما پخش میشود.