دکتر احمد عبدالرحمن شرف الدین، شهید نخبه مقاومت یمن را بهتر بشناسید
اسوه علم و حقطلبی
شهید دکتر احمدعبدالرحمن شرف الدین در سال 1953 میلادی در شهر «حیس» در استان الحدیده یمن دیده به جهان گشود. حیس، محل اشتغال پدر او بود و بعدها به همراه پدر، مادر و برادرانش به شهر اصلی خود یعنی «شیبام» واقع در دامنه کوه کوکبان بازگشتند.
طالع روشن دکتر احمد
او تحصیلات ابتدایی خود را در مؤسسات آموزشی شهرهای کوکبان و شبام گذراند و معلمان وی معتقد بودند این شخصیت در آینده خود نزد علما و فرهیختگان جایگاه والایی خواهد داشت. دکتر احمد به همراه پدرش به «صعده» نقل مکان کرد و سپس به شهر «تعز» رفت و در آنجا تحصیلات راهنمایی و دبیرستان خود را ادامه داد.
احمد شرفالدین از نخستین کسانی بود که به عنوان دانشجو وارد دانشکده علوم پزشکی شد. همچنین به عنوان یکی از اولین دانشآموختگان دانشکده شریعت و حقوق در سال 1978 میلادی فارغ التحصیل شد و در میان همکاران خود رتبه اول را کسب کرد و سپس برای تکمیل تحصیلات تکمیلی خود در رشته حقوق راهی کشور مصر شد. در همان سال خانواده خود را با خود همراه کرد و در کمتر از سه سال موفق به دریافت درجه علمی دکتری در رشته حقوق عمومی شد.
دکتر شرفالدین پس از بازگشت به یمن با مدرک دکترای حقوق در سال 1984، نخستین گامهای خود را در زمینه آموزش هموطنانش برداشت و به سرعت در سال 1987 به عنوان اولین رئیس یمنی دانشکده شریعت و حقوق معرفی شد.
برخی خدمات او در آن دوره
در نخستین سالهای حضور دکتر شهید در دانشگاه حقوق وشریعت، وی کتابخانه علمی را با آثار علمی فراوانی که در زمینههای: ادارات دولتی، حقوق اداری، قانون اساسی، قضایی اداری، اداری محلی و قوانین مالیاتی منتشر شده بود، غنی کرد.
زندگی سیاسی
دکتر شهید نسبت به تحقق دوباره وحدت یمن خوشبین بود و آن را آغاز دورانی جدید و مرحلهای از گشایش سیاسی و فکری برای یمنیها میدانست. وی برای حمایت از پیشنویس قانون اساسی وحدتآفرین تلاش بسیاری کرد که نشاندهنده اهمیت آن مسئله در دیدگاه وی به عنوان کارشناس حقوقی و قانون اساسی بود.
در آغاز دهه 90 قرن گذشته، گروهی از علما و روشنفکران، ابتکار عمل بهخرج دادند تا نهادی را ایجاد کنند که در آن مردم گرد هم آیند و از این طریق برای حمایت از دین خدا و مستضعفان متحد شوند.
«حزب الحق» در اوایل دهه 90 قرن گذشته با حضور شهید دکتر احمد شرفالدین به عنوان دستیار دبیرکل حزب تحت نظارت شخصیتهای ارشد مانندعالم بزرگوار مرحوم سید مجدالدین بن محمد المؤیدی و عالم ربانی سید بدرالدین بن امیرالدین حوثی (رحمهالله) تأسیس شد. در آن دوران شهید شرفالدین پایان نامههای حقوقی را ارائه کرد که به مشکلات پیش روی وحدت، به ویژه مشکل خلأ قانون اساسی که دولت با آن مواجه بود، پرداخت.
زمانی که او احساس کرد مقامات در اتخاذ دموکراسی به عنوان یک گزینه استراتژیک که از طریق آن همه اقدامات سیاسی را انجام می دهند، جدی نیستند
آزادانه و بدون دردسر و در عین حال با درک نیاز مردم به کار اجتماعی و فرهنگی، استعفای خود را از حزبالحق تقدیم کرد تا خود را وقف کاری کند که این نیاز را از این دو جنبه برطرف کند. در اواخر دهه 1980 اقدام به تأسیس یک نهاد اجتماعی مدنی و غیردولتی کرد و مایل بود آن را بنیاد اهل بیت(ع) برای رفاه اجتماعی بنامد.
مواضع ایشان در مورد جنگ در تابستان1994 میلادی
شهید دکتر احمد شرفالدین با رد مطلق آن جنگها مواضع صریح خود را در مورد جنگ 1994 بیان کرد.
وی با انتقاد از متمم قانون اساسی در سال 1994 کتابی با عنوان «مفاد قانون اساسی اصلاحی در موازنه شرع» منتشر کرد و در آن نقدی عینی و علمی از اصلاحات قانون اساسی که در سال1994 میلادی انجام شد، ارائه کرد و توضیح داد برخی مفاد با شرع الهی مغایرت داد.
تحقیقات علمی با وجود چالشها
وقتی که آزادیهای اجتماعی وی پس از آن جنگ شوم کاهش یافت و سرکوب هر کس که حتی با علم و قلم با آن مخالفت میکرد از سوی مرجعیت بیشتر شد، دکتر شهید دوباره توجهاش را بر نقش تربیتی خود متمرکز کرد. مطالعه و نظارت بر پایاننامههای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری خود که وی را به عنوان اولین استاد یمنی در مناظره شرکت میکند، برای وی تعهدآفرین بود.
دکتر شهید در سالهای بعد توانست مقالات علمی را به رشته تحریر درآورد که از نظر علمی در دانشگاههای عرب قدیم مورد بررسی قرار گرفت و از این طریق به بالاترین درجه علمی که همان کرسی استادی است، نائل شد و نخستین استاد تمام رشته حقوق شد. این جایگاه نه تنها در یمن، بلکه در شبه جزیره عربستان نیز بینظیر بود.
معرفی ایده یک لیست نسبی
پس از انتخابات مجلس شورای ملی که در سال 1993میلادی برگزار شد، برای دکتر شرفالدین روشن شد روشهای انتخاباتی همیشه ابزاری برای تداوم رژیمهای حاکم است که سبب ایجاد بحرانهای پی در پی دموکراتیک در کشور می شود. راه حل جایگزینی که او پیدا کرد به مشارکت واقعی و دستیابی مردم به دموکراسی ختم میشد و مردم نیز با آن موافق بودند. او اولین کسی بود که در سال 1996 پس از میلاد، ایده انتخابات از طریق فهرست تناسبی را مطرح و از آن دفاع کرد.
(جنگ با صعده و کنارهگیری از ریاست
در سال 2004، دولت مرکزی یمن با پشتیبانی آمریکا به دنبال بسیج حمایت اجتماعی و سیاسی برای جنگ علیه یکی از برجستهترین شخصیتهای عربی و اسلامی که از نظر فرهنگی در برابر آن پروژه مقاومت میکرد، بود. دولت وقت میخواست با حمله به مواضع حسین بدرالدین الحوثی او و یارانش را به جرم مقاومت در برابر ظلم سرکوب کند. در آن دوران شعار معروف حسین الحوثی «مرگ بر آمریکا» بود که حسابی از طرف مردم مورد استقبال قرار می گرفت.
دکتر شهید شرفالدین در خط اول کسانی بود که در معرض فشارهای دولت ظالم بودند و سیاستمداران سعی داشتند او را وادار به حمایت از تعدی به حقوق مجاهدان کنند، اما تسلیم آن فشارها نشد و ترجیح داد جانب حق را بگیر.
سپس بلافاصله استعفای خود را از ریاست دانشکده شریعت و حقوق اعلام کرد و مجبور شد کشور یمن را به بهانه مرخصی و تعطیلات به مقصد قاهره ترک کند.
بازگشت از خارج برای تدریس
تعطیلات به طور کامل نگذشت، زیرا بزرگمرد علم مشتاق بازگشت به مقام تدریس خود بود تا راه خود را در تربیت نسلها ادامه دهد.
او بازگشت تا در دانشگاه صنعا، آکادمی پلیس، دانشگاه حدیده، دانشگاه یمن، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه عدن و دانشگاه الاحقاف سخنرانی کند.
این آخرین دور و اما برای او تجربه خاصی بود، او دو بار به همراه شریک مبارزه خود، همسرش، به شهر طارم نقل مکان کرد و دو هفته را در آنجا گذراند و به تدریس درس حقوق اداری در دانشکده شرعیه و حقوق دانشگاه احقاف پرداخت.
وی همچنین برنامه تحصیلات تکمیلی و مقررات دانشگاه الاحقاف را با دقت تنظیم کرد و تأکید کرد مدیریت دانشگاه باید با رعایت مقررات مطالعاتی، تمایز دانشگاه را حفظ کند.
برکت انقلاب 1390 و حمایت از راهپیمایی قرآنی
انقلاب مردمی یمن در سال 2011 به وقوع پیوست و آغاز موفقیتآمیزی بود که در آن مردم برای نفی بیعدالتی و مستکبران حرکت کردند.
زمانی که نیروهای سیاسی برای انحصار این انقلاب با هم رقابت میکردند، دکتر شهید برای پیوستن به راهپیمایی قرآنی به جایی که قلبش آرام میگرفت و ذهنش متقاعد میشد حرکت کرد و در اوایل انقلاب برای دیدار با مجاهدان به صعده سفر کرد. اطلاعیه حمایت او از جهاد ملت یمن انگیزه مردم پایتخت، صنعا و سایران را برای پیوستن به جهاد قرآنی فراهم کرد. شهید همیشه تأکید میکرد جهاد قرآنی از حمایت و توفیق الهی برخوردار خواهد شد؛ زیرا به دنبال برتری فرعونیان نیست، بلکه به دنبال خیر و صلاح ملت است.
کمیته فنی، آمادگی برای گفتوگوی ملی
دکتر شهید شرفالدین به عنوان نماینده انصارالله در سال 2012میلادی به عضویت کمیته فنی برای آمادهسازی کنفرانس گفتوگوی ملی منصوب شد و در تقویت روحیه مردم، نقش برجسته و حیاتی داشت. این کنفرانس با 20 نکتهای که کمیته فنی مطرح کرد و راهحلهای اساسی برای مشکلات پیچیده کشور به پایان رسید.
دکتر شهید در نخستین سخنرانی خود در اولین جلسه کنفرانس گفتوگو، مشتاق بود به همکاران خود توصیه کند تنوع را بپذیرند و تفکرات دیگران را بدون استثنا قبول کنند.
در همان سخنرانی دکتر شرفالدین تنها عضوی بود که در تقبیح جنایت حمله به جوانان انقلاب در میدان تغییر که منجر به شهادت انقلابی عبدالغنی الحمزی و زخمی شدن دو تن دیگر شد، کوتاهی نکرد.
تلاش برای تشکیل دولت مدنی
دکتر شهید در همایش گفتگو به تیم دولتسازی پیوست. وی در آن، خلاصهای از اندیشه و دانش خود را با ارائهای زیبا درباره انصارالله که پاسخگوی حقوق و آزادیها بود، ارائه کرد و اهداف و آرمانهای انقلابیون آزاده جوان و مردم را ترجمه کرد. مؤلفه انصارالله تنها مؤلفه ای بود که در چشمانداز خود خواستار یک دولت مدنی بود.
طرح ایده مرحله تأسیس
دكتر شهيد شناسایی مشكلات کشور را آغاز كرد و بارها با تمام صراحت و اعتبار اهميت دولت مدنی را توضيح داد. دکتر شرف الدین به ایده پردازی برای انصارالله شهرت داشت و بهراستی مرجعی برای همه و شخصیتی استثنایی بود که گفت وگو و دیپلماسی را در بسیاری از مراحل تقویت و تسهیل میکرد.
نقش وی در کمیته مصالحه کنفرانس گفتوگو
وی معتقد به مشارکت بود و مطمئن بود این بهترین راه برای حل مشکلات یمنیهاست و در کمیته آشتی کنفرانس گفتوگو تمام تلاش خود را به کار گرفت تا نمایندگان مؤلفههای سیاسی را متقاعد کند. نحوه مشارکت و اجماع، باوجود تندروی نیروهای سنتی که با آن مواجه بود، وی را ناامید نمیکرد.
تهدید کنفرانس گفتوگو
درگیریهای سیاسی در آن برهه تقریباً کنفرانس گفتوگو را که حدود سه ماه برای پایان، برنامهریزی شده بود را به تعویق انداخت و در نهایت از بین برد. در آن زمان شهید دکتر شرفالدین سعی در التیام شکافها و دستیابی به بیشترین اجماع ملی در مورد آنچه در تصمیمات تیمهای همایش و کمیته سازش شده بود، داشت، اما قوای حاکمه در این مسیر سنگانداری میکرد.
روز شهادت؛ 30 دی 1392 شمسی
دکتر شهید همیشه و برای همیشه از خدا میخواست او را در مسیر حق ثابتقدم نگه دارد تا بدون هیچ ترس و اندوهی مسیر حق را بپیماید و به هدف الهیاش دست یابد. وی پس از برگزاری جلسات شورای سیاسی و گروههای کنشگر یمنی، بعد خروج از جلسه، توسط عناصر تروریست با شلیک دهها گلوله هدف قرار گرفت و به شهادت رسید، اما شمع تفکر او خاموش نشد.
قطعاً آن لحظات از شادترین لحظات زندگی دکتر شرف الدین بود؛ زیرا مشتاق شهادت و پیوستن به صف پدران بزرگوارش حضرت محمد (ص) و امیرالمؤمنین(ع) و دو امام حسن و حسین(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) بود.