بخشی از زندگی‌نامه شهید مجاهد «عبدالله علی مصلح»

هم نشین علم و اندیشه

از زمانی که عبدالله علی مصلح را می‌شناسیم، همدم و همنشین علم بوده است و به‌ندرت دیده می‌شد در شورای علمی که در منطقه مران برگزار می‌شد، ایشان در آن مشارکتی نداشته باشد. از زمانی که علامه بدرالدین الحوثی در دانشگاهی واقع در روستای «الخراب» تدریس می‌کردند، آقای عبدالله علی مصلح از یاران و شاگردان برجسته ایشان در محافل علمی که در مسجد یا منزل علامه برگزار می‌شد، به شمار می‌رفت.

در جایی که کاربرد علمی به عنوان بخش اساسی در دروس بود، سخنرانی عمومی و گشایش سمینارهای علمی در کشور با توجه به امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب روشی که بر اساس آن کار انجام شد، قرار گرفت و مردم را از جهل و نادانی بیرون آورد.
در آن زمان عبدالله علی مصلح توانست در محضر علامه بدرالدین الحوثی و جمعی از شاگردان ممتاز که منور به نور ایشان بودند، تحصیل کند. آنان تحت تأثیر علامه بودند و از علم ایشان بهره‌مند شده و اخلاق، رفتار، رویکرد و روش او را به کار گرفتند.
شرایط آن زمان نه تنها برای پیشرفت تحصیلی مهیا نبود، بلکه لازم بود آن علم‌آموزان از معلم و رهبر خود الگو گرفته و راه او را در پیش گیرند.
علامه رویکرد خود را در امر تعلیم و تربیت بر اساس تبیین و اقامه حجت بر مردم بنا کرده بودند که همان نظریه‌ای است که مجاهد عبدالله علی مصلح را موظف کرد برای پاسخ به نیاز دینی مردم و وظیفه الهی به منطقه «اولد عمرو» برای سکونت نقل مکان دهد و راه علم را برای علاقه‌مندان به علم و دانش باز کند.
این همان اندیشه‌ای بود که سبب شد شهید، ابتکار عمل را به دست گیرد و به آن‌جا برود؛ جایی که نقش و تأثیر او را در تمام حوادث جنگ اول رقم زد و ثابت کرد حضور او در این مکان بیهوده و بی‌نتیجه نبوده است. شهید مصلح در دوران تحصیلی، شخصیتی برجسته و ستاره‌ای درخشان بود، در طول زندگی خود همواره در کارهای خیر پیش‌قدم بود.
در واقع نقش‌های جهادی او در طول زندگی‌اش برجسته بود؛ زیرا ستاره او همیشه می‌درخشید و او در رأس اکثر فعالیت‌ها در سراسر منطقه قرار داشت.
شهید مصلح بهترین الگوهای آموزشی و علمی را در همه مدارس و سمینارهای علمی که جزو ضروری آن‌ها بود، چه در سطح دوره‌های تابستانی و چه در «مجمع جوانان مؤمن» برگزار می‌کرد و در مواقع دیگر برای رفع نیازهای مردم و حل اختلافات میان آنان پیش‌قدم بود.
او همچنین در دوران درگیری یمن با افکار وهابیت و سلفی که فراگیر شده بود و آسیب زیادی به مبارزه می‌زد، به روشنگری مردم پرداخت و نقش مؤثری در هدایت مردم در مقابل افکار وهابیت از خود به جای گذاشت.
علامه برجسته، بدرالدین الحوثی پرچم مجاهدت و مبارزه با وهابیت را حمل  کرد و همراه با او یاران انگشت‌شماری از جمله شهید عبدالله علی مصلح ایشان را همراهی کردند. با این حال توانستند گسترش افکار تکفیری وهابی‌ها را محدود کنند و با اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی در تریبون‌ها و شوراهای اکثر مناطق تا حدی جلو آن را بگیرند.
 علامه بدرالدین اگرچه در میدان تنها بود، اما به دلیل توانایی اقناع با استدلال و منطق برگرفته از قرآن کریم، بحث را به نفع خود پیش می‌برد، چیزی که مخالفان او از مکاتب وهابیت در عربستان سعودی و افغانستان و پاکستان درکی از این حقایق نداشتند و تنها با پول، مسئولیت و وفاداری مدافعان خود را تقویت می‌کردند.
استاد شهید در مبارزه با جهل و بی‌سوادی اعم از سیاسی و مذهبی به خوبی عمل کرد و در تقویت روحیه اعتماد به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و محکم کردن استدلال زیدیه در آنان سهم بسزا و نامحدودی داشت.
همچنین او نقش بی‌بدیلی در تربیت مردم ولایتمدار و اتحاد آن‌ها در بیرون آوردنشان از باتلاقی که در آن زندگی می‌کردند، داشت.
شهید مصلح  مردم منطقه‌‌ خود را به رقابت برای کار خیر، تلاش برای خدا و راه او، ایستادن در کنار مستضعفان و مقاومت در برابر فرهنگ غربی و شرقی واداشت. جلسه‌ای با حضور مردم برگزار نمی‌‌شد مگر اینکه شهید بزرگوار در رأس آن‌ها به عنوان معلم، واعظ، راهنما، روشنگر و مصلح اجتماعی حاضر باشد.
رفتارهایش برگرفته از درک بالا ، همت عالی و فعالیت‌ها و زندگی درخشان و مترقی او بود. همت‌بالا، او را به اصلاح امورات مردم و رفع گرفتاری‌ها و اختلافات سوق می‌داد.
از او هیچ قول نادرست و یا شکست در کارها ثبت نشده است. افعال و حرکت‌هایش مطابق بر رفتار بندگان صالح و شاکر بود. روزی نبود که موضوعی را به‌درستی حل نکند و یا حرامی را حلال نماید و یا اینکه دستش را به سوی شبهه‌ای دراز کند.
به‌یاد می‌آوریم در مدرسه امام هادی(ع) از ترس اینکه از کارش کم شود، غذا نمی‌خورد و تا زمانی که مطمئن نمی‌‌شد به اندازه کافی تلاش کرده، دست به غذا نمی‌زد.
هیچ‌کس از دیگر کارکنان مدرسه و همکاران او توانایی انجام کارهای استاد و فعالیت‌هایی که در امور تربیتی و  فرهنگی انجام می‌داد یا بر آن‌ها نظارت داشت را نداشتند.
با اینکه همگان از قدرت و کفایتش در انجام کارها و تفاوتش با دیگران در بیشتر امور باخبر بودند، هیچ زمانی دیده نشد نقش بازی کند یا اینکه به انجام کاری خارج از کار اداری در وقت اداری بپردازد.
شهید، اخلاق خوبی داشت و همه او را خندان و شاداب می‌دیدند، با پیر و جوان نشست و برخاست می‌کرد و اگر کسی در راه جلو او را می‌گرفت تا سؤال بپرسد، می‌ایستاد و با دقت گوش می‌داد یا اگر برای موضوعی قانونی به او مراجعه می‌‌کردند، با آرامش منتظر صحبت و ارائه مدرک از هر دو طرف بود و سپس نظر خود را اعلام می‌کرد.
او غالباً بر اساس قواعد اصولی احکام، توجیهات حکم را قبل از نظر آخر خود توضیح می‌داد تا با توجه به آنچه که از راه حل مسائل به آن‌ها اطلاع داده بود، منازعین را ترغیب کند تا حکم را پیش از خود بیان کنند. مخالفان که متوجه می‌شدند حکم بر اساس دستور خدا صورت گرفته، به هر حکمی که میان آن‌ها قرار می‌گرفت، راضی می‌شدند.
او با وجود مشغله‌های فراوان هرگز قرارهای خود به‌خصوص قرار پرونده‌های عمومی که به عنوان قاضی حاضر بود را فراموش نمی‌کرد. شهیدمصلح در سخنرانی‌های خود مردم را تشویق می‌کرد که از دنیا توشه نیک برای خود فراهم کنند و بیشتر از مردم می‌خواست در حالت ترس از خدا باقی بمانند و برای انجام کارهای نیک و صالح پیش‌قدم شوند.
یکی از مواردی که ایشان را در دوران تحصیل در مراکز تابستانی دیدم، سخت‌گیری در برقرار کردن عدالت میان  طلاب و کارمندان بود و با اشتیاق در اختلافات یا ناراحتی‌های روحی و روانی که معمولاً در حاشیه هر کار جمعی به وجود می‌آید، می‌کوشید تا جایی که همه به او مراجعه می‌کردند و زخم‌هایشان را التیام می‌بخشیدند.
هیچ کس را تحقیر نمی‌کرد و هرگز کسی را نادیده نمی‌گرفت؛ چه عالم، چه تحصیلکرده، چه جوان و چه پیر، همه مورد احترام و قدردانی او بودند.
علامه بدرالدین الحوثی موارد زیادی را به دلیل شناخت شخصیت، دینداری، تقوا و پرهیزگاری آقای عبدالله علی مصلح به ایشان ارجاع می‌دادند.
استادشهید، نقش برجسته‌ای در گرد هم آوردن مردم داشت، روزها و شب‌ها برای حزب کار کرد، بار مالی و جسمی بسیاری را متحمل شد تا حزب تثبیت و به شکلی که لایقش بود، ظاهر شد. او همراه و علاقه‌مند به رهبر خود شهید حسین بدرالدین الحوثی بود و هرگز از دستورات ایشان سرپیچی نکرد تا اینکه پروردگارش را پس از ایفای نقش بشردوستانه، اخلاقی و فرهنگی ملاقات کرد. شهید در انجام کارهای خیر پیشرو بود، با اینکه ایشان جزو کسانی بودند که سنگ بنای حزب را به‌خصوص پس از نشانه‌های جنگ اول صعده گذاشتند، اما هیچ‌وقت علاقه به دیده شدن، نداشتند.
شهید عبدالله علی مصلح به شجاعت در گفتن حقیقت و جسارت در انجام کار شهرت داشت. گاهی اوقات از یک عمل خاص خوشش نمی‌آمد، ابتکار عمل را به دست می‌گرفت و به منطقه می‌رفت تا شرایط را عوض کند و از افراد رژیم ستمگر هرگز نمی‌ترسید. درود خدا بر روزی که به شهادت رسیدی و روزی که پروردگارت را ملاقات کردی.