عبدالکریم ثابت محمد ثابت؛ مردی که آرامش را در آغوش خدا جستوجو میکرد
شهید دائمالذکر
آنگاه که به سراغ جمعآوری زندگینامه شهید گمنام و خاصه عبدالکریم ثابت محمد ثابت رفتیم، متوجه شدیم آن مرد بزرگوار در یک حرکت خودخواسته و برآمده از ایمان خالص او به جهاد و شهادت، خود را در کوچه پسکوچههای عشق و ارادتش به مولای متقیان علی (ع) به گونهای مخفی کرده تا مظهر درایت و بیداری مکتب اسلام انقلابی باشد. به روایت دوستان و همرزمان یمنیاش، ثابت محمدثابت، دریای متلاطم ایمان و معرفت، چراغ فروزان اخلاص و تقوا، کهکشان فروزان شوق رسیدن به خدا به شمار می رفت. او کوهی از صبر در برابر مصیبت بود و اخلاص او در میدان نبرد، زبانزد عام و خاص بود. هدف اصلی این شهید بزرگوار در میادین نبرد حق علیه باطل و نقش آفرینی فعال او در عملیاتهای مختلف جنگ یمن، برآمده از هدفگذاری موسع او برای آینده جهاد و مقاومت بود. به روایت برخی مستندات منتشر شده در خصوص سیره ذاتیه شهید محمدثابت، گسترش تشیع ایده اصلی او برای حضور در میادین بود و عشق او به آل محمد (ص) لذت هم زیستی با او را دو چندان میکرد، چه برسد به تعامل و همراهی در میدان جهاد.
فیض شهادت به گمنامی است
همرزمان او میگویند همنشینی با آن شهید، مجاهدان را به درجات اعلای شکر نعمات و بندگی مخلصانه می رسانید؛ زیرا سخنان او سرشار از محبت و پند و اندرز بود. به هنگامه سختیها و عملیاتهای سخت، هرگز ملال در چهرهاش پدیدار نمیشد. سخنان او دل مجاهدین را محکم میکرد؛ زیرا به آنچه که میگفت اعتقاد داشت. به گفته همرزمان شهید، وی فیض شهادتش را در گمنامی میدید و نقل است که از دوستانش میخواست پس از شهادتش تنها برای وی طلب غفران کنند تا نزد خدا آرام یابد.
اعتقاد خاص او به روز قیامت و یومالحساب از بارزترین خصیصههای شهیدمحمدثابت بود، به همین خاطر هنگام رجزخوانی برای دشمن، قلبش نمیلرزید و با دشمن حسابشده روبهرو میشد. در برابر افراد پشیمان و توبهکننده از راه غیر، سخاوتمند بود اما در مقابل دشمنان و کسانی که خون ملت یمن را میریختند هرگز چشم اغماض نداشت. سعه صدر، دوراندیشی، نگاه عمیق و ترس از خداوند در چهره و سکنات او موج میزد تا آنجا که اشکهایش در میانه میدان همه را متأثر ساخته و به یاد خدا
میانداخت.
همیشه به یاد خدا بود
به روایت یکی از همراهانش، عبدالکریم ثابت زبانش پر از ذکر و دعا و همواره به دنبال تهذیب نفس بود. به همین دلیل همیشه خود را در معرض آزمایش میدید و برهمین اساس چون احساس می کرد دیگران ممکن است از رفتار او متأثر شوند، تمام تلاش خود را بر این معطوف میکرد تا با رفتار حسنه و مبتنی بر عقلانیت و اخلاق الهی در همه عرصهها سرآمد باشد.
تولد در کوههای استوار
شهید عبدالکریم ثابت علاوه بر استعداد بالایی که در میدان مبارزه و جهاد داشت، یک نخبه قرآنی بزرگ بود. وی در سال 1973میلادی در روستای الحجله از توابع منطقه ماران استان صنعا در طایفهای با اصالت و شهره به تقوا و سخاوتمندی دیده به جهان گشود. خاندان او به دلیل شهرت به دینمداری و تقوای الهی وی را در مکتب دین مبین اسلام و جهاد فی سبیل الله تربیت کردند تا آنجا که بدل به یک چهره اثرگذار در آن منطقه شد.
متعهد به دین و وفاداری
او ابتدا در کنار خانواده خود و در روستایی در دل کوههای ماران زندگی میکرد و در هشت سالگی سفر علمی و تحصیلی خود را آغاز کرد. سپس در جستوجوی علم و معنویت راهی شهر صعده شد. شهیدعبدالکریم ثابت همواره در طلب علم بود و نزد عدهای از علما از جمله آقای بدرالدین بن امیرالدین الحوثی تحصیل کرد و مدت زیادی نزد ایشان ماند.
فضائل شهید تبیینگر
شهید عبدالکریم ثابت به عنوان دانشمند و مشاور قوی، منتقد ژرف و محقق برجسته، مسلط به منابع عمده فقه، اصول، تاریخ و ادبیات به آگاهی و بصیرت شناخته میشد و علاوه بر آن سخنوری زبردست و از مشاهیر فن بیان بود. خطبههای معروف آن شهید والا مقام عبارتند از: ثمره تشیع، نماز راه دلها، ترجیح سنت جهانی و تعدادی خطبه و سخنرانی.
آغاز جهاد تبیین
در سال 1993 میلادی سفرهای تبلیغی و تبیینی خود را به عنوان استاد و معلم آغاز کرد. نخستین ایستگاه تبلیغی وی برای جهاد و روشنگری، منطقه نواس از ناحیه ساقین یمن بود. پس از آن در بسیاری از مناطق آن به عنوان راهنما و معلم حضور یافت و گروههای بصیرتی پرشماری را تربیت و بنیانگذاری کرد. شهید عبدالکریم ثابت موفق به تشکیل سه مدرسه علمی در منطقه نواس، المرغم و اشرفالجبلین شد و توانست نسل جدید و معتقدی از شاگردان مکتب مقاومت را در آن نواحی تربیت و سازماندهی کند. سپس در سال 1998میلادی به منطقه ماسور نقل مکان کرد. این شهید بزرگوار بعدها با حضور در حوزه حجه برای گسترش علم و آموزش فرهنگ قرآنی و محبت به اهل بیت (ع) به مردم همه توان خود را معطوف ساخت و توانست گروهی از طلاب را که معنای علم را از او آموخته بودند در آن نواحی به امر تبلیغ مأمور سازد.
ایستگاه بعدی، شهادت
تأسیس مدارس و تبعیت از مکتب اهل بیت (ع) اولویت سفرهای تبلیغی وی بود، بدین ترتیب شهید عبدالکریم ثابت به سفر تبلیغی خود ادامه داد و شبها بیخوابی و خستگی روز او را از این کار باز نداشت. وی از دوران کودکی به یک بیماری خاص مبتلا بود و همین عامل او را اذیت میکرد، اما نتوانست او را از راه حقیقیاش بازدارد تا اینکه در سال 2002 میلادی عازم ناحیه (مناخا) در استان صنعا شد. این آخرین ایستگاه تبلیغی شهید عبدالکریم ثابت بود و سعی کرد مثل همیشه به عنوان استاد و راهنمای میدان جهاد در معرض توجهات خدا بدرخشد و اشاعه فرهنگ قرآنی را به بهترین شکل انجام دهد.
این شهید مقاومت، نزدیک به دو سال در آنجا فعالیتش را ادامه داد و فرهنگ قرآنی را گسترش داد و مردم را با اهتمام و اخلاص هدایت کرد و ملت مقاوم یمن را که ذلت و بردگی را نپذیرفتند، به حرکت درآورد و هنگامی که نخستین جنگ در سال 2004 میلادی آغاز شد، اولین کسی بود که در میدان نبرد و جنگ حاضر شد. شهید عبدالکریم ثابت در لشکرکشی به سمت منطقه السیفی حضور پررنگی داشت و فرمانده حسین بدرالدین حوثی رضی الله عنه با توجه به اعتمادی که به وی داشت به او مأموریت داد. ایستگاه بعدی او شهادت بود.
لحظه موعود
وی در گردانهای الحوثی به عنوان دست راست شهید حسین الحوثی، روی حرکت نیروها در میدان نبرد نظارت و فرماندهی داشت تا اینکه روز موعود فرا رسید. شهید سخاوتمند و مبلغ چیرهدست جبهه یمن ساعاتی از روز 28/6/2004 در میدان مبارزه حق علیه باطل، نبرد جانانهای را به نمایش گذاشت تا اینکه صحاب رحمت الهی بر شانهاش نشست و به همرزمان شهیدش پیوست. ثمره حیات این مرد مجاهد، پنج فرزند بود که این روزها راه پدرشان را ادامه میدهند و در مقابل دشمن استکبارگر و رژیم صهیونیستی سلاح دست گرفتهاند.
فرازی از وصیتنامه شهید
شهید عبدالکریم ثابت پیش از شهادت و در فرازی از وصایای خود به یارانش میگوید: «عزیزان باید از اهل بیت (ع) پیروی و از آن بزرگواران تقلید کنیم. به راستی ما باید در گفتار و عمل وعقیده از آنها تقلید کنیم تا به پناهگاه سعادت و امان الهی برسیم. به کسانی که میخواهند ما را از این مسیر روشن دور کنند، توجه نکنید و راه درست را در پیش گیرید. نبرد ما با دشمنان خدا که همان دشمنان آل محمد(ص) است، ادامه خواهد داشت تا به سر منزل مقصود یعنی همان سعادت و رضوان الهی ختم شود».