شهید طاها المدانی در سال 1358 هجری شمسی در شهر مرزی «میدی» واقع در ساحل دریای سرخ دیده به جهان گشود. در آن دوران پدرش سید علامه حسن اسماعیل به کارگری در اسکله و ماهی‌گیری مشغول بود و رزق حلال آن‌ها و معیشت خانوادگی‌شان از این مسیر بدست می‌آمد.
منطقه میدی، چهارمین منطقه از استان «حجه» بود و نقش بسزای آن در معادلات کشور یمن در مجاورت دریای سرخ غیرقابل چشمپوشی است. شهید المدانی برای علم آموزی وارد مدرسه الثوره شد و پیش از آنکه همراه پدر و خانواده‌اش به شهر صعده مهاجرت کند، توانست کلاس‌های اول و دوم ابتدایی را با موفقیت به اتمام برساند. طاها المدانی به دلیل استعداد فراوان و هوش قوی که داشت، موفق شد تحصیلات مقدماتی و دبیرستان خود را در مدارس صعده همراه با شرکت فعال در دوره‌های تابستانی مجمع جوانان مؤمن و کلاس‌های فوق برنامه به پایان برساند و  خوش بدرخشد.  
او در دوران دبیرستان توانست با نمره قبولی بالا، از مدرسه عبدالناصر شهر صنعا دانش‌آموخته شود. پس از این بود که توانست در سال 2003 میلادی وارد دانشگاه صنعا، دانشکده شریعت و حقوق بشود و در امتحانات پایه چهارم تحصیلی آن مرکز آموزشی شرکت کند. المدانی هوش سرشاری داشت که آمیخته با انگیزه‌ها و ارزش‌های اعتقادی بود و همین امر موجب سرعت در رسیدن به اهدافش می‌شد.

خودسازی در سنین نوجوانی و جوانی
او در اوایل جوانی، در سن 15سالگی و پس از آن، به برجسته‌ترین ویژگی‌های خودسازی و خوداتکایی شهرت داشت. به همین خاطر بود که در همه امور به خدا توکل می کرد و یک تنه جلو می‌رفت و صدالبته که با این روحیه قوی، در گفتار و کردار شجاع بود و در روابط اجتماعی قوی ظاهر می‌شد.
طاها در سنین نوجوانی توانست بر نفس خود غلبه کند. او به مهارت‌هایی مثل شنا و تیراندازی و رانندگی ماهرانه با خودرو و همچنین کشاورزی و زنبورداری و نگهبانی در شب و استقرار در کوه‌های متروک با زنبور عسل تسلط یافت و سعی می کرد با انرژی فراوان در کوهستان‌ها و ارتفاعات کوه‌های سخت حرکت کند تا اینکه روح و قلبش مانند کوه به تسخیر خداوند در آمده و با اخلاص شود.  شجاعت بی نظیر طاها المدانی در میان هم‌سن و سال‌هایش زبان زد بود و اساتید و خانواده‌اش همواره به این موضوع تأکید می‌کنند.  

اسوه امنیت و رازداری...
طاها المدانی از همان زمان به روحیه قوی امنیتی، رازداری و حفاظت اطلاعات و احتیاط و دقت قابل توجه شهرت داشت و در تحلیل، تحقیق و رهبری، مهارت ذاتی داشت. البته او در کمال نجابت و جوانمردی به کمک مردم می‌شتافت.

مجاهد و مهاجرِانقلابی  
هنگامی که فعالیت‌های قرآنی شهید سید حسین بدرالدین الحوثی (رضی الله عنه) در ماه رمضان سال 1422 هجری قمری منطبق با 12/12/2002 میلادی آغاز شد، شهید طاها المدانی برای گسترش و تبلیغ آموزه‌های قرآن کریم از نخستین کسانی بود که در نقاط مختلف شهر صعده بساط درس و تبلیغ راه انداخت و خودش را وقف کلام خدا کرد. المدانی در اجرای مراسم مهم مناجات در ماه ذی‌الحجه 1423 هجری قمری منطبق با 3/2003 میلادی در مسجد الهادی صعده نقش بسزایی ایفا کرد؛ جایی که این عصر در نتیجه انقلاب، شاهد گسترش گسترده این شعار بود. فعالیت‌های تبلیغی و قرآنی در مسجد الهادی صعده مقارن با روزهای حمله آمریکا به کشور عراق بود و استفاده مبلغان از نمادهای قرآنی برای ذکر مظلومیت ملت عراق و ظلم آمریکایی‌ها در نهایت با فرمان دولت یمن برای بازداشت فرمانده طاها المدانی همراه بود که البته با هوشیاری وی این اقدام ناکام ماند و او از چنگ عوامل امنیتی دولت مرکزی گریخت تا رسالت خود یعنی مبارزه با ظلم آمریکا را ادامه دهد.

رزمنده خستگی‌ناپذیر
شهید طاها المدانی با علم به اینکه تحت تعقیب است اما تلاش برای نشر پیام مقاومت و آگاه‌سازی جوانان برای مبارزه با ظلم و سلطه استعمارگران را رسالت خود می‌دانست. او و دوستانش چندین مرتبه موفق به تجمع و تبلیغ در مسجد جامع صنعا شدند و در این میان چندین مرتبه از سوی نیروهای امنیتی دولت یمن مورد حمله و تعقیب قرار گرفتند که باوجود اینکه بارها از نواحی مختلف زخمی شد، اما موفق به دستگیری او نشدند و راهش را با انرژی ادامه می‌داد.

دستگیری و حبس
در ماه جمادی‌الثانی سال 1424 هجری قمری، منطبق با 8/2003 میلادی، در امتحانات نهایی سال چهارم در دانشکده شرع و حقوق، باوجود امتحانات، علاقه‌مند به تدریس در مدرسه بزرگسالان بود. در یکی از همین جلسات تدریس و در یکی از مساجد بود که حین شعار دادن و تدریس مطالب مرتبط با مبارزه، نیروهای امنیتی کلاس درس او را به هم ریختند  و  او را با خود بردند. شهید طاها المدانی در آن تاریخ در زندان امنیتی سیاسی صنعا بازداشت و سپس به زندان منتقل شد. دوران حضور در زندان امنیتی سیاسی منطقه صعده به مدت سه سال به طول انجامید. طاها المدانی جوان، تا پس از جنگ سوم یمن از زندان آزاد نشد، اما  پس از میانجیگری مجمع «المکبرین» بود که توانست به همراه همکارانش در پایان سال 2006 میلادی آزاد شود و به میدان برگردد. طاها از زندان آزاد شد اما در آن زمان وضعیت سلامتی خوبی نداشت و مشکلات جسمی او تشدید شده بود. فرمانده طاها در دوران اسارت با اداره امور و حفظ روحیه همكاران نقش بسزایی در امدادرسانی به همكاران ایفا می كرد و برای همكاران پس از ایثار و دغدغه‌ای كه نسبت به آن‌ها داشت مانند یك برادر بزرگ بود.
شخصیت قوی و متمایز او در زندان صعده، نظر نیروهای امنیتی یمن را به خود جلب کرده بود تا آنجا که سبب شد، تا اندکی پیش از آزادی، او را به زندان «قحزه»منتقل کنند. قحزه یکی از صدها زندانی بود که دولت یمن برای خاموش کردن صدای مخالفان آمریکا از آن استفاده می کرد و بیشتر چهره‌های مبارز یمنی از آن خاطره داشتند.

ازدواج و جنگ چهارم
شهید پس از آزادی از زندان ازدواج کرد و اما دیری نپایید که همه چیز به‌هم ریخت؛ چرا که جنگ چهارم یمن در تاریخ 1/6/2007 آغاز شد و این همان روزی بودی که طاها المدانی انتظارش را می‌کشید. این شهید بزرگوار نقش برجسته‌ای در پشتیبانی از مجاهدان در مناطق الطلح و المزروع داشت، آن‌قدر در میدان پیشروی کرد که مجروح شد. طاها بدون توجه به اینکه زخم‌هایش در چه وضعیتی است به میدان برگشت و توانست در عملیات‌های منطقه عشایر (آل الصیفی) بخش قابل توجهی از نیروها را رهبری و جنگ را هدایت کند.  سیدعبدالملک الحوثی به او وظیفه آزادسازی منطقه (ضحیان)را واگذار کرد. طاها المدانی در این مأموریت دستاوردهای قهرمانانه‌ای را در مدیریت جنگ شهری ارائه داد و نبوغ استثنایی نظامی وی در آن جنگ پدیدار شد. جنگ چهارم به پایان نرسیده بود تا اینکه دوباره فرمانده طاها مجروح شد.

برای یک رزمنده جنگ پایان ندارد
میان هر جنگ تا جنگ بعدی، شهید المدانی وظایف مهمی که فرمانده الحوثی به او محول می‌کرد را انجام می‌داد. از آنجا که او به خرد، زندگی سیاسی و فرهنگ اخلاقی شناخته شده بود، به عنوان نماینده و سفیر دبیر کل جبهه یمنی در شئون این جنبش آزادی‌بخش ظاهر می‌شد و در پیشبرد امور نقش کلیدی داشت.
هنگامی که پنجمین جنگ یمن در تاریخ 5/8/2008 آغاز شد، مأموریت شهید المدانی این بود که حمله تانک‌ها و وسایل نقلیه زرهی را به شهر ضحیان و منطقه قرى الصعید دفع کند. المدانی با تشکیل گردان‌های  زرهی توانست سپر دفاعی مستحکمی ایجاد کند. در واقع این طاها المدانی بود که توانسته بود در گذر زمان به یک مانع بزرگ برای استکبار تبدیل شود و حالا وسط بیابان‌های یمن با فرماندهی و مقاومت، گورستانی از تانک‌های ارتش یمن را به نمایش گذاشته بود.
بعدها عملیات انهدام تانک‌های ارتش توسط طاها المدانی به عنوان بخشی از کارنامه این مرد بزرگ در  ذهن همه باقی ماند. هنگامی که جنگ پنجم در تاریخ 7/17/2008 میلادی متوقف شد، او وظایفی را باعنوان فرمانده انجام داد که برجسته‌ترین آن‌ها؛ مدیریت وقایع آغاز شده  مانند تولد پیامبر اول در آن سال  و مدیریت مناطقی که از ظلم و ستم سربازان رژیم رهایی یافته بود.
هنگامی که جنگ ششم یمن در تاریخ 8/10/2009 میلادی آغاز شد، وظیفه دفاع از مناطق ویژه به طور کلی وظیفه شهید بود. وی در عملیات المقاش فرماندهی و طرح‌ریزی راهبردی را در اختیار داشت که با یک پیروزی تعیین‌کننده به پایان رسید و مجاهدان توانستند تیپ‌های زرهی خوبی به غنیمت بگیرند.

مرد مسئولیت‌های بزرگ
پس از پایان جنگ ششم، ستاد فرماندهی نیروهای مجاهد یمنی، شهید المدانی را موظف کرد اداره اطلاعات و امنیت نیروهای مقاومت را به صورت مستقل و جداگانه از نیروهای نظامی و جهادی پایه‌ریزی و اداره کند، به همین دلیل فرمانده طاها با طرح ریزی سازمانی جدید اداره کل اطلاعات را بنیان نهاد.
تلاش‌های وی موجب شد دستگاه امنیتی جنبش از پیکره نظامی آن جدا شده، به عنوان بخشی مستقل فعالیت خود را آغاز کند. رهاورد این تلاش‌ها تشکیل کمیته‌های امنیتی مردمی طی انقلاب یمن و همچنین تشدید مبارزه با گروه‌های تروریستی وابسته به القاعده و در سال‌های اخیر داعش بود.
پس از آن، استان صعده به عنوان امن‌ترین استان یمن شناخته شد و شهروندان در همه جا می‌گفتند صعده استانی است که در آن هیچ چیز به هر قیمتی هم که باشد  از شما دزدیده نخواهد شد و اگر گوشی موبایل شما در آنجا گم شود، قطعاً کسانی هستند که آن را به شما برمی‌گردانند. طاها المدانی موفق شده بود نیروهای امنیتی را آن‌گونه سازماندهی کند که در طول شبانه‌روز به مردم خدمت‌رسانی کنند و حق کسی ضایع نشود.
استان صعده پس از پایان جنگ ششم در طول سال‌های (2012 - 2011 - 2010) به ویژه پس از وقوع انقلاب 11 فوریه 2011 میلادی، شاهد هجوم جمعیت مهاجر از تمام نقاط کشور یمن بود؛ زیرا صعده به مقصدی برای سرمایه و سرمایه گذاری به دلیل امنیتی که از آن برخوردار بود تبدیل شده و دلیل این شرایط مطلوب مدیریت موفق شهید المدانی بود. شهر صعده تا 20/3/2011 هجری قمری در تسلط اتحادهای قبیله‌ای و رویکرد تند آن‌ها بود، اما ستاد فرماندهی مقاومت یمن، وظیفه آزادسازی این استان را به شهید المدانی و نیروهای مخلص او محول کرد.
 المدانی موفق شد این مأموریت را با حمایت سربازان و اتاق فرماندهی در قالب یک نبرد نظامی ضربتی و در عرض دو روز به نتیجه برساند و مرکز استان صعده را به کنترل خویش در بیاورد. شهید طاها المدانی علاوه بر اینکه، به نیروهای امنیتی تحت فرمان خود همواره تأکید می‌کرد اخلاق و ارزش‌های انسانی را سرلوحه کار خویش قرار دهند، کمر به همت توسعه و مدرنیزه ساختن دستگاه امنیتی جنبش انصارالله نیز بست.

گلوله، آخرین ضربه به دشمن است
شهید المدانی توانایی خوبی در به‌کارگیری علوم نظامی به عنوان روش‌های مؤثر در جنگ‌ها و تدوین فنون برتر علوم نظامی داشت و این به واسطه تجربیات او در میدان نبرد بود. شاید بتوان گفت رویکرد نظامی طاها المدانی در این جمله خلاصه می‌شود: (گلوله، آخرین ضربه به دشمن است نه اولین ضربه).

گام بزرگ در حفظ امنیت صعده
هرساله جمعیت قابل توجهی از سراسر کشور یمن راهی استان صعده می‌شوند تا میلاد پیامبر اکرم (ص) را جشن بگیرند و در این مناسبت بزرگ حاضر باشند. سال 2012 جمعیت بی‌نظیری در استان صعده گرد هم آمدند و مدیریت این رویداد الهی بر عهده شهید طاها المدانی بود. توانایی شهید المدانی در سازماندهی و مدیریت تشکیلات در این رویداد بزرگ اعجاب‌انگیز بود تا آنجا که سازمان‌های بین‌المللی در ارزیابی کیفیت این رویداد گزارش‌های پرشماری را منتشر کردند. پس از این ماجرا نقش شهید ابوحسن در پی انقلاب 21 سپتامبر 2014 میلادی، مطابق با ذی‌القعده 1435 هجری قمری، برجسته‌تر شد؛ زیرا مأموریت وی حفظ وزارت کشور به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای حاکمیتی بود. 6 ماه پس از این ماجرا بود که سرلشگر جلال الرویشان وزیر کشور وقت یمن به توانمندی و حسن خدمت در وظایف امنیتی محوله شهادت داد و ثابت شد فرمانده طاها در زمینه اطلاعاتی و امنیتی با تجربه و پخته شده است.  
درایت، بینش بصیرانه، درک عمیق مأموریت و ویژگی‌های متمایزکننده فرمانده المدانی توانست نوع مدیریت او و نیروهایش را در وزارت کشور یمن از دیگر دوره‌های مدیریتی برجسته‌تر و قوی‌تر نشان دهد. امنیت و ثبات مثال‌زدنی دوران مدیریت این شهید، با وجود اینکه کشور یمن درگیر تروریسم  و تلاش آمریکا برای ایجاد جنگ‌های بزرگ بود، نشان‌دهنده از ثبات قدم و انگیزه الهی طاها المدانی و یارانش بود.   علت آنکه در نهایت دشمن به سراغ ترور و شهادت فرمانده طاها المدانی رفت،  گویای وسعت تأثیر او در میدان رزم حق و باطل و ثمره اعتقاد قلبی او به خداوند کریم بود. این شهید بزرگوار در تاریخ 18 بهمن 1393 با اعلام قانون اساسی و با به عهده گرفتن رهبری کشور توسط کمیته عالی انقلاب، سمت عضویت در کمیته عالی امنیت را به عهده گرفت.

خداحافظی با فرمانده طاها
شهید بزرگوار طاها المدانی به محض شروع تجاوز سعودی-آمریکایی به یمن در تاریخ 26/3/2015 میلادی، نقش اصلی را در مقابله با تجاوزات ایفا کرد. او جنگ را از موضع خود مدیریت نکرد، بلکه طبق روش خود و به رسم ائمه اطهار و مجاهدان بزرگ به جبهه‌ها رفت؛ بنابراین خداوند در روز پانزدهم شعبان 1436 هجری قمری منطبق با 5/6/2015 وی را در خط مقدم به دیدار خود پذیرفت و آسمانی‌اش کرد.  شهادت آرزوی دیرینه او بود. طاها المدانی از سرزمین یمن به عرش جاودانه الهی پرکشید، اما با تربیت نیروهای متدین توانست پیروزی یمن در مقابل دشمن باطل، یعنی آمریکا و عربستان سعودی را تضمین کند.

منابع عربی:
• ماذا تعرف عن الشهید طاها المدانی(ره)/05/07/2015/الموقع الرسمی: (عمران نت)