نگاهی به بنیانهای فکری سید حسین الحوثی بنیان گذار جنبش انصارالله یمن
تکاپوگر میدان
دکتر مختار شیخحسینی
استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
یمن پیش از اسلام مهد تمدنهایی چون سبأ، حمیر، معین و...بوده و به لحاظ آثار تاریخی و باستانی یکی از کشورهای مهم جهان محسوب میشود. با پذیرش اسلام در سالهای اولیه، یمنیها جایگاه مهمی در میان مسلمانان صدراسلام پیدا کردند. علاوه بر این تبار تمدنی و اسلامی، موقعیت جغرافیایی کنونی مانند تسلط بر دریای سرخ و در اختیار داشتن کنترل عبور کشتیهای بینالمللی در تنگه استراتژیک بابالمندب، از مهمترین مؤلفههای قدرت این کشور محسوب میشود. از سویی این کشور مهمترین پایگاه دولتهای زیدی در طول تاریخ بوده که نخستین آنها در سال 284 هجری قمری به رهبری «هادی الی الحق» تأسیس و سال 1962 نیز پایان آخرین حکومت ائمه زیدی در این کشور است.
زیدیه به عنوان یکی از مذاهب تشیع خود را پیرو امامت زیدبنعلی بن الحسین(ع) میدانند که در سال 122ه ق در کوفه با قیام علیه حکومت هشام بنعبدالملک به شهادت رسید. آنها معتقدند امامت سه امام (امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام) منصوص است، اما پس از آنها، امامت صرفاً در شخصی متعین میشود که عالم، مجتهد و سید فاطمی باشد و علیه ظلم و ستم به صورت علنی قیام کند. اهمیت قیام، امر به معروف و ضرورت تبعیت از امام، رویکردی انقلابی به پیروان مذهب زیدیه داده است؛ بنابراین در طول تاریخ نیز جنبشهای انقلابی زیادی توسط زیدیه علیه حکومتهای جور سامان یافته است. امروزه بخش زیادی ازکنشگری انقلابی جنبش انصارالله در یمن نیز به بنیادهای اعتقادی زیدیه و فهم آنها از مفهوم امام و انقلاب علیه ظلم و ستم باز میگردد.
با از بین رفتن دولت زیدیه در یمن، بهتدریج شمال این کشور و بهخصوص منطقه صعده که به لحاظ تاریخی پایگاه فرهنگی- اعتقادی زیدیه محسوب میشد، مورد هجوم فرهنگی سلفیه و وهابیت قرار گرفت که توسط عربستان حمایت میشد. بهتدریج بخشی از محیط فرهنگی زیدیه را ایدههای سلفیه فرا گرفته بود و علمای زیدی از جمله علامه بدرالدینالحوثی نسبت به آینده زیدیه و هویت مذهبی و فرهنگی آن احساس خطر میکرد. در پرتو چنین مشکلی در ابتدای دهه 1990 میلادی جمعی از جوانان از جمله حسینالحوثی(2004- 1959) فرزند علامه بدرالدین الحوثی و برادر بزرگتر عبدالملک الحوثی (رهبر کنونی جنبش) با برگزاری دورههای فرهنگی به آموزش نسل جوان پرداخته و جنبش شبابالمؤمن را شکل داده بودند که رویکرد فرهنگی با هدف ترویج مذهب زیدیه را دنبال میکرد.
حسینالحوثی تجربه نمایندگی در پارلمان یمن و تحصیل در رشته علوم قرآنی را نیز داشت و از سویی با توجه به علاقه پدرش، با انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی(ره) آشنا شده بود.
در اواخر دهه 90، فعالیتهای شهید حسینالحوثی با تأسیس جنبش انصارالله توسعه بیشتری پیدا کرده بود و در این دوره سخنرانیهای پرشماری ارائه کرد که امروزه در یمن به ملازم شهید حسینالحوثی مشهور است. وقتی آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر 2001 سعی داشت با معرفی برخی از کشورها به عنوان محور شرارت و به بهانه مبارزه با تروریسم، مقدمات حمله به کشورهای اسلامی را فراهم کند، رویکرد صرفاً فرهنگی حسینالحوثی، سمت و سوی سیاسی نیز پیدا کرد.
او با تکیه بر قرآن و استنباط حکم موضوعات نوپدید بر اساس کتاب آسمانی مسلمانان ، آمریکا و اسرائیل را مهمترین دشمنان امت اسلامی تلقی کرد و به انتقاد از حکام کشورهای عربی و علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن پرداخت که با سیاستهای آمریکا همسو بود.
با توجه به پیشینه تمدنی- دینی مردم یمن و روحیه آزادگی آنها، این رویکرد استکبارستیزی جنبش، مورد اقبال مردم قرار گرفت و دولت عبدالله صالح با همکاری برخی کشورهای عربی و بهخصوص آمریکا جنگهای ششگانهای را علیه جنبش تحمیل کرد که در جنگ اول(2004) حسینالحوثی بنیانگذار جنبش در منطقه مران به شهادت رسید. اما در مجموعه سخنرانیهای او( ملازم) مهمترین بنیانهای فکری جنبش صورتبندی و ارئه شده است. درواقع «ملازم» منشور اعتقادی–سیاسی جنبش انصارالله محسوب میشود که با بررسی و واکاوی آنها، میتوان مهمترین ویژگیهای فکری شهید حسینالحوثی را فهم کرد.
در پرتو «ملازم» میتوان مهمترین ویژگی شهید حسینالحوثی را ایده بازگشت به قرآن دانست که بنیان اندیشه مقاومت محورِ او بر آن بنا شده بود. از نظر حسینالحوثی مهمترین مسئله جهان اسلام بحران هویت است که با سلطه استعمار و ناکارآمدی حاکمان در کشورهای اسلامی تثبیت شده است. استعمار مستقیم و غیرمستقیم غرب طی دو قرن اخیر در جهان اسلام موجب از دست دادن اعتمادبهنفس انسان مسلمان معاصر شده است که در حالت یأس و شکنندگی نمیتواند تکیهگاه هویتبخش معتبری را در اختیار داشته باشد، از این منظر پروژه قرآنی حسینالحوثی، انسان مسلمان معاصر را به بازگشت به قرآن کریم فرا میخواند. بازگشتی که مفاهیم قرآنی چتر معنایی گستردهتر از خرده هویتهای قومی و حزبی و مذهبی بر سر امت اسلامی قرار داده و آنها را ذیل مفهوم «انصارالله» صورتبندی معنایی میکند و نخ تسبیح این شبکه مؤمنان، اعتماد به خداوند در مشکلات موجود و افقهای آینده است.
بنابراین ایشان بازگشت به قرآن را تنها راه نجات مسلمانان میدانست و براساس آیه: «وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»هیچ پناهی برای امت اسلامی را جز پیوستن به هدایت الهی نمیدانست و هیچ بدیلی را جز خداوند نجاتبخش تلقی نمیکرد؛ درنتیجه طرح حسینالحوثی دارای رویکردهای مذهبی، طایفی نبود، بلکه عظمت پروژه او به دلیل قرآنمحور بودن و نگاهجامع و شامل او همه ابعاد امت را دربرمیگرفت.
از دلایل جذابیت اندیشه حسینالحوثی در میان دیگر مذاهب یمن و مسلمان در سطح جهان اسلام، همین ایده بازگشت به قرآن کریم است که اعتمادبهنفس و هویتیابی مسلمانان را در دوره معاصر در پرتو قرآن امکانپذیر میکند.
از نظر ایشان امت در وضعیت فعلی ذلیل است و دلیل آن نبود اندیشه در قرآن است؛ بنابراین با ایده مرکزی بازگشت به قرآن، به بازسازی مفاهیمی مانند استکبارستیزی، جهاد، مسئولیتپذیری، امتسازی و ... در پرتو قرآن پرداخت، به طوری که پروژه جنبش به «المسیره القرانیه» مشهور شد.
یکی دیگر از بنیادهای هویتبخش در اندیشه حسینالحوثی نسبتی است که با انقلاب اسلامی برقرار میکند. از نظر ایشان، امام خمینی(ره) مهمترین کسی بود که طرحش مبتنی بر قرآن بود و با استناد به آیه (وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) اعتقاد داشت همان طور که جبهه باطل رهبر دارد، جبهه حق هم در همه زمانها باید رهبر داشته باشد و امت به پیروی از آن به پاخیزند؛ بنابراین از نگاه حسینالحوثی، انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک الگوی آرمانی از مقاومت در برابر صهیونیسم و استکبار تلقی میشد.
بازخوانی تراث علمی حسینالحوثی را میتوان در شعارهای پنجگانه جنبش (الله اکبر، الموت لامریکا، الموت لاسرائیل، العنه علی الیهود و النصر للاسلام) دنبال کرد که همه مبنای قرآنی دارد و در این شبکه معنایی و هویتبخش استکبارستیزی یکی از مهمترین دالهاست و مصداق این استکبارستیزی، مخالفت با سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی تلقی شده است. اعتقاد شدید به نصرتالهی، از مؤلفههای دیگر این اندیشه است که اعضای جنبش را برای تحمل هرگونه شرایط سخت و طاقتفرسا در ادامه مسیر قرآنی مهیا کرده است.