ماجرای آشنایی خانواده الحوثی با امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
خشت اول مقاومت
انقلاب اسلامی ایران تأثیر زیادی بر تحولات منطقهای، بهخصوص یمن گذاشت و موجب شکوفا شدن روحیه انقلابی و سیاسی مسلمانان یمن شد. سید حسین بدرالدین الحوثی، بنیانگذار انصارالله یمن، غالباً انقلاب اسلامی ایران را به عنوان راهی برای نجات امروزه ملت اسلامی میدانست و از آن به عنوان الگویی قابل تقلید، تجلیل میکرد و در سال۱۹۸۹ که ایران در حال دفاع مقدس با رژیم بعث بود، وارد ایران شد.
یکی از همراهان او در این سفر به نام «عبدالرحیمالحمران» این طور میگوید:«سید حسین زمانی که ایران درگیر مسائل امنیتی شدیدی بود، به سختی از طریق توقف یکماهه در سوریه و یافتن رابطی، توانست وارد ایران بشود. او یک انقلابی درجه یک بود». وی که بهشدت به امام خمینی(ره) و راه ایشان علاقهمند شده بود، تصمیم داشت در ایران بماند و به عنوان عضوی از سپاه بدر با رژیم بعث مبارزه کند، اما در نهایت این سفر پس از ۱۸ روز و ملاقات با شخصیتهای برجسته در ایران به اتمام میرسد.
حسینالحوثی همیشه امامخمینی(ره) را صاحب اندیشههای نجاتبخش توصیف میکند و معتقد است خداوند هر کسی را که در مقابل ایران ایستاد، مجازات کرد.
از برجستهترین سخنان سید بدرالدین در مورد انقلاب اسلامی میتوان به این جملات اشاره کرد:« تمام حکومتهایی که در دوران امام خمینی در مقابل انقلاب اسلامی ایران ایستادند، دیدید که چطور طعم شکست را یکی پس از دیگری چشیدند. امام خمینی (ره) برای آزادی اعراب و رهایی مسلمانان از سلطه آمریکا و کشورهای غربی بسیار مشتاق بود و در مقابل آنان ایستاد و قصد داشت اسرائیل را از بین ببرد، اما همه در مقابل او قد علم کردند و دیدیم از کسانی که روزی در کنارشان بودند، ضربه خوردند. مگر به کویت و عراق حمله نکردند؟ عربستان سعودی مورد حمله عراق قرار گرفت و از نظر اقتصادی زیر بار آمریکاییها رفت. خود یمن تعداد زیادی ارتش برای مقابله با آنان فرستاد. امام خمینی، امامی عادل و وارسته بود و همان طور که در احادیث گفته شده، دعای فرد پرهیزکار مستجاب است. پیشبینی میکنم رئیس جمهور و ارتش یمن بهسزای رفتاری که بر علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادهاند، برسند».
الحوثی معتقد است امام خمینی (ره) برای ملل عربی نعمتی بود که نه تنها اعراب از آن بهرهای نبردند و آن را به حساب نیاوردند، بلکه بر علیه او ایستادند و از آمریکا و اسرائیل محافظت کردند.
سید حسین بدرالدین درباره امام خمینی(ره) اینطور میگوید:« امام خمینی رهبری با برنامه و قوی بود، فردی بود که بینش بسیار بالایی داشت و از جمعیت زیاد و ثروت خدادادی و توانایی نظامی برخوردار بود، اما اعراب چه کردند؟ در مقابل او ایستادند. آیا خود یمن در مقابل ایران ایستادگی نکرد؟ آیا یک گردان ارتش برای مبارزه با انقلاب اسلامی نفرستاد؟( در زمان جنگ تحمیلی) آیا همه اعراب با آن مردی که سرسختترین دشمن اسرائیل بود، نجنگیدند؟ هرکس سخنان امام خمینی را قبل از پیروزی انقلاب بررسی کند، میداند ایشان همیشه درباره اسرائیل سخن گفته، اعلام خطر کرده و راه صحیح خلاصی از اسرائیل و مقابله با آن را یادآور شده است. اما اعراب به جای اینکه در کنار او و زیر پرچم او بایستند، در مقابلش ایستادند. در حالی که یهودیان همیشه به دنبال قویترین شخصیت هستند تا پشت سر او ایستاده و از او پیروی کنند. مثلاً سیدحسن نصرالله که اکنون حضور دارد و دارای شخصیتی قوی و مهارت رهبری بالایی است. آیا میبینید رسانههای عربی درباره او صحبت کنند؟ آنها از این شخصیت برجسته فراری هستند و او را در سکوت خبری قرار دادهاند».
او همچنین در ۲۸ رمضان ۱۴۲۳ درباره اهمیت جمعه پایانی ماه مبارک رمضان که توسط امام خمینی(ره) روز قدس نامگذاری شد، اینگونه بیان کرد:«در این ماه مبارک - یعنی رمضان - امام خمینی (ره) -بزرگواری از نسل اهل بیت و خاندان رسالت- پیشنهاد کرد آخرین جمعه ماه مبارک روز جهانی قدس باشد و از مسلمانان سراسر جهان خواست این روز را گرامی داشته و از آن برای بالا بردن بینش سیاسی خود استفاده کنند».
حسینالحوثی در بخشی از سخنانش درباره معنای حج در نگاه امام خمینی(ره) تأکید کرد و گفت:« امام خمینی حج را در معنای قرآنی شناخته بود و میدانست با حج چگونه رفتار کند و از آن برای بیداری ملت مسلمان استفاده کند، از این رو ایرانیان را به سر دادن شعار و برائت از مشرکان یعنی آمریکا و اسرائیل دعوت کرد، درحالی که ما اینجا میگفتیم: چرا این کار را میکنند؟ و آن را درک نمیکردیم. ما نفهمیدیم نخستین قدم برای تبدیل حج جاهلی به حج اسلامی تلاوت 10 آیه اول سوره توبه توسط امام علی (ع) بود: وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ این، اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر [روز عید قربان] که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند.
و ما اینجا در حالی که شیعیان علی (ع) هستیم، میگفتیم چرا اینها بحث برائت از مشرکان را مطرح میکنند، حج جای این کارها نیست. ما یمنیها با عجله طواف و سعی و رمیجمرات خود را انجام میدادیم و بر میگشتیم. امام خمینی فرمان برائت از مشرکان را در حج صادر کرد؛ زیرا میدانست این شعاری است که توسط حضرت علی (ع) انجام شده و حج جاهلی را اسلامی کرده است. ما سطحینگر هستیم و نمیدانیم حج چه جایگاه مهمی برای اعلام همبستگی میان مسلمانان است».
سید حسین بدرالدین که معتقد بود فلسطین همیشه برای امام خمینی(ره) مهمترین مسئله بوده و همیشه برای نابودی اسرائیل تلاش کرده است، اینطور بیان میکند:« امام خمینی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از اسرائیل به عنوان یک غده سرطانی یاد میکند؛ زیرا کسی که به سرطان مبتلا شود یا آن را از بین میبرد یا شکست میخورد و سرطان در جسمش ریشه میدواند. اسرائیل تنها به فکر سلطه بر فلسطین نیست، بلکه میخواهد تمامی ملل اسلامی را از آن خود کند و حکومتی از نیل تا فرات تشکیل دهد. این بینش صحیح امام خمینی از کجا آمده است؟ همان طور که امام پیش بینی کرده بود، اسرائیل به قدس بسنده نمیکند، بلکه هدف او تسلط بر حرمین شریفین مکه و مدینه است. نه تنها بر فلسطینیان بلکه بر هیچ مسلمانی جایز نیست اسرائیل، این غده سرطانی را به رسمیت بشناسد؛ زیرا مسئله اسرائیل تنها با فلسطین مرتبط نیست، بلکه به کل مسلمانان مربوط میشود».
او همچنین امر به معروف و نهی از منکر را راه بهبود امت میداند و اینطور بیان میکند:« امام خمینی برای از بین بردن اسرائیل تلاش کرد، اما عربهایی که امروزه فریادشان از دست اسرائیل بلند شده، روبهروی امام خمینی و انقلاب اسلامی ایستاده و تمام قد از اسرائیل دفاع کرده بودند. اسرائیل نباید سپاسگزار کشورهای عربی باشد که از آنان دفاع کرده و به جایشان با انقلاب اسلامی درافتاده باشد؟ اگر نکوشیم و اوضاع مملکت را از درون و به وسیله امر به معروف و نهی از منکر بهبود نبخشیم، هرگز نمیتوانیم مستقل شویم».