زندگینامهی مردی که جنبش انصارالله یمن از اراده او برخاست
مرد میدان نبرد
سیدحسین بدرالدینالحوثی که نسبش به امام حسن (ع) میرسد، در سال (۱۳۷۹ق) مصادف با سال (1956میلادی) در روستای «الرویس» استان صعده واقع در 240 کیلومتری شمال غربی صنعا، به دنیا آمد. پدر سید حسن الحوثی از سادات حسنی و از برجستهترین علمای یمن به شمار میرود که به مسائل سیاسی روز اهمیت زیادی میداد و عموی سید حسین الحوثی، عبدالکریم الحوثی در سال 1962 در مسجد کشته شد. به نقل از «عبدالرحیم الحمران» که با یکی از خواهران سید حسین ازدواج کرده است، پدربزرگ سید حسین که علامه امیرالدین نام داشت به شدت با حاکمان ستمکار زمان خود مقابله میکرد و حتی معتقد بود حضور در نمازجمعهای که امام جماعت آن برای حاکم ظالم دعا میکند، جایز نیست.
سفرها
سید حسین بدرالدین، شیفتگی زیادی به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی داشت، در سال1986 به همراه همسر خواهرش عبدالحمن الحمران تصمیم گرفت به این کشور سفر کند. آن زمان ایران در اوایل جنگ دفاع مقدس بود. وی باوجود میل شدیدش به ماندن، پس از ۱۸ ماه ایران را ترک کرد.
فعالیت سیاسی
سید حسین و پدرش سید بدرالدین در سال ۱۹۹۰ تصمیم گرفتند حزبی به نام «حزب الحق» تأسیس کنند، اما حکومت یمن و عربستان سعودی موانع زیادی بر سر راه آنان ایجاد کردند که این امر منجر به خارج شدن سیدحسین و پدرش به همراه 3 هزار نفر از همراهانشان در حزب بود؛ زیرا تلاشهای آنان برای اصلاح حزب نتیجه نداد.
سید حسینالحوثی پس از آن به حزب «جوانان مؤمن» (این جنبش نامهای مختلفی به خود گرفت تا سرانجام بر نام «انصارالله» مستقر شد) که توسط برادرانش سید محمد و سید عبدالملک و جمعی از یارانش همچون محمد یحیى عزان، عبدالکریم جدبان، علی احمد الرازحی و صالح هبره تأسیس شده بود، پیوستند. او که نماینده حزبالحق در مجلس یمن بود، پس از آن نامزد انتخاباتی نشد و در سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ به عنوان نماینده جوانان مؤمن در پارلمان فعالیت کرد.
حزب «جوانان مؤمن» از او خواست به عنوان مهرههای اصلی سازندگی و شورای فرهنگی که هدف پرورش افکار جوانان در برابر انحرافات و تفکر وهابیت را دنبال میکردند، فعالیت کند. او که دبیرکل تشکیلات جوانان مؤمن شده بود، خواستار دریافت مجوز فعالیت حزبی از سوی دولت بود، اما هربار با موانعی بر میخوردند و دولت یمن با آنها برخورد میکرد. یک سال پس از رونق فعالیت «جوانان مؤمن» و گسترش پایگاه آن در میان جوانان شهرهای مختلف یمن، تظاهرات ضدآمریکایی را رهبری کرد و دامنه فعالیت آنان که در ابتدا محدود به دفاع از حقوق مردم منطقه صعده بود، گسترش یافت.
آغاز حرکت
پیش از جنگ 1994 میان ارتش یمن و سوسیالیستها علی عبدالله صالح که میخواست از طریق علمای یمن مشروعیت خود را علیه سوسیالیستها بدست آورد و به آنها حمله نظامی کند، با چند تن از آنان صحبت کرد و خواست سوسالیستها را به دلیل تفکر الحادی و مارکسیسمی کافر اعلام کنند.
یکی از کسانی که علی عبدالله صالح با آنان تماس گرفت، پدر سید حسین، علامه بدرالدین بود که او درخواست عبدالله صالح را رد کرده و جنگ علیه سوسیالیستها را ظالمانه خوانده و در مواضع خود پایداری کرد.
شهید الحوثی که نماینده پارلمان یمن بود، سعی کرد با برگزاری تظاهرات، مخالفت خود را نسبت به این جنگ اعلام کند، اما عبدالله صالح بر خواسته خود پافشاری کرد و سیدحسین الحوثی را به اتحاد با سوسیالیستها متهم کرد. پس از آنکه جنگ پایان یافت، دولت یمن تلاش برای ترور علامه الحوثی کرد، اما آن سوءقصد نافرجام ماند.
اطرافیان که نسبت به جان علامه بدرالدین الحوثی نگران بودند، او را متقاعد کردند از کشور خارج شود، علامه الحوثی یمن را به مقصد عربستان سعودی ترک کرد اما ملک فهد بن عبدالعزیز پادشاه عربستان فقط دو روز به او اجازه اقامت در این کشور را داد.
علامه بدرالدین به کشور اردن و پس از آن به سوریه رفت و سپس عازم ایران شد و به مدت یکسال آن جا ماند.
حسین الحوثی در سال ۱۹۹۵ برای دومین بار به ایران رفت تا پدرش را به صعده برگرداند. پس از آن به مصر سفر کرد و آنجا با «البنّاء» فرزند شیخ حسن البنّاء مؤسس حرکت اخوان المسلمین ملاقات و از دانشگاه الأزهر دیدار کرد. در این سفر وی تلاش کرد با نویسنده کتاب (الفریضه الغائبه) که درباره جهاد نگاشته شده است، ملاقات کند.
ادامه تحصیل
سید حسین که تحصیلات خود را نزد پدرش و علمای عقاید زیدی گذرانده بود، در کنار فعالیت سیاسی به درس خود ادامه داد و به دانشکده شریعت دانشگاه صنعا پیوست و لیسانس شریعت و حقوق گرفت و از آنجا که قصد داشت تحصیلات دانشگاهی را در مقطع ارشد ادامه دهد، به یکی از دانشگاههای سودان پیوست و در سال 2000 مدرک کارشناسی ارشد علوم قرآنی خود را با نمره ممتاز گرفت.
راه قرآنی
شهید حسین مدتی پیش از اتفاقات ۱۱سپتامبر۲۰۱۱ به دلیل بیماری همسر پدرش ( مادر عبدالملک) به مران بازگشت. او که بهشدت مشغول فعالیتهای انقلابی و فرهنگی بود، در مدرسه الهادی سخنرانیهای بسیاری کرد و تمسک جستن به قرآن را تنها راه اتحاد امت اسلامی میدانست؛ زیرا معتقد بود تا زمانی که مسلمانان به متن قرآن باور داشته باشند، به آن چنگ زده و از تفسیرهای پرشماری که موجب اختلافشان است، دوری میکنند. از این رو، آغازکننده راهی با عنوان «مسیر قرآنی» شد.
احمد الاهنومی، فعال فرهنگی درباره او میگوید:« فرمانده شهید، سید حسین الحوثی از تاریخ و سیره انبیا برای بسیج کردن مردم استفاده میکرد و زمان حال را وضعیتی کوچک از گذشته میدید. هرکسی سخنان او را میشنید احساس میکرد تاریخ گذشته را به زمان حال تغییر داده است و از این اتفاق شگفتزده میشد. سخنرانیهای ايشان از حوادث گذشته بهرهمند بود و نگاه مثبتی منتقل میکرد؛ زیرا تاریخ دارای عبرتهای فراوانی است و اين دانش تاريخی به آگاهی كامل و سپس به رفتار در جايگاه عملی تبديل میشود».
شهید الحوثی مهمترین منبع تاریخ را قرآن کریم میدانست؛ زیرا نهضت او اساساً قرآنی است و قرآن کریم منبع موثقی در مورد آنها و نهضتشان است.
الاهنومی معتقد است: «تمرکز شهید الحوثی بر تاریخ قرآن بدان معنا نیست که از سایر منابع تاریخی منحرف شده است؛ زیرا او در کنار قرآن، از وقایع تاریخی که منابع شناخته شده داشتند نیز استفاده میکرد، اما قرآن را منبع قطعی قرار میداد و برای اطلاعات و حتی روششناسی خود بهشدت بر آن تکیه میکرد. به همین دلیل شهیدالحوثی معتقد است قرآن کریم از روش ضبط روایت استفاده نمیکند و توالی تاریخی را در نظر نمیگیرد، بلکه ارزش آنچه را که داستان میدهد، در نظر میگیرد و بر این اساس دیدی واقعبینانه به مخاطب ارائه میدهد و درسهای بسیار مهمی را یادآوری میکند».
پس از اتفاقات ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱، آمریکا دست به تحریف اسلام زد و سعی کرد آن را یک دین تروریست معرفی کند، البته هدف او تنها تحریف اسلام نبود، بلکه به دنبال ضربه زدن به روح و روان مسلمانان و دور کردن آنان از اهداف و ارزشهای اسلامی بود؛ بنابراین سعی کرد با کنترل کردن کشورهای عربی منطقه به اهداف خود برسد و سود کند، رهبران مسلمان در این بازی به سرعت تسلیم شده و به آمریکا پیوستند.
یمن نیز مطابق اهداف آمریکا قدم برداشت و به منظور خدمترسانی شروع به تغییر دادن نظام درسی در آموزش و پرورش کرد.
در همین راستا، شهید حسین بدرالدین الحوثی بر اساس مسئولیتی که در پیشگاه خداوند و در برابر نسلهای یمنی داشت، برای مقابله با این توطئه و هدف قرار دادن دستگاههای رسمی مرتبط با برنامههای درسی اقدام کرد و به مرکز تحقیقات وابسته به وزارت آموزش و پرورش واقع در نقم -شرق پایتخت صنعا- مراجعه کرد.
در آن زمان، این مرکز در حال تهیه برنامههای درسی جدید برای همه موضوعات و سطح تحصیلات پس از اعلام وزارت آموزش و پرورش در برنامههای درسی بود. شهید الحوثی پس از ملاقات با مدیرکل برنامههای درسی یک پروژه قرآنی برای تدوین برنامههای درسی ارائه داد.
او از این ایده استقبال کرد و گفت:« آن را به گروه تألیف ارائه میدهد و برای بهرهمندی از قرآن کریم و معارف اسلامی مخالفتی در برنامههای درسی آموزشی وجود ندارد».
چند روز بعد، شهید الحوثی باردیگر به مرکز رفته و پس از مشورت تیم نویسندگی تصمیم بر این شد یادداشتهای شهید الحوثی را کنار گذاشته و نپذیرند. زیرا آنان با شروع اصلاح روند درسی بر اساس مبانی آمریکایی و اسرائیلی، تمامی آیات جهاد و برخی از سورههایی که در مورد یهودیان صحبت میکرد، حذف کردند و برخی از درسهایی که اشغال فلسطین توسط دشمن اسرائیلی و سایر موضوعات مربوط به خصومت با یهودیان و مسیحیان را توضیح میداد، در دست بررسی قرار دادند تا حذف شود.
یکی از تندترین انتقادات آقای حسین بدرالدین حوثی به هیئت تحریر حذف آیات جهاد از برنامههای درسی بود و همیشه از آنها میپرسید چرا آیات جهاد را از برنامههای درسی حذف کردید؟ و معتقد بود این افراد در واقع آمریکاییهایی هستند که لباس اعراب را به تن کردهاند و حتی به دلیل و مدرک روشن از کتاب خدا قانع نمیشوند.
شهیدالحوثی مجموعهای به نام « دروس من هدی القرآن الکریم» تألیف کرده که در آن به مباحث قرآنی و روایی و معرفتشناسی پرداخته شده است.
جنگ اول صعده
مبارزان انصارالله از هر جنگ قویتر و قویتر بیرون میآمدند و میدانستند رژیم سابق یمن و متحدانش روشی برای مقابله با حوثیها ارائه نکردهاند و بنیانگذار جنبش؛ حسینالحوثی را به ادعای «نبوت، مهدویت و امامت» متهم کردند.
مبارزان با تداوم تظاهرات و فریاد شعار خشم، دولت یمن و همپیمانانش را بر افروخته بودند که موجب دستگیری ۶۴۰ نفر از آنان در سال ۲۰۰۴ روبهروی مسجد صنعا شد. دولت یمن برای دستگیری شهید الحوثی مبلغ ۵۵هزار جایزه تعیین کرد و پس از گذشت چند روز که ۲۵ تن از نزدیکان او را کشتند، مبلغ جایزه را به ۷۵هزار افزایش دادند تا اینکه در 18ژوئن سال ۲۰۰۴ جنگ عربستان، آمریکا و اسرائیل با حوثیها به فرماندهی «علی محسن الاحمر» فرمانده وقت شمالی یمن آغاز شد.
شهید الحوثی با شروع جنگ سخنانی بیان کرد و گفت: « وقتی روز اول جنگ با ما تماس گرفتند و تهدیدمان کردند و گفتند سرنوشت ما این است که ما را به خاطر مسیر قرآن و اعتقاداتمان بکشند و به وجودمان پایان دهند، به آنها گفتیم زمین برای خداست، مال اوست و اوست که تصمیم میگیرد چه اتفاقی روی زمین بیفتد».
مسئولان یمنی در این جنگ طولانی جنایات زیاد و محاصره شدیدی علیه یمنیها انجام دادند. الاحمر در این باره میگوید: «محاصره نیروهای الاحمر به قدری شدید بود که در ۸۲ روز حتی یک بسته شیر وارد مران نشد و اگر آنها میتوانستند هوای این منطقه را بگیرند، قطعاً این کار را میکردند. با شروع جنگ، ایمان بیش از حد به سرزمین و اعتقاد مطلق به خدا آنان را قادر ساخت به عنوان چهره سرسختی در نظر دشمن جلوه کنند. آن زمان حسینالحوثی در گفتوگو با شبکه بیبیسی گفت: «حملات آنان یک روز بیشتر از حملات آمریکا به بغداد یا فلوجه بود و با وجود امکانات کم مبارزان الحوثی، آنان شجاعانه مقاومت کردند».
شهادت
الحوثی که به همراه خانواده و یارانش در «صخره سلمان» که منطقهای کوهستانی و سختگذری در صعده بود، پناه برده بودند، با خیانت افسران یمنی مواجه شدند. آنان با گروهی از ارتشیان نیمه شب به این محل حمله کرده و آنجا را منفجر کردند.
در این انفجار تعداد زیادی به شهادت رسیده و عدهای مجروح شدند. الحوثی بینایی خود را از دست داد و از ناحیه سر و پا مجروح شد. پس این حادثه، افسران یمنی اطمینان حاصل کردند که آسیبی به آنان وارد نمیکنند و از الحوثی خواستند از محل خارج شود. با خروج آنان ارتش یمن خانواده الحوثی را به اسارت گرفت و سیدحسین را اعدام کردند.
پس از شهادت
عبدالرحمن الحمران، همسر خواهر الحوثی شنیده است در آن زمان یکی از افسران یمنی به نام «ثابت جوآس» پس از تماس با فرد نامعلومی اسلحه را به سمت شهیدالحوثی نشانه گرفته و ایشان را جلو چشمان فرزندش به شهادت رسانده است. دور از تصور نیست که این فرد پس از مدتی به فرماندهی نیروهای ویژه وابسته به عبد ربه منصور هادی درآمد.
دولت ظالم یمن که از تحویل دادن پیکر شهید الحوثی خودداری کرده بود، پس از گذشت 9 سال که فروپاشید، صنعا در21 اوت 2013 رسماً غیرقانونی بودن جنگهای صالح را اعلام کرد و بابت رفتار ناعادلانه با شهیدالحوثی و مردم صعده از آنان عذرخواهی کرد و در ۵ژوئن2013 پیکر پاک او را به خانوادهاش تحویل داد.
منابع:
• WikiLeaks، LETTER FROM PRESIDENT ALI ABDULLAH SALEH TO PRESIDENT GEORGE W. BUSH REGARDING THE SAADA CONFLICT،
• يمن برس، الحوثيون يوارون جثمان قائدهم ومؤسس الجماعة حسين بدر الدين في مراسم تشييع عسكرية وحشود شعبية، ۶ژوئن ۲۰۱۳
• الجدید برس، الشهيد/حسين بدر الدين الحوثي… ثبات في الموقف وتضحية لأجل الوطن، ۱ مه ۲۰۱۶
• طریق الاسلام، جماعة الحوثي (تنظيم الشباب المؤمن / أنصار الله) - حسين الحوثي والثورة الإيرانية ورموز التشيع، ۲۸ آوریل ۲۰۱۵
• فارس،http://fna.ir/1u9c0l، حسین الحوثی رهبر شهید یمن؛ اسطورهای که هدف تروریسم آمریکایی قرار گرفت، ۲۹ بهمن ۱۴۰۲
• گروه جهادی اویس قرنی، سید حسین بدرالدین الحوثی، بنیانگذار انصارالله یمن، تاریخ ندارد
• محمد مهدی اسلامی، انصارالله یمن زیر ذرهبین ایرانجمعه، ۳۰ آذر ۱۴۰۲
• سمية رقة، السيد حسين الحوثي... الفكر الجهادي والانتماء اليمني، ۱۷ فوریه۲۰۲۳
• وكالة الأنباء اليمنية (سبأ)، الشهيد القائد ومدرسته القرآنية التجديدية الإحيائية، ۱۶ فوریه۲۰۲۳
• محمدمحسن الفرح، انقلاب اسلامی جدید: انقلاب اسلامی ایران در سخنرانیهای رهبرشهید انصارالله، سید حسین بدرالدین الحوثی، ۱۴۰۱
• موقع قناة المنار، من حسين الحوثي إلى عبدالملك... أنصار الله، ۱۸ مارس ۲۰۱۵
• کدمطلب۱۷۱۸۷، زندگینامه شهید شاخص راهیان نور سید حسین بدرالدین حوثی، ستاد مرکزی راهیان نور کشور۲۰ مرداد ۱۴۰۱
• دائرة الثقافة القرآنية، محطات من حياة الشهيد القائد السيد حسين بدر الدين الحوثي « الحلقة الاولى»، ۱۲ آپریل ۲۰۱۸
• فارس http://fna.ir/، شهید الحوثی: هر که با امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی درافتاد ورافتاد، ۱۴ خرداد ۱۳۹۲