آغوش باز

سید محمدجواد کیش‌بافان        روزنامه‌نگار و طنز پرداز

اگر بقیه فیلم‌ها پایان باز دارند این فیلم برعکس شروع باز و پایان بسته دارد. یعنی هرچه به پایان فیلم نزدیک می‌شویم داستان بسته‌تر و جملات گل‌درشت‌تر می‌شود. آنچنان که ممکن است مخاطبی اشتباهی به دسته‌گل‌های فیلم آب بدهد!
آغوش باز بیشتر به درد این می‌خورد که یک روز جمعه‌ای کنار هم بنشینیم، چایی بخوریم، میوه پوست بکنیم و دورهمی یک چیزی ببینیم! این فیلم با ساخته‌های خوب بهروز شعیبی فاصله زیادی دارد.
در این فیلم ما یاد می‌گیریم که انتخاب همسر مناسب خیلی مهم است. ممکن است همسرتان کنارتان باشد و به فکرتان نباشد یا ممکن است همسرتان کنارتان نباشد و به فکرتان باشد. و تو چه می‌دانی تفاوت این دو چقدر است؟ از زمین تا آسمان. البته زمین و آسمان واقعی نه زمینی که یک مرد عین کر و کورها به آدمی که کنارش هست اعتماد داشته باشد و دیگری اصلا همسرش را نمی‎شناسد.
نکات آموزنده فیلم که اینجا به پایان نمی‌رسد. مثلا ما یاد می‌گیریم در این مملکت پلیس و جامعه حقوقی اصلا وجود ندارند یا اهمیتی ندارند و شما می‌توانید هر اتفاقی که افتاد خودتان انتقامش را بگیرید.
البته بازیگران فیلم هم همانند پایانش خیلی گل هستند، فقط در نوع گل کمی تفاوت دارند. پایان همان‌طوری که گفتیم حسابی گل‌درشت بود و بازیگران گل مصنوعی. ترکیب این دو تا گل هم شده گلستان. حالا اینکه شما کلمه قبلی را گُلستان بخوانید یا گِلستان انتخاب با خودتان است و ما در آن دخالتی نمی‌کنیم.