خوب، عالی، منشوری
سمیرا قرهداغی طنز پــرداز
این یک لیست معمولی از شعارهاییست که در روزهای منتهی به انقلاب باشکوه ۵۷، مردم خسته اما خجستهی ایران فریاد میزدند:
راهحل ملی:
«تا شاه کفن نشود/ این وطن وطن نشود»
شعاری که فمنیستها احتمالی را آزار میداد:
«زنها به ما پیوستند/ بیغیرتها نشستند.»
شعار همراه با توضیح سطح فاجعه:
«مردم چرا نشستین؟/ ایران شده فلسطین.»
شعار در مواقع ظن توطئه:
«مردم چرا نشستین؟/ نکنه که شاهپرستین؟»
شعار افشاگرانه:
«رکس آبادان را/ کتاب قرآن را/ مسجد کرمان را/ شاه به آتش کشید/ شاه به آتش کشید.»
شعاری برای اشاره به مرض ژنتیکی پهلویها:
«کودکان در کودکی از کشتن موران خوشند/ خاندان پهلوی، از کودکی آدم کشند»
نذر کودکان:
«ما بچهها شعار میدیم:/ شاه بمیره ناهار میدیم»
جناس تام:
«پسر رضا، پدر رضا/ 35میلیون نارضا»
اشاره به پیمانکار اصلی:
«ارتش جنایتکار است/ مزدور استعمار است»
شمر ۱۴۰۰سال پیش مرد. رفت... :
«یزید به تخت نشسته/ چه سفت و سخت نشسته»
اشاره به چهارپای اصلی:
«ما میگیم شاه نمیخوایم، نخستوزیر عوض میشه/ ما میگیم خر نمیخوایم، پالون خر عوض میشه!»
جانورشناسی کابینه:
«نه شریفی نه امامی/ بلکه یک خر تمامی»
شغل بعدی ارتشبد:
«ازهاری، ازهاری/ میبندیمت به گاری.»
سوءاستفاده از قدرت:
«ازهاری/ میبندیمت به گاری/ میبریمت بیگاری.»
دلایل ندیدن جمعیت میلیونی:
«پفک نمکی شوره/ نخست وزیر کوره»
پاسخ قاطع به طعنهی نخستوزیری که گفته بود «این صداها همهاش نوار است»:
«ازهاری بیچاره/ ای سگ چارستاره/ باز هم بگو نواره/ نوار که پا نداره»
در مقام مربی بدنسازی آقای نوکر:
«بختیار حشیشی/ حشیش بکش قوی شی»
اعتیاد، دشمن موفقیت:
«بختیار حشیشی/ نخست وزیر نمیشی»
راهنمایی نوکر شاه:
«ای بختیار شیرهکش/ تو هم برو مراکش»
اتمام حجت با نخستوزیر:
«تا بختیار نمیره/ کسی خونه نمیره»
خواندن دست رژیم در توزیع باج سبیل:
«ما شیر و موز نمیخوایم/ ما شاهِ دزد نمیخوایم»
ملتی که گول صحنهآرایی را نخورد:
«پفک نمکی نمیخوایم/ شاه کرمکی نمیخوایم»
اشاره تلویحی به برنامه روزانه نوکر باوفای سلطنت:
«شاه کمر شکسته/ تو توالت نشسته/ داد میزنه بختیار/ یک آفتابه آب بیار»
قوت غالب:
«شاه را بردن طویله/ یونجه دادن نمیره»
مبادله به سبک ارتش شاهنشاهی:
«ما به شما گل میدیم/ شما به ما گلوله»
دست به اسلحه میبرید ولی دوستتان داریم:
«به گفتهی خمینی/ ارتش برادر ماست»
به خودت بیا ارتش:
«ارتش تو هم با ما باش/ با ملت هم صدا باش/ در راه حق بهپا باش/ با دشمن آشنا باش»
تدارک آلت قتاله:
«برادر ارتشی/ اسلحتو میفروشی؟/ میخوام برم شاهکشی»
توجیهات جوّی:
«امروز هوا بارونیه/ کشتن شاه قانونیه»
بدیهیات در خدمت مبارزه:
«اشک چشم ما شوره/ کارتر با فرح جوره»
دلداری علیاحضرت:
«فری غصه نخور مملی بمیره/ جیمی خودش میاد تور رو میگیره»
رسانهی ملکه و گاو پهلوی:
«بیبیسی، بیبیسی/ ای عامل جاسوسی/ پنجاه سال دوشیدی/ بازم میخوای بدوشی؟»
ایران به مثابه گوشت قربانی:
«نفتو کی برده؟ آمریکا/ گازو کی برده؟ شوروی/ پولشو کی خورده؟ پهلوی»
اشاره رندانه به دلالی نفتی شاه:
«ممد سیای نفتی/ آماده باش که رفتی»
شاه هم خدایی دارد:
«ممد گری، آهنگری کارته/ کارتر نگهدارته»
اولین شعار همایونی:
«این است شعار دولت/ چوب و چماق و غارت.»
تظاهرات نترسها:
«ما منتظر چماق به دستیم/ تا بر جسدش همه برقصیم»
دلپیچه در کابینه:
«این است شعار ملت/ اسهال گرفته دولت»
ناامیدی اطبا:
«بیل و کلنگ و تیشه/ این شاه آدم نمیشه»
آه کوروش! آسوده نخواب...:
«این شاه خائن عمرش سر اومد/ کوروش بلند شو، گندش در اومد»
درمورد فرار هپلیها:
«آب سماور سر رفت/ شاه کثیف در رفت»
حدس زدن شغل آیندهی همایونی:
«شاه کارش تموم شد/ کیسهکش حموم شد»
وسیلهی نقلیه همایونی:
«شاه فراری شده/ سوار گاری شده»
اولین روزهای تنفس:
«الهی برنگردی شاه خونخوار/ شدیم راحت ز دستت ای سگ هار»
یک «چیز» اینجا جا مانده:
«پسر رضا آلاشتی/ رفتی تولهات را گذاشتی»
سر و ته یک کرباس:
«اتل متل توتوله/ نه سگ میخوایم نه توله»
با جناب جانور:
«بختیار درنده/ چرا فرودگاه بنده؟»
عزت ملی در عین نداری. مردم مسلسلشان کجا بود؟:
«اگر آقا دیر بیاد/ مسلسلها در مییاد»
پیشبینی هواشناسانه:
«نمنم بارون مییاد/ خمینی تهرون مییاد»
تحقق پیشبینیعوامل طبیعی در خدمت تودهها:
«به کوری چشم شاه/ زمستون هم بهاره»
اینها تنها بخشی از شعارهای برآمده از خشم و نفرت ملت ایران علیه رژیم وابسته و سفاک پهلوی بود که به دلیل محدودیت این ستون، برخی از آنها انتخاب شدند و همچنین با حذف موارد خلاف اخلاق و ادب -که آنها هم بهخاطر میزان خشم عمومی و خستگی از سالها ستم، قابل درک مینماید- تقدیم شد. چه بسا با افزودن گویشها و لهجههای اقوام ایران، دامنهی شعارهای طنز مردم در روزهای انقلاب، بسیار بیش از اینها میبود.