دلنوشته یک مجاهد به شهید «سمیر فندی» فرمانده آسمانی «القسام»

شهادت برای تو کم بود

نویسنده: رأفت مره، همرزم شهید/  ابوعامر(سمیر فندی) عزیز، از خبر شهادتت تعجب نکردم. برادر عزیزم، هفت سال است هر روز انتظار شنیدن چنین اخباری را داشتم. من تعجب نکردم که دشمن شما را تعقیب می‌کند و از اینکه صهیونیسم قاتل قصد هدف قرار دادن شما را دارد هم تعجب نکردم، اما مگر ممکن است عملیات طوفان‌الاقصی پایان یابد، در حالی که سمیر شهید نیست؟ ابوعامر سال‌های متمادی برای قدس شریف تلاش کرد، برنامه ریزی کرد، طرح ریزی و سپس آن را رهبری، مدیریت و اجرا کرد. او کار را به جایی رساند که اشغالگرها بارها آسیب ببینند و بر سرشان بزنند.  ابوعامر مردی بود که قلبش از ایمان، اراده اش از آهن و ذهنش برای طرح مقاومت، برنامه ریزی شده بود. کمتر کسی می‌داند این مرد چقدر برای فلسطین و مردمش تلاش کرد و کمتر کسی متوجه می‌شود برای آماده شدن به منظور رویارویی با دشمن چقدر سنگ‌ها و کوه‌ها را کند و خون از ناخن‌هایش جاری شده است. سمیر فندی را از سال 1976 می‌شناسم، ما فرزندان اردوگاه رشیدیه هستیم، ما تربیت‌شدگان مسجد اردوگاه هستیم، سخاوت و شجاعت را از او به ارث برده‌ایم. او و خانواده‌اش با نهضت اسلامی قیام کردند. ابوعامر از کودکی مقاوم، شجاع و قوی بوده و هرگز از مقاومت کوتاه نمی‌آمد. وی مدافع دین، مدافع نهضت اسلامی و مدافع مقاومت بود. ابوعامر به دل دشمن وحشت می‌انداخت و نوک پیکان عملیات طوفان‌الاقصی بود. او به اشغالگران صهیونیست ضربه زد و موجب سبب آن‌ها شد و اشغالگران می‌دانند ابوعامر بلایی سرشان آورده که تا لحظه نابودی از درد به خود بپیچند. شهید فندی، پیش از شهادت چندین دستاورد مهم را در کارنامه با شکوهش ثبت کرد و اکنون خونش آنچنان تازه است که مجال بیان آن رشادت‌ها اندک است. تنها خوشحالی ما این است که امروز به برکت دفاع مقدس، صدها جوان راه ابوعامر را دنبال می‌کنند. شهادت برای ابوعامر کم بود. رضوان خدا و برکات آخرت گوارای وجود آن شهید جبهه حق.