خاطره سازی پدرهای تلویزیونی
اینبار به مناسبت روز پدر، تصمیم گرفتیم سراغ پدرها در سریالهای طنز تلویزیون و واکاوی نقشهای آنها برویم. برای بررسی دقیقتر سعیکردیم نقش پدر را در آثار کارگردانهای مختلف بررسی کنیم تا ببینیم هر یک، پدر را چگونه در سریالهای طنزشان بهتصویر کشیدهاند.
رامین زارعی طنزپرداز و روزنامهنگار
رضا عطاران و پدران ساده
در فیلمهای عطاران معمولاً پدرها شخصیتی بهشدت ساده و از قشر ضعیف جامعه هستند ولی این نقطه قوت با نشان دادن پدر بهعنوان یک فرد بدبخت و بیچاره که همیشه توسریخور است و زندگی خودش را نمیتواند جمع کند، به نقطه منفی کارهای او تبدیل شدهاست. مهمترین ابزار کمدی در فیلمهای عطاران هم همین قراردادن پدرها در موقعیتهای مختلف بودهاست، حتی اگر این موقعیت منجر به تحقیر یک پدر میشد.
در سریال خاطرهانگیز «خانه به دوش» پدری ساده و صمیمی بهنام «آقا ماشاءالله» با بازی «حمید لولایی» را شاهد هستیم که دردسرهای زیادی برای بهبود اوضاع اقتصادی خانواده خود متحمل میشود. هرچند پدر در این خانواده نسبت به زن و فرزندان خود دلسوز است و هرکاری برای آنها انجام میدهد ولی قرار گرفتن او در موقعیتهایی که مورد تمسخر پسرش و یا باجناقش قرار میگیرد، به شخصیت پدر لطمه وارد کردهاست.
در سریال «متهم گریخت» نقش پدر برعهده مرحوم «سیروس گرجستانی» بود که داستان آن باز هم در فضایی ساده و خانوادهای گرم و صمیمی در جریان بود. در این سریال خانوادهای را شاهد بودیم که بعد از مهاجرت به تهران دچار چالشهای زیادی میشد و محوریترین عضو خانواده هم «هاشم» بود که تمامی اتفاقات پیرامون او رخ میداد. هاشم بهخوبی نقش پدری زحمتکش، پرتلاش و البته ساده را به نمایش گذاشت که بهخاطر بهبود شرایط خانواده، تمام تلاش خود را میکرد و در این راه با قرار گرفتن در موقعیتهای طنز توانست خنده را بر لب مخاطبان بنشاند و همیشه این شخصیت را بهخاطر داشته باشند.
در «ترشوشیرین» پدری متفاوت نسبت به کارهای قبلی عطاران را شاهد بودیم. پدر این داستان با بازی «حمید لولایی» وضع مالی خوبی داشت و عاشق زنی از طبقه پایینتر از خودش شده بود. همین تضاد طبقاتی باعث اتفاقات و چالشهای خندهداری در تقابل با بچههای خودش و بعدتر با فرزندان و داماد همسر جدیدش شدهبود. پدر او نیز با بازی «احمد پورمخبر» توانست به طنز بیشتر این کار کمک زیادی کند و نقش پدری که حامی تصمیمات پسرش بود را بهخوبی ایفا کرد. او توانست با نشان دادن موقعیتها و شوخیهای پدر و پسری این سریال را جذابتر کند.
در «بزنگاه» نیز باز این حمید لولایی بود که نقش پدر دو دختر جوان و دم بخت را برعهده داشت. از جمله دغدغههای او بهعنوان یک پدر، مسائل مربوط به ازدواج دخترهایش بود که همین موضوع باعث شکلگیری موقعیتهایی میشد که بیننده را به خنده وا میداشت. علاوهبر حمید لولایی، خود رضا عطاران هم در این سریال نقش پدر معتادی را بازی میکرد که همسرش از او جدا شدهبود و با دختر خردسالش زندگی میکرد. هر چند نقش عطاران برای یک فیلم کمدی بسیار سنگین و تلخ بود اما در مجموع توانسته بود زبان طنز کار را نیز بهخوبی نشان دهد.
مهران مدیری و پدران بررهای
مهران مدیری دیگر نویسنده و کارگردانی است که سریالهایش بهشدت بین مردم طرفدار دارد. مهمترین و شاید بتوان گفت ماندگارترین سریال او «شبهای برره» بود. در این سریال «سردارخان» و «سالارخان» هر دو فرزندانی داشتند که برای بهبود موقعیت آنها بدون درنظر گرفتن وجدان و اخلاق، دست به هر کاری میزدند. علاوهبر این از داماد و عروس خود هم برای حفظ قدرت و کسب منافع بیشتر، بهراحتی سوءاستفاده میکردند. علیرغم فضای طنز سریال، همین نحوه رفتار یک پدر با فرزندانش میتوانست بهنحو بهتری نشان داده شود.
اگرچه در اغلب سریالهای او خانواده بهعنوان بخشی از داستان وجود دارد، اما روابط بین اعضای خانواده و نقشهای درون هر خانواده از اهمیت کمتری برخوردار هستند. نقش پدر در برخی از سریالهای دیگر مدیری نسبت به شبهای برره هم کمرنگتر بود و سهم مهمی در پیشبرد داستان و خلق موقعیتهای طنز نداشت. هرچند در «پاورچین»، «نقطهچین» و «باغ مظفر» باز از پدر برای خلق موقعیت در داستان استفاده شدهاست اما به روابط بین پدر و فرزندان اهمیت زیادی داده نشدهاست.
سروش صحت و پدران کمرنگ
سروش صحت در مقام نویسنده و کارگردان در فیلمهایی مثل «شمعدونی»، «ساختمان پزشکان» و «پژمان» تا حدود زیادی پدرانی متفاوت و پرموقعیت در کمدی را بهنمایش گذاشته است. در شمعدونی که فضای داستان کاملاً خانوادگی و مرتبط با مسائل خانواده بود، «محمد نادری» و «حسن معجونی» در کنار «محسن قاضیمرادی» نقشهای پدر را در این سریال بازی میکردند. روابط پدر با همسر و فرزندان تا حدود زیادی و بهخوبی در موقعیتهای مختلف نشان داده میشد. متنوع بودن سن و جنسیت فرزندان و متفاوت بودن دغدغههای هر کدام از آنها به شکلگیری این روابط کمک زیادی کردهبود.
در سریال ساختمان پزشکان، یک پدر نسبتاً بیخیال با بازی «هوشنگ حریرچیان» داشتیم که بدون توجه به اتفاقات اطرافش کار خودش را میکرد. همچنین همیشه ناصر پسر خلافکارش را نسبت به برادرش دکتر نیما افشار ترجیح میداد، ولی با این وجود احترامش همیشه حفظ میشد. در پژمان نیز باز هوشنگ حریرچیان به ایفای نقش پرداخته بود و نقش پدر پژمان جمشیدی را بازی میکرد که البته بهجز چند شوخی مختصر و ثابت، نقش زیادی در داستان نداشت و حتی روابط بین او و پژمان هم زیاد نشان داده نشده بود. در این سریال یک پدر دیگر هم با بازی «بیژن بنفشهخواه» داشتیم که در زمانهای نبودن همسرش سعی داشت مراقب پسرانش باشد. تا انتهای سریال این دغدغه و دلسوزی او جهت تربیت بهتر فرزندان ادامه دارد و سعی میکند با گرفتن معلم و یا گذاشتن وقت بیشتر این کار را انجام دهد و همین موضوع هم باعث به وجود آمدن موقعیتهای طنز بیشتری در سریال میشد.
در سریال «لیسانسهها» و «فوقلیسانسهها» نیز شاهد پدرهایی برای هر سه شخصیت اصلی سریال بودیم که البته هر کدام حضور و ایفای نقش متفاوتی داشتند. مرحوم «عزتالله مهرآوران» در نقش پدر حبیب، پدری فهمیده و حساس نسبت به اعمال و رفتار پسرش بود و سعی داشت از او مراقبت کند که گاهی اوقات باعث بهوجود آمدن چالشهای خندهداری با حبیب میشد. نقش پدر مازیار را «کاظم سیاحی» بازی کردهبود. پدری معتاد و ضعیف که درگیر حال خودش بود و به حفظ موقعیت و آبروی پسرش هیچ اهمیتی نمیداد. قرار گرفتن او در همین موقعیتهای طنز حضورش را در داستان پررنگتر میکرد. «افشین سنگچاپ» نیز نقش پدر مسعود را ایفا میکرد ولی نسبت به پدرهای دیگر نقش کمتری در داستان داشت و بهجز در صحنههایی محدود، حضور تأثیرگذاری در سریال نداشت. علاوهبراین «بیژن بنفشهخواه» نیز در این سریالها نقش پدر دختری که درحال ازدواج است را بهخوبی ایفا میکند و قرار گرفتن او در موقعیتهای طنزی که دامادش هم حضور دارد به طنز این کار کمک زیادی کردهاست.
رستگاری پدر در نون خ
سعید آقاخانی در مقام نویسنده و کارگردان در سریالهایش خانواده و روابط بین آنها را بهخوبی با طنزی شیرین به هم آمیختهاست. در سریال «خوشنشینها»، سیروس گرجستانی نقش پدر خانواده را بازی کردهاست و بهخوبی توانسته نقش پدری که در ظاهر ورشکسته شده و خانوادهاش نسبت به او بیاعتماد شدهاند را بهنمایش بگذارد. چالشهای او با علی صادقی که نقش پسرش را بازی میکند و قرار گرفتنش در موقعیتهایی که مربوط به ازدواج پسرش و برخورد با پدر زن آینده او است، صحنههای خندهداری را خلق میکند.
در سریال «زن بابا»، بازهم این مرحوم سیروس گرجستانی است که هنرنمایی میکند و نقش «عزیزآقا» را بازی میکند. پدری که همه فرزندانش بزرگ شدهاند و ازدواج کردهاند و آخری هم در شرف ازدواج است. این پدر قصد ازدواج با مادر دامادش را دارد و همین باعث به تکاپو افتادن سایرین برای مانع شدن از این ازدواج میشود. از طرف دیگر تصمیم قاطع عزیزآقا باعث بهوجود آمدن موقعیتهای طنزی در دل داستان میشد.
در «نقطه سر خط» باز هم خانواده، محور است و این بار «حمید لولایی» با نام «صمد» نقش پدری را بازی میکند که در موقعیتهایی خاص و خندهدار گرفتار میشود و از طرفی باید مراقب باشد که روابطش با پسر و دخترانش تحت تأثیر قرار نگیرد.
در «نون خ» که شاید گل سر سبد آثار سعید آقاخانی به حساب میآید، پدر مهمترین شخصیت داستان است. آقاخانی که نقش «نورالدین خانزاده» را خودش بازی کردهاست، بهخوبی توانسته شخصیت پدر را به نمایش بگذارد. پدری پرتلاش و زحمتکش، خانوادهدوست و بسیار محترم در نزد دخترانش که کوچکترین بیاحترامی و بدرفتاری نسبت به او ندارند. در فضای روستایی داستان، پدران شریف دیگری را نیز شاهد هستیم که همگی دلسوز فرزندان خود هستند و بدون تضعیف جایگاه پدر، طنز سریال با آنها پیش میرود.
سیروس مقدم و پدری معمولی
سیروس مقدم دیگر کارگردانی است که ساخت سریالهای طنز برای تلویزیون را در کارنامه دارد. در «پایتخت»، «نقی معمولی» با بازی «محسن تنابنده» توانسته بهخوبی نقش پدری معمولی و شبیه به اکثر پدرهای جامعه در رابطه با فرزندانش را به نمایش بگذارد. پدری که علیرغم درگیریها و چالشهای زیادی که دارد از دوقلوهایش غافل نمیشود. در این سریال پدر دیگری را هم با بازی «علیرضا خمسه» در نقش «باباپنجعلی» شاهد هستیم که بهشدت نسبت به نقی وابسته است و در کنار خانواده او زندگی میکند. پدری که پیر شده و گاهی ذکرهایش قوت قلب برای دیگران است. همه افراد حاضر در سریال سعی میکنند احترام این پدر پیر را حفظ کنند، هرچند در موقعیتهایی این احترام توسط ارسطو نقض میشود. لازم به ذکر است که در فصل ششم پایتخت تا حدود زیادی احترام و حرمت پدر خدشهدار شد و همین موضوع باعث بلند شدن صدای انتقاد بسیاری از مخاطبان این سریال شد.
از دیگر سریالهای طنز سیروس مقدم میتوان به «چک برگشتی» اشاره کرد. در آنجا «امیر جعفری» نقش پدری را بازی میکند که مدتی به زندان افتاده و همسرش از او جدا شدهاست و باید برای نشان دادن خودش به تنها فرزندش تمام تلاش خود را بکند. این فیلم که موضوع محوری آن بحث انتخابات است با نشان دادن موقعیتهای مختلف این پدر در مواجه با چالشهایی که پیش رویش قرار میگیرد، صحنههای طنزی را خلق کردهاست.
پدر زحمتکش در دودکش
کارگردان دیگری که حتماً باید به آثار او پرداخت کسی نیست جز «محمدحسین لطیفی» که با سریالهای طنز «دودکش» و «پادری» توانست بهترین نمونههای پدر در سریال طنز را بهنمایش درآورد. در این سریالهای خانوادهمحور، «هومن برقنورد» نقش اصلی کار را داشت که پدری زحمتکش و محترم را به نمایش درآورد. پدری که تمام زندگیاش فرزندانش بودند و تمام تلاش خود را برای خوشحال کردن آنها حتی با چیزهای ساده انجام میداد. لطیفی در خلق موقعیتهای طنز و شوخیهای کلامی نیز بسیار با شرافت کار کرده تا کوچکترین اهانتی به نقش پدر نشود.
سهدرچهار و پدرها
مجید صالحی در سریال خاطرهانگیز «سهدرچهار» به نویسندگی «علیرضا مسعودی» نیز در نشان دادن روابط پدرپسری با زبان طنز موفق بودهاست. «مهران رجبی» و «محمد کاسبی» نقش پدر را خیلی راحت و خودمانی بازی کردهاند. آنها هرچند وضعیت مالی خوبی ندارند ولی با راهانداختن یک کسبوکار با کمک سایر اعضای خانواده تمام تلاش خود را برای بهبود وضعیت مالی خانواده انجام میدهند که با بدشانسی و چالشهایی مواجهه میشوند. برخورد هر کدام از این پدرها با پسرهایشان موقعیتهای طنز فراوانی در طول سریال خلق کردهاست و توانسته این شوخیها را در جریان پیشبرد داستان هم قرار دهد.
یکی از قابلیتهای بزرگ ژانر کمدی همین نشان دادن روابط پدر و فرزندان، بهخصوص پدرپسری است که جنبههای مختلفی را شامل میشود. خیلی مهم است به هر قیمتی از آنها طنز نسازیم و مراقب باشیم حرمت پدر در بین شوخیها لطمه نبیند و تاثیر منفی بر جامعه نگذارد.
سریالهای طنز زیادی در این سالها از تلویزیون پخش شدهاند و قطعاً اسمهای دیگری هم بودند که میتوانستیم به آن بپردازیم، اما سعی کردیم در این گزارش فقط به برخی از مهمترین آنها اشاره کنیم که هنوز هم مردم بخشهایی از این سریالها را به خاطر دارند.