نگاهی به اندیشۀ مردی که به مقاومت هدفمند معتقد بود
فاتح اندیشهها
دکتر «فتحی شقاقی» رهبری «جنبش جهاد اسلامی» را در محورهای فکری و عملیاتی برعهده داشت. عملکرد و کارنامۀ «جنبش جهاد اسلامی» طی سالهای ۱۹۹۳-۱۹۸۷میلادی (سالهای انتفاضۀ اول- ۱۳۶۶-۱۳۷۲ش) را میتوان بهنوعی بازتابی از افکار او دانست. در عرصۀ ایدهپردازی، دکتر شقاقی، ایدهپرداز جنبش نیز بهشمار میرفت. تألیف مقالات و کتب متعدد، از ایشان مبارزی سرشناس و متبحر ساخته بود. پایهگذاری و مدیریت جنبش جهاد اسلامی، بزرگترین میراث این شهید است. دکتر شقاقی با علم به اندیشههای صهیونیستی، بر این اعتقاد بود که هر نوع راهحل سیاسی و سازشکارانه با رژیم صهیونیستی محکوم به شکست است و تنهاراه مقابله با این رژیم، جهاد مسلحانه است. او میگفت شعار «نیل تا فرات» یکی از اصول بنیادین رژیم صهیونیستی است و این رژیم در هر زمان و مکانی، این شعار را با درنظرگرفتن مقتضیات مرتبط به اجرا درمیآورد. دکتر شقاقی مطالعات اسلامی بیشماری در کارنامۀ خود داشت و اعتقاد او به جهاد و شهادت در راه دفاع از نوامیس و دین و آگاهیاش از ماهیت صهیونیستها باعث میشد که دیدگاههای خود را بهصراحت در قبال ساف، روند سازش، عرفات، رژیم صهیونیستی و دیگرمسائل جهان اسلام عنوان کند. همین صراحت لهجه و آگاهی از نیات واقعی رژیم صهیونیستی، او را در نظر رژیم اسرائیل به دشمنی آگاه و خطرناک تبدیل کرد. در زمینۀ فکری، نوشتهها، مقالات و سخنرانیهای او بهترین دلیل و گواه بر تیزبینی، دقتنظر و عمق دیدگاهش نسبت به اسلام و آیندۀ مسلمانان است. این ژرفاندیشی را در مقالات و سخنرانیهای پرشور او که در اجلاسها و سمینارهایی که در ایران، لبنان، سوریه و دیگرکشورها ایراد کرده است، میتوان دید. شهید شقاقی به وحدت مسلمانان با تمام وجود معتقد است و روحیۀ جهاد و شهادت را راهگشای مشکلات مسلمین میداند.
فلسطین یکی از مظاهر وحدت مسلمانان
فلسطین از نظر دكتر فتحی شقاقی، اصل و اساس همۀ مسائل جهان اسلام بهشمار میرود. او همیشه میگفت تا وقتی بر سه اصل متكی باشیم، پیروز و موفق خواهیم شد:
۱. فلسطین را بدون اسلام مطرح نكنیم.
۲. اسلام را بدون فلسطین نخواهیم.
۳. بدانیم که این دو بدون جهاد و شهادت میسر نخواهد شد.
به نظر او آرمان فلسطین باید در همۀ مسلمانان و گروههای ملیگرا و چپگرا در سراسر جهان عرب و اسلام در مركزیت قرار بگیرد و وجود وضعیت فعلی در فلسطین بهخاطر نقش رهبران فرصتطلب غیراسلامی است كه زمام رهبری تودهها را به دست گرفتهاند. از نظر دکتر شقاقی، دلایل شکست و ناتوانی اعراب در جنگهای ۱۹۴۸م (۱۳۲۷ش) و ۱۹۶۷م (۱۳۴۶ش)، امروزه در اقدامات مدعیان رهبری فلسطین و از لابهلای طرحهای آنها برای حل مسئلۀ فلسطین نمودار است. دکتر شقاقی، اسلام و جهاد و فلسطین را بهعنوان سه شاخص مهم در حرکت «جنبش جهاد اسلامی» عنوان میکرد. وی ساف را نیز از این شاخصها بیبهره نمیدانست، اما به نظرش آنچه در چند سال گذشته روی داده و بهویژه امتیازدهیهای مجانی سیاسی ساف، باعث شده شکاف میان آنها روزبهروز بیشتر شود؛ بهنحویکه رسیدن به نقطهای مشترک با ساختار فعلی ساف غیرممکن شده است. ساف با اندیشۀ حذف و نابودی اسرائیل و برپایی حکومت فلسطینی در سال۱۹۶۴ متولد شد و طی چهار دهۀ گذشته، فرازونشیبهای فراوانی داشته است. به دلایل گوناگون این سازمان رفتهرفته از مواضع آرمانیجهادی اولیۀ خود عدول کرد تا اینکه درنهایت در سال۱۹۹۳ با امضای پیمان غزه-اریحا، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و عملاً برخلاف منشور این سازمان حرکت کرد. دکتر شقاقی در آن سالها، با ملاحظۀ دیدگاههای ساف نسبت به کجروی این سازمان هشدار داد و امروز میبینیم که میوههای سیاست نادرست ساف به ثمر نشسته است. ساف در آن سالها با امضای قرارداد غزه-اریحا در برنامهریزی آیندۀ خود، حکومت فلسطینی را در سال۱۹۹۹م (۱۳۷۸ش) محقق میپنداشت؛ ولی امروزه نهتنها از آن حکومت فلسطینی هیچ اثری نیست، بلکه حتی قرارداد اسلو توسط شارون، مرده قلمداد شده است. دکتر شقاقی با هشدار به ساف دربارۀ متعهدنبودن رژیم صهیونیستی نسبت به مفاد معاهدات سعی کرد تا این سازمان را از مهلکۀ بازیهای سیاسی رژیم صهیونیستی نجات دهد و اهداف واقعی را با تکیه بر توان مبارزاتی فلسطینیها، یادآور شود.
این شهید ضمن مخالفت با هرگونه صلح و سازش با رژیم صهیونیستی، معتقد است که سازش میتواند شرایط مناسبی را برای آسودگی خیال صهیونیستها ایجاد کند تا با توسعهطلبی، بهبود اقتصادی و تسلط سیاسی، آنها را از بار سنگین جنگ فرسایشی خستهکنندهای که نتیجۀ ادامۀ مبارزۀ فلسطینیهاست، رها کند. شهید شقاقی دراینزمینه معتقد است که مسئلۀ بسیار خطرناک در روند سازش این است که خواستهها و منافع رژیم صهیونیستی، با خواستهها و منافع ملت فلسطین تناقص ریشهای و اصولی دارد. او توافقنامههای اسلو و دیگرتوافقنامهها را خطرناکترین تهدیدهایی میداند که تاریخ، هویت و ملت فلسطین را نشانه رفته است؛ چراکه در این توافقنامهها، مشروعیت رژیم اشغالگر قدس در بخشهای بزرگی از فلسطین به رسمیت شناخته شده، درحالیکه به فلسطینیان، فقط اجازۀ برپایی یک مجمع خودگردانی محدود در مساحتی کوچک (کمتر از ۲درصد از فلسطین) را داده است؛ حتی همین مساحت از فلسطین هم کاملاً در اختیار فلسطینیان نیست و شهرکهای یهودینشین و حریمهای امنیتیاش از آن مستثناست.
دکتر شقاقی با لحنی هشدارگونه، معاهدات و قراردادهای سازش را راهکار رژیم صهیونیستی برای تحصیل فرصت زمانی میداند. صهیونیستها با استفاده از فرصت ناشی از پیمان غزه-اریحا، با دولت «اردن» به قرارداد صلح «وادی عربه» در سال۱۹۹۴ رسیدند. به نظر او رژیم صهیونیستی در چارچوب سیاست گسترش همکاریهای اقتصادی و بهاصطلاح تز «خاورمیانۀ جدید» بعد از قرارداد غزه-اریحا، با دولتهای قطر، مراکش، تونس و اردن درزمینۀ روابط اقتصادی به نتایجی قابلقبول رسیده است.
به نظر میرسد رژیم صهیونیستی از قراردادهای سازش با عرفات دقیقاً درراستای پیشبینی دکتر شقاقی، بهرهبرداری کرده است؛ زیرا اکنون نه از حکومت فلسطینی خبری هست و نه از مذاکرات نهایی نشانهای؛ مذاکراتی که قرار بود در جریان برگزاری آن، وضعیت آوارگان و شهر قدس معین شود.
تأكید فتحی شقاقی بر وحدت و لزوم مشاركت مسلمانان و مسیحیان فلسطین
باوجود تأثیرپذیری شهید شقاقی از امام خمینی(ره) و اعتقاد راسخش به «مقاومت» بهعنوان تنهاراه مقابله با رژیم صهیونیستی، او هیچگاه از همكاری غیرمسلمانان (مسیحیان) در انتفاضۀ فلسطین رویگردان نبود. او معتقد بود در جنبش جهاد اسلامی باید دیگرهموطنان فلسطینی نیز علیه رژیم غاصب متحد شوند. انتخاب این هدف و حركت دراینراستا، یكی از دلایل اصلی شهادت وی به نظر میرسد. نگاه او به وحدت امت اسلامی، در افقی گستردهتر به تأكید بر وحدت و مشاركت مسلمانان و مسیحیان در دفاع از فلسطین و آزادی آن از اشغال رژیم غاصب صهیونیستی انجامید. شقاقی دربارۀ مسیحیان فلسطینی چنینعقیدهای داشت: هدف ما، آزادی فلسطین است. در امر آزادی، همۀ فلسطینیان، چه مسلمان و چه مسیحی، برای دفاع از وطن و مقدسات خویش باید مشاركت داشته باشند. ما در جنبشمان آمادگی آن را داریم تا در صفوف خود مسیحیانی را كه قصد جهاد و مبارزه دارند، بگنجانیم. آنها میتوانند در عقیدۀ خویش آزاد باشند؛ (لا اكْراهَ فیالدَّین). هدف ما آزادی فلسطین است. هدف ما پیروزی اسلام در فلسطین و در جایجای گیتی است. ما ایمان قلبی داریم كه اسلام، راه صلاح و رستگاری بشریت است؛ بااینحال باید اصول و قوانین اسلامی كه به كسی ظلم روا نداشته و همه را یكسان میداند، مدنظر قرار بگیرد و به اجرا دربیاید. مسیحیان در سایۀ قوانین و اصول اسلامی، عزت و كرامت خواهند یافت؛ همانگونه كه در قرنهای گذشته زیر سایۀ اسلام زندگی كردند و تنها پس از غروب آفتاب اسلام از آن مناطق بود كه آنان ذلت و خواری را به چشم خود دیدند. من تأكید میكنم كه این مسیحیان [مسیحیان فلسطین] به وطن خویش ایمان دارند و خواهان آزادی آن هستند و در راه انجام وظیفۀ دفاعی خویش نه خراجی باید بپردازند و نه جزیهای.
دكتر شقاقی؛ مُبلّغ علمی و عملی وحدت شیعه و سنی
هنگامی كه همۀ مزدوران استكبار جهانی به ایجاد تفرقه در امت اسلامی پرداخته بودند و با هجوم به مظاهر وحدت مسلمانان، پراكندگی عمیق قومی و طایفهای را گسترش میدادند، مقالهای ارزشمند از دکتر فتحی شقاقی در مجلۀ «النور» در فلسطین نشر یافت كه با شعار و شعور علمی، بر وحدت و یكپارچگی امت اسلامی تأكید کرده بود. این مقاله بعدها بهصورت قطع وزیری در سال۱۴۰۵ ق. ازسوی سازمان تبلیغات اسلامی، بخش روابط بینالملل و در قطع جیبی ازسوی انتشارات الهدی در سال1424ق. با عنوان «السنّه و الشیعه ضجّه مفتعله» چاپ شد. شهید شقاقی در این مقاله معتقد است پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، كشورهای غربی بهدلیل ترس از گسترش و تأثیرگذاری این انقلاب در دیگركشورهای منطقه، به اختلافات بین شیعه و سنی دامن زدند. وی در این نوشتار سعی كرده دیدگاهها و نظریات اندیشمندان و رهبران مسلمان را دربارۀ ضرورت وحدت شیعه و سنی مطرح كند و به برخی شبهات مطرحشده دربارۀ شیعیان پاسخ دهد.
مدافع صدیق انقلاب اسلامی ایران
دکتر فتحی شقاقی جزء اولین کسانی بود که دروازۀ ارتباط و علاقۀ بسیاری از مسلمانان به جمهوری اسلامی را گشود. غیر از مسئلۀ فلسطین و حرکتی که در فلسطین آغاز کرد و در آنجا به معرفی امام(ره) و به انتقال روحیات انقلابی ملت مسلمان ایران به مردم فلسطین پرداخت، رسالت مرتبطکردن گروههای مسلمان در کشورهای دیگر با جمهوری اسلامی را هم برعهده گرفت و بسیار تلاش کرد تا گروههای مسلمان دیگر را به جمهوری اسلامی نزدیک کند.
رسالت دیگر ایشان در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. درحالیکه بسیاری از بوقهای تبلیغاتی دشمنان ما (آمریکا، صهیونیسم و کشورهای غربی) به حمایت از صدام برخاسته، تمام امکانات خودشان را به کار گرفته بودند تا کشورها و مردم مسلمان عرب را از جمهوری اسلامی دور نگهدارند و چنین قلمداد کنند که جمهوری اسلامی منافع امت عرب را به خطر انداخته است؛ ایشان در زدودن این طرز تفکر از جامعه عرب نسبت به جمهوری اسلامی نقش بسیار اساسی داشت. او با شخصیتهای مختلف ملاقات میکرد و سعی داشت مواضع صحیح جمهوری اسلامی را به آنها منتقل کند.
دکتر شقاقی و نقش عالمان و روشنفکران در ایجاد تحول در جامعه
شهید فتحی شقاقی در سخنانی از سرِ درد، به تبیین نقش مهمی که افراد تحصیلکرده میتوانند در جامعه ایفا کنند، میپردازد و میگوید: فرض بر این است که اندیشمندان و روشنفکران، معلمان، بهمثابه ضمیر و نفس لوامه مردم و جامعه هستند. آنها باید اولین مقاومتکنندگان بوده و از آخرین کسانی باشند که بشکنند؛ البته آنها نباید هرگز بشکنند، چون آنها نشانههای هویتاند و فرهنگ حتی باوجود شکستهای متوالی باید مقاومت کند. چون ویرانی دیوار هویت و فرهنگ بهآنمعناست که وطن بهطورکلی در معرض تاختوتاز قرار گرفته است و این امت دیگر آن امت پیشین نخواهد شد.
تبعاتی که سیاستمداران و رژیمهایشان دچار آن میشوند، باعث میشود تا آنها اقدام به مانور نموده یا حتی سقوط کنند. آنها برای یافتن مخرجی برای حفظ وجود و حیات خویش مانور میدهند. بههمینخاطر است که سیاستمدار به امپراتوری که بر قلۀ آن ایستاده است، پشت کرده و از اصول اساسی عدول میکند و بدون درنظرگرفتن منافع امت با همگان به سازش میپردازد. اگر اینها را تبعات کار سیاستمداری و رژیمها بدانیم، چه تبعاتی میتواند روشنفکران را هم به این وادی بکشاند؟ روشنفکر اگر به چنینتبعاتی توجه داشته باشد و چنینراهی را اتخاذ کند، بهطورحتم به دلقکی بینقش مبدل خواهد شد.
روشنفکر باید حاضر به کرنش در مقابل سلطان باشد، نه آنکه مانند دهها سال گذشته روشنفکر ملازم رکاب سیاستمدار و سیاستمدار ملازم رکاب نظامی باشد. امروزه باید این مسیر تصحیح شود. متأسفانه بعضی از روشنفکران به راهنمایی برای ورود چپاولگران مبدل شدهاند، بعضی دیگر هم بهسرعت در مقابل عملهای انجامشده تسلیم میشوند. اینان همگی نقش معلمی و آموزگاری خویش را از دست میدهند و دیگر نمیتوان آنها را وجدان و نفس لوامه مردم دانست.
صهیونیستها بیشتر بر عادیسازی اصرار میورزند تا صلح سیاسی؛ یعنی به روابط دیپلماتیک و امضای اسناد با رژیمهای مختلف علاقه دارند، زیرا وسیلۀ سازش، روشنفکر و هنرمند است و او تنهاکسی است که میتواند این صلح ادعایی را وارد صحنه کند. او تنهاکسی است که توانایی محو یا تضعیف مفاهیمی را دارد که مردم با آن بزرگ شده، آن را به ارث برده، غنیتر ساخته، ترسیم کرده، تمامی ذهنها را با آن چنان پر کرده که به جزئی از شخصیت مبدل شده است.
صهیونیستها تاکنون توانستهاند به شکل دلخواه، صلح خود را با مصر گسترده کنند؛ علت هم مقاومت مردم مصر در مقابل سازش و عادیسازی است. ازیکسو عملیاتهای جهادی که دلاوران مصری انجام دادند، امنیت دشمن را به خطر انداخت و ازسویدیگر مردم، صهیونیستها را بایکوت اقتصادی کردند، بههمیندلیل صلح از نظر امنیتی و اقتصادی شکست خورد. اما هماکنون دشمن توانسته است این مسافتها را بسیار کوتاه کند؛ علت هم ضعف مقاومت دربرابر سازش است. امضای توافقنامۀ سازش توسط سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبری روند سازش به وسیلۀ چند چهرۀ معروف فلسطینی، دست به دست هم دادند تا مسئلۀ مقابله با سازش پیچیدهتر و سختتر شود. اما بههرصورت روشنفکر از نظر اخلاقی و فکری موظف است تا این آخرین دیوار سنگر را حفظ کند؛ زیرا گرچه سیاستمدار و نظامی شکست خوردند، اما او باقی مانده و بروز نموده تا این تکهها را جمع کند و روحیههای شکستخورده را التیام بخشد.