جسارت در نوجوانی
شهید محمد از همان اوایل جوانی، در صفوف جنبش فتح بود. او برای نخستین‌بار در سال۱۹۸۰ به‌اتهام داشتن اسلحه دستگیر شد و در 17 سالگی به سه ماه زندان محکوم شد. ابوشحاده بعد از دستگیری، مصمم‌تر از قبل ظاهر شد. او زمانی که اولین اسلحۀ واقعی را در زندگی خود به دست آورد، به اولین سرباز صهیونیستی که در نزدیکی «باب‌الصحیره» دید، شلیک کرد. او چند فعالیت نظامی در بخش غربی جنبش فتح انجام داد و موفق شد یکی از سربازان را در بیت‌لحم به‌شدت مجروح کند که منجر به دستگیری او شد. بعد از آن دادگاه نظامی رژیم صهیونیستی او را به 25 سال زندان محکوم کرد.
 ابوشحاده دورانی را در زندان گذراند که نقطه‌عطف مهمی در زندگی او بود و اشتیاق بیشتری به مطالعه، اصلاح فرهنگ و نگرش جدید به دست آورد تا سرانجام در مبادله جبهۀ مردمی در سال 1985 میلادی با اشغالگران، زندان‌ را ترک کرد.
بازگشت به نبرد
این شهید با وقوع انتفاضه سنگ در سال 1987 میلادی، در فعالیت‌های آن شرکت کرد و در تحقیقاتی سخت، بیش از دو سال در بازداشت موسوم به اداری قرار گرفت. او به صفوف جنبش جهاد اسلامی پیوست و در سال 1992 میلادی به‌همراه ده‌ها تن از رهبران جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی به «مرج‌الظهور» در جنوب لبنان تبعید شد که تجربۀ مهمی برای بیشتر تبعیدشدگان بود.

آشنایی با حزب‌الله و مکتب اهل بیت(ع)
تبعید به لبنان، نقطه عطف شایان توجهی در زندگی شهید ابوشحاده بود و فرصتی برای او شد تا با مقاومت اسلامی در لبنان و ایدئولوژی آن آشنا شود. در آن مدت احساس مظلومیت اهل‌بیت(ع) در وجود او ریشه دواند و احساس کرد امام ‌علی(ع) بسیار مظلوم واقع شده است. همچنین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شوق غلبه بر ستمگران در او شدت گرفت تاجایی‌که به مطالعۀ انقلاب و پایه‌های آن پرداخت. او به‌طورمداوم در حلقۀ الفکر‌الاسلامی که از طرف حزب‌الله در اردوگاه برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. محمد ابوشحاده پس از مطالعۀ گرایش‌های مختلف و تحقیق روی کتاب‌های شیعی، دریافت که مذهب شیعه بر داده‌های عقلانی و تاریخی استوار است و حقانیت را اثبات می‌کند؛ ازاین‌رو با عقیده حقیقی و نه دیدگاه صرفاً سیاسی، شیعه شد و درحالی‌که احساس می‌کرد به چشمۀ زلال حقیقت دست یافته و خوشحال است، احساس اندوه وجودش را فراگرفت که خود، علت آن را دور بودن از اهداف ائمه(ع) در زندگی مردم بیان می‌کرد. محمد همراه با برادرانش در گسترش مذهب شیعه در فلسطین تلاش می‌کرد تا برای ظهور امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف زمینه‌سازی کند.

علاقه به اهل‌بیت(ع)
شهید ابوشحاده در گفت‌وگویی عنوان کرد که همۀ فعالیت‌هایش را از برکت وجود امام‌زمان(عج) می‌داند: «به ایشان می‌گویم یا مهدی أدرکنا الآن»؛ او به همۀ آزادمردان جهان توصیه کرد از امام‌حسین(ع) الگو بگیرند و قیام ایشان را سرلوحۀ زندگی‌شان قرار دهند و در برابر ظلم آمریکا و اسرائیل، این غدۀ سرطانی، ساکت ننشینند.

بازگشت به میهن
پس از بازگشت از «مرج‌الظهور»، او کار مقاومت را در همۀ اشکال آن ترکیب کرد: سیاسی، نظامی و اجتماعی و مردم برای کمک به حل مشکلات‌شان به او مراجعه می‌کردند.
 با وقوع انتفاضۀ الاقصی در سال2000 میلادی، آزار و اذیت این شهید پس از مسؤول‌دانستن او در فرماندهی یک عملیات نظامی در سال 2001 میلادی که منجر به هلاکت دختر یک عضو کنست شد، تشدید شد.
 او در این جریانات نیز هدف سوءقصدهای بسیاری ازسوی نیروهای اشغالگر قرار گرفت.
 لیونی طبق ادعای «رونی دنیل» خبرنگار نظامی کانال2 عبری، او را مسئول انفجار چهار خودرو بمب‌گذاری‌شده می‌دانست که ده‌ها شهرک‌نشین را مجروح کرد.

روحیات شهید ابوشحاده
او به جوانمردی، مردانگی، ترجیح دیگران بر خود، دلسوزی نسبت به مردم و پاکدامنی شهرت داشت و جسارت کم‌نظیرش نیز شایان‌توجه بود. شهید ابوشحاده در عرصه‌های نظامی، سیاسی و اجتماعی اشکال کار مقاومت را متنوع می‌کرد و به امور و احوال مردم علاقه داشت و علاوه بر اشتیاق به وحدت ملی، به کمک هم می‌پرداخت.
شهید راه بیت‌المقدس
شهید محمد ابوشحاده یکی از برجسته‌ترین افراد تحت‌تعقیب در بیت‌لحم واقع در جنوب کرانه باختری اشغالی بود. محمد، مردی که جنجال بزرگی را در میان محبوب‌ترین شخصیت‌های فلسطینی در کرانه باختری به راه انداخت؛ زیرا باعث شکست اسرائیل شد و به گفته آنان: «بیش از 10سال طول کشید تا او را زنده یا مرده بگیرند.»
 در 6 مارس 2008 میلادی، نیروهای اشغالگر درپی عملیات مقاومت فلسطین در غرب شهر اشغالی بیت‌المقدس، منزل شهید ابو شحاده را تخریب کردند. عصر روز چهارشنبه ۱۲ مارس ۲۰۰۸، یگانی از مأموران مخفی رژیم صهیونیستی، خودروی را که شهید ابوشحاده به‌همراه سه تن دیگر از همراهانش در آن در حال تردد بود، توقیف کردند و این توقف، پس از چند دقیقه، منجر به شهادت او به‌همراه «صالح ‌عماد کامل»، «عیسی زواره» و «احمد البلبول» شد.
 درحالی‌که «ایهود باراک» وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی، با افتخار از موفقیت نیروهایش در رسیدن به شهید سردار «محمد ابو شحاده» می‌گفت، این حادثه، برای مردم فلسطین، بسیار دردناک و ضایعه بزرگی برای مقاومت بود. شهدا روز بعد، پنجشنبه، در یکی از بزرگ‌ترین تشییع‌‌هایی که در سرزمین‌های فلسطین برگزار شد، به آخرین آرامگاه خود منتقل شدند.

افتخار فرزندان
فرزندان شهید محمد به‌خاطر معاشرت با اقشار مختلف شهروندان، توجه به علایق، عشق شدید به وطن و ایمان مطلق او به عدالت، شجاعت و جسارت و به‌چالش‌کشیدن رژیم صهیونیستی، همواره به پدرشان افتخار می‌کنند.

آخرین خداحافظی با همسر
همسر شهید، ام‌شحاده، آن دقایق زودگذر 12 مارس را با سختی و درد به یاد می‌آورد و می‌گوید: «با دلی بغض‌کرده داشتم نماز می‌خواندم که صدای تیراندازی را از نزدیک خانه شنیدم.» ام‌شحاده طبق معمول با بچه‌هایش بیرون رفتند. با دست روی قلبش... او می‌افزاید: «ما نام "محمد" را بر سر زبان مردم شنیدیم و من و فرزندانم نمی‌دانستیم چه کنیم و به کجا برویم. وقتی وارد بیمارستان شدیم، او را دیدیم که روی تخت بیمارستان دراز کشیده و در کنار همکارانش شهید شده بود. من تعجب نکردم، زیرا ابوشحاده همیشه منتظر شهادت بود.»

تشییع با پرچم حزب‌الله
پیکر ابوشحاده در مراسم تشییع با سه هم‌رزم شهیدش در پرچم زرد حزب‌الله لبنان پیچیده شد که راه را برای گفتن از داستان قدیمی عشقش به سیدحسن نصرالله و اعتقادش به پیروزی باز کرد. همسر محمد می‌گوید: «ابوشحاده دل‌وجانش با حزب‌الله بود و به‌شدت به سیدحسن‌نصرالله علاقه داشت. او بسیار تحت‌تأثیر تجربۀ مقاومت در جنگ ژوئیۀ 2006 میلادی قرار گرفت و مصیبت مولای‌مان امام حسین(ع) را سخت‌ترین مصیبت می‌دانست.» همچنین پسر 19 ‌ساله این شهید بیان کرد: «پدر من شیعه بود و مانند امام‌حسین(ع) تسلیم نشد و جنگید و شهادت را برگزید. او عضو حزب‌الله نبود؛ اما هویت خود را وابسته به حزب‌الله می‌دانست.»

منابع:
• وکاله‌شمس‌نیوز، الذكرى الرابعة عشرة لاستشهاد القائد محمد شحادة التعمری «أبو شحادة»، ۱۲ مارس ۲۰۲۲.م
• موقع‌العهد‌الاخباری، عاشق حزب‌الله و «السید حسن»: الشهید «محمد ابو شحادة»... رجل‌المقاومة والوحدة‌ ونصیر المظلومین والأمهات، ۲۸ مارس ۲۰۰۸.م
• شبکۀ فلسطین‌الاخباریه، عائلة‌الشهید محمد شحادة فی مواجهة‌الاحتلال على مدى عقود ماضیة بصمود وأمل على یغیب من حتمیة الفرج ولو بعد حین، 19 می‌2020.م
• نوید شاهد، مظلومیت علی(ع) شیعه‌ام كرد، 20 مرداد 1391
• شناسۀ مطلب: 31004، حوزۀ نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، فرزند فرمانده شهید فلسطینی: پدرم شیعه شده بود، ۱۱ دی ۱۳۸۸