یکی از مسئولان جنبش جهاد اسلامی میگوید: خضر عدنان پس از آنکه بر اثر اعتصاب، نزدیکشدن به شهادت را احساس کرده، وصیتنامۀ خود را اینطور نوشته است: «ای مردم سرافراز! من این وصیتنامه را با سلام و محبت برای شما میفرستم. به رحمت و پیروزی و قدرت او اعتماد کنید؛ این سرزمین خداست و ما در آن وعدهای از او داریم، این یک وعده است.» خضر عدنان افزود: «ناامید نشوید؛ اشغالگران هر چه بکنند و در اشغال و بیعدالتی هر اندازه پیش بروند، نصرت خداوند نزدیک است و وعدۀ پیروزی و توانمندی او به بندگانش نزدیکتر است.» وی در وصیتنامهاش نوشته است: «این سخنانم را برای شما میفرستم، درحالیکه چربی و گوشتم آب شده، استخوانهایم در حال ازبینرفتن است و قوای من از زندانیشدن در زندان رمله ضعیف شده است. این وصیت من برای خانوادهام، فرزندانم، همسرم و مردمم است.» خضر عدنان وصیتش را با این جمله به اتمام رساند: «همسرم، فرزندانم، برادرانم و مردم ما، دعا کنید خداوند من را بهعنوان یک شهید بااخلاص در راه خودش بپذیرد.» این زندانی شهید از خانوادهاش خواست که جنازهاش را در کنار پدرش به خاک بسپارند.