در امتداد نهضت عاشورا
ناصر ابوشریف
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران
جنبش جهاداسلامی از جنبشهایی است که برای خود یک رسالت قرار داده است و آن هدف، همان مبارزه با دشمن و ادامه آن تا آزادی قدس شریف و بیداری این امت در راستای پیروزی بر طرحهای رژیم اشغالگر و غربی است. پیروزی در میدان فلسطین امت اسلام را قوی، یکپارچه و قدرتمند خواهد کرد. ما از ابتدا با دست خالی مبارزه را شروع کردیم و تاکنون هم آن را متوقف نکرده ایم. مبارزه، مقابله و درگیری با دشمن همه اینها صرفا تعدادی کلمه نیستند که به زبان میآوریم، بلکه اقداماتی هستند که در میدان جامه عمل پوشیده اند. لذا شهیدان زیادی تقدیم کردهایم، ترورهای بسیاری علیه ما در فلسطین اشغالی و خارج آن اجرا شده است. شهید پروری و حرکت در راه خدا، از لحظه تاسیس، اصلی ترین انگیزهی معنوی جنبش جهاد اسلامی بوده است. این جنبش مردمی، هر روزه چند شهید، مجروح یا اسیر تقدیم جبهه مقاومت میکند. تحرک بزرگی که مقاومت در کرانه باختری از خود نشان داده یک جهاد الهی است. گردانهایی که آنجا شکل گرفته، مانند گردان جنین، طوباس، طولکرم و نابلس همه زیرمجموعه جهاد اسلامی هستن. این گردانها هر روز چند شهید تقدیم میکنند. لذا خط شهادت، خط این جنبش است، شهادت خط شرافت، عزت، کرامت و دستیابی به اهداف حقیقی است. شهادت فعلا خط صدق در هر مبارزهای است. لذا جهاد اسلامی با شهادت ممتاز شده و نقش مهمی را ایفا میکند و به خاطر فعالیتهایش جایگاه محترمی بین گروههای مقاومت و ملتها پیدا کرده است. جهاد اسلامی هیچگاه ساکت ننشسته و نظاره گر حوادث فلسطین نبوده و علی رغم این که رژیم صهیونیستی تلاش میکند تنها این جنبش را هدف قرار دهد اما این جنبش به طور مستقل عملیات بسیاری اجرا کرده است. این جنبش هیچگاه و در هیچ معرکه ای سست و ضعیف نشده است. لذا جنبش جهاد اسلامی ملت فلسطین با شهادت و مقاومت الگویی موفق برای همه جنبشهای اسلامی و جنبشهای آزادیبخش در منطقه ارائه کرده است.
آنگاه که خورشید جهاد طلوع کرد
قطعا در تاسیس جنبش جهاداسلامی عوامل متعددی تاثیر داشته است. مهمترین عامل در این راستا، مسئله ملی فلسطین یعنی اشغال مملکت قدس شریف است که البته اوضاع آن زمان و امروز دولتهای عرب و جهان اسلام نیز در تاسیس آن تاثیر بسزایی داشت. در آن دوران ما تحت اشغال صهیونیستهای غرب ساخته بودیم، دشمنی وجود داشت که فلسطین را اشغال کرده بود. مقدسات ما اشغال شده بود، تعدی به مردم فلسطین از ابتدای قرن گذشته ادامه داشت. همه این موارد دلایلی حقیقی بودند که باعث میشدند همه فلسطینیان با اشغالگران مبارزه کنند. تا بتوانند خودشان بر خودشان حکومت کنند و سرنوشت خود را تعیین کنند. لذا همه ملت فلسطین از ابتدای قرن گذشته برای مبارزه با اشغالگران بسیج شدند. در ابتدا مبارزه علیه اشغالگران انگلیسی که پروژه تاسیس رژیم صهیونیستی و دولتی برای قوم یهود را بر خلاف منافع ملت فلسطین در سر داشتند، شروع شد. مسئله فلسطین در مرتبه اول، مسئله جهان اسلام است زیرا فلسطین مانند موزه ای برای ادیان است. مسجد الاقصی که یک نماد اسلامی بزرگ، قبله اول مسلمانان، سومین مسجد مقدس و محل معراج پیامبر است را دربر گرفته است. فلسطین همچنین محل تولد و رشد حضرت مسیح (ع) است. لذا همه این امور فلسطین را به سرزمینی مقدس برای مسلمانان تبدیل کرده است. در نتیجه آزادی آن هدفی ملی، قومی و دینی بزرگی است. در میانه دهه پنجاه و دهه هشتاد میلادی در قرن گذشته بسیاری براساس مبانی مختلفی عمل میکردند. در آن دوره تحرکات قومیتی و چپگرا وجود داشتند، لذا مبارزات براین اساس شکل گرفت. مسئله فلسطین همانطور که عرض کردم یک جریان اسلامی با هویتی اسلامی است. لذا حرکت و هدف باید بر اساس اسلام باشد، و اندیشه جنبش جهاداسلامی بر این اساس شکل گرفت. این اندیشه بین مردم فلسطین و اسلام وحدت ایجاد میکند. این اندیشه بین این مسئله آزادی خواهانه، انسانی و اخلاقی و اسلام به عنوان چارچوبی وسیعتر از این عناوین، وحدت ایجاد میکند. آن را به عنوان بخشی تمدنی از اسلام مطرح میکند که در برابر فرهنگ غرب قرار میگیرد. جنبش صهیونیستی و رژیم آن تنها نبوده بلکه، غرب آن را حمایت و پشتیبانی میکند و دلایل خاصی برای این کار دارد، دلایلی مانند استعمار، خاتمه دادن به مشکل یهود و همچنین عقیده انگلوساکسونها که به بازگشت مسیح به شرط وجود این دولت یهودی در فلسطین، اشغال قدس و مسجدالاقصی و بنای هیکل سلیمان ایمان دارند بخشی از این دلایل است. همه این موارد چالشی تمدنی بین تمدن اسلام و غرب ایجاد کرد.
نهضت امام حسین (ع) را ادامه میدهیم
فلسطین بخشی از امت اسلامی است که در معرض تجزیه و عدم تعیین سرنوشت از سوی ملتها قرار دارد. حاکمانی به نیابت از غرب بر این ملتها سلطه میکنند و ثروتهای آنان توسط این حاکمان غربگرا به یغما میرود. بهتر است بگویین که، رژیمصهیونیستی در این منطقه ایجاد شده تا این وضعیت اسفناک ادامه یابد. لذا بیداری اسلامی بخشی از آزادی فلسطین است. شهید فتحی شقاقی این گونه فکر میکرد. البته قطعا نمونههای بزرگی در ایثار و شهادت وجود دارد. دولتپیامبر (ص) که از یک فرد شروع شد و تا همه جهان در دورهای از تاریخ گسترش یافت، نمونهای از آن است. در این دوره نمونههای بسیاری در شهادت وجوددارد، جنگ بدر، احد، خندق، خیبر، تبوک و جنگهای دیگر نمونههای والا هستند. پس از آن نیز جنگهای دیگری بین مسلمانان و کفار و دولتهای بزرگ آن دوره شکل گرفت که البته مسلمانان پیروز آن نبردها بودند. قطعا امام حسین (ع) الگوی بارزی در این میان است زیرا امام حسین نماد بزرگی در موضوع مقابله امکانات اندک با امکانات بسیار زیاد است. وی مثال بارز خونی است که در برابر شمشیر قرار گرفت. ملت فلسطین تقریبا هیچ امکاناتی ندارد و در مقابل قدرتهای بزرگی قرار گرفته است که امکانات مادی گستردهای دارند. لذا بارزترین الگو برای ملت فلسطین نهضت امام حسین (ع) است، الگویی با کمترین امکانات و خونی که در مقابل شمشیر ایستاد. لذا امام حسین با توجه به جایگاه دینی و اعتقادی ایشان، به عنوان الگویی بزرگ برای همه مستضعفان جهان در مبارزه با مستکبران است.
فتحی شقاقی، رهبر همه دوران
شهید فتحی شقاقی با اندیشه، حرکت و سفر به همه نقاط فلسطین و دعوت به این اندیشه مبارزه خود را شروع کرد و به همین دلیل زندانی شد. جرقه انتفاضه به برکت اندیشه ای که در بین مردم فلسطین در حال انتشار بود و به آن امید جدیدی میبخشید، شعلهور شد. پس از تبعید، او جنبش جهاداسلامی را خارج از فلسطین پایهگذاری کرد. پس از آن در امتداد انتفاضهاول مبارزه مردم فلسطین با اجرای عملیاتهای بزرگ به ویژه از سوی جهاد اسلامی به اوج خود رسید. عملیات بیتلید ثابت کرد که جنبش جهاداسلامی جنبشی محوری در سطح مبارزه، جهاد، سیاست، جامعه و میهن است. این جنبش در بین مردم فلسطین خود را به اثبات رساند. این امر باعث شد که سران صهیونیسم، جنبش جهاد اسلامی را خطرناک ترین جنبش در میدان فلسطین قلمداد کنند. زیرا این جنبش، حرکتی اعتقادی بود که امکان مطیع کردن آن وجود نداشت. لذا تصمیم ترور دبیرکل جنبش جهاد اسلامی یعنی آقای فتحی شقاقی اتخاذ شد. زمانی که آقای فتحی شقاقی شهید شد جنبش جهاد اسلامی یک جنبش مستحکم بود. از سوی مردم مورد حمایت بود و جوانان، فرزندان و رهبرانی برای خود داشت. در نتیجه راه شهید دکتر شقاقی به واسطه آنان ادامه یافت. اعضای این جنبش از شخصیت، اصول، اندیشه و رویکرد او قداست بیشتری دریافت کردند. چرا که اندیشه او پس از شهادت به نوعی ایمان و عقیده تبدیل شد. شهادت دکتر فتحی شقاقی نور، هدایت و نیرویی برای جنبش جهاد اسلامی ایجاد کرد. که پس از آن باعث گسترش این جنبش شد. دبیرکل جدید جهاد اسلامی در آن زمان، یعنی دکتر رمضان عبدالله، جنبش را رهبری کرد و آن را توسعه داد. دکتر رمضان شلح باعث ریشهدار شدن جنبش و مبانی آن شد و روابط مستحکمی با گروههای مقاومت و کشورهای پیرامون ایجاد کرد. در نتیجه، این جنبش جایگاه مهمی بین ملت فلسطین، سایر گروههای مقاومت در منطقه و کشورهای مهمی که در کنار حق ملت فلسطین ایستاده اند، پیدا کرد. پس از آن انتفاضه دوم شکل گرفت و باعث شد حرکت این جنبش سرعت بیشتری به خود بگیرد. شهادت دکتر فتحی شقاقی رمزی برای این جنبش شد. اعضای این جنبش به وی به عنوان موسس، فرمانده و معلم خود مینگرند و تاکنون وی برترین الگوی جنبش جهاد اسلامی است.
مردی که شجره طیبه مقاومت را گسترش داد
دکتر رمضان عبدالله شلح دبیرکل و رهبر جهاداسلامی بود که با شهادت دکترشقاقی به عنوان نفر اول مورد تعقیب آمریکاییها قرار گرفت. خاطرم هست که جایزه بزرگی برای کسی که او را تحویل دهد اعلام شدو در پس همه این امور معلوم بود وی هدفی برای موساد و همچنین آمریکاییها شده است. دشمن تلاش متعددی برای ترور وی انجام داد. ایشان چند بار در دمشق مورد هدف قرار گرفت به ویژه پس از حوادث سال 2011. اما الحمدلله ریاست جنبش جهاداسلامی را ادامه داد و آن را توسعه بخشید. او توانست چارچوب، روابط و ریشههای این جنبش را تنوع بدهد. در سطح نظامی نیز جنبش را به جایی رساند که بر آن حساب ویژهای باز شد. البته همه این فعالیتها انگیزهای برای غرب و رژیمصهیونیستی ایجاد کرد تا او را هدف قرار دهند و ترور کنند.همان طور که بیان کردم چندین عملیات ترور علیه او شکل گرفت. اما بیماری اخیر او یک بیماری بیولوژیک یا شیمایی نبود. بلکه یک بیماری عادی و طبیعی بود و در اثناء معالجه دچار اغما شد و پس از مدتی عروج شهادت گونه ایشان را شاهد بودیم. غرق رحمت و رضوان الهی باشند. از خداوند متعال خواستاریم او را با صدیقین، انبیا، صالحان و شهدا محشور کند.