گزارش تحلیلی «ایران‌‌جمعه» از دومین نمایشگاه رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران (رصتا) که 13 دی به کار خود پایان داد

تورم مجوز یا دوپینگ برای مدیر یت عمودی

شبستانی با شکاف وحشتناک طبقاتی. این را از بدو ورود به شبستان اصلی مصلای تهران هم می‌توان فهمید، وقتی که بعد از طی چند دَه متر اولیه به یکباره غرفه‌های بزرگ و پررنگ و لعاب اَبَربرندهای اصلی نمایشگاه تبدیل به غرفه‌هایی با متراژ کوچک‌تر می‌شوند. زرق و برق و رنگ و لعاب‌ها هم به یکباره از درخشندگی اولیه می‌افتند و مات می‌شوند. واقعیت «دومین نمایشگاه ملی رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران» همین وضعیتی است که در 67 کلمه سطور ابتدایی فوق شرحش رفت. نمایشگاهی که امسال دومین دوره برگزاری خودش را تجربه می‌کند و احتمالاً خیلی از افکار عمومی آن را با عنوان «نمایشگاه رصتا» می‌شناسند. سازمان ساترا که از معاونت‌های زیرمجموعه صداوسیما محسوب می‌شود و وظیفه تنظیم‌گری صوت و تصویر در فضای مجازی را برعهده دارد دو سالی است که فعالان این حوزه را در نمایشگاهی جمع می‌کند تا توانایی‌ها و قابلیت‌های شرکت‌ها و فعالان حوزه دیده شود. دهم تا دوازدهم دی‌ماه سال‌جاری هم دومین نمایشگاه رصتا در مصلای تهران برگزار شد. برحسب اعلام مسئولان ساترا حدود 420 مجوز برای سکوهای صوت و تصویر صادر شده که از این تعداد 151 سکوی صوت و تصویر در نمایشگاه حضور داشتند.

محمدصادق علیزاده
سردبیر

افتتاح با حضور آقای رئیس
در اهمیت برگزاری این نمایشگاه برای سازمان صداوسیما همین بس که پیمان جبلی رئیس سازمان برای افتتاح آن حضور پیدا کرد.
 نمایشگاه هرچند فرصت خوبی برای نمایش توانمندی‌های سکوهای صوت و تصویر فضای مجازی است اما سوی دیگر برای مخاطب و بازدیدکننده اهل فن تا حدی هم می‌تواند واقعیت این فضا را ترسیم کند.
 دومین نمایشگاه رصتا با استقبال 36 درصدی سکوهای مجوزدار صوت و تصویر روبه‌رو شده است.  به عبارت بهتر 64 درصد از صاحبان مجوز در این نمایشگاه حضور ندارند. این آمار تا حدی می‌تواند بازنمایی از واقعیت عینی مجوزهای صادر شده توسط ساترا باشد.
به عبارت بهتر در یک نگاه تسامح و تساهلی 36 درصد از مجوزهای صادر شده فعالند.
هرچند گزاره فوق هم برخاسته از یک نگاه بشدت خوش‌بینانه است. نیم‌نگاهی به لیست پلتفرم‌هایی که در نمایشگاه حضور پیدا کرده‌اند یا چرخیدن ولو یک دور در نمایشگاه، بازدیدکننده را با انبوهی از برندهایی روبه‌رو می‌کرد که بسیاری از آنها حتی برای گوش و چشم خبرنگاران و روزنامه‌نگاران فرهنگی هم
 ناآشنا بود.
 به عبارتی حتی تعداد قابل تأملی از 151 صاحب مجوزی هم که در دومین دوره نمایشگاه رصتا شرکت کرده بودند، خروجی قابل توجهی در حوزه و میدان واقعی صوت و تصویر نداشتند.
نکته قابل توجه دیگر زیر ذره‌بین بردن و تحلیل کردن صاحبان مجوزی است که خروجی‌هایی هم دارند ولو انکه بعضاً محدود باشد.
سکوی صوت و تصویر در فضای مجازی به مثابه یک بنگاه باید دخل و خرجی همسان داشته باشد.
به عبارت بهتر او در درگاه خروجی خود با مخاطبانی روبه‌رو است که باید دائماً ذائقه محتوایی آنها را تأمین کند.
سکو به مانند ویترینی از محتوای صوتی و تصویری است که بدون توقف باید چینش محتوایی را گسترده و گسترده‌تر کند. اینجاست دقیقاً همان نقطه‌ای است که توازن محتوایی به نفع محتوای وارداتی بهم می‌خورد.

بهم خوردن توازن به نفع محتوای خارجی
توان تولید محتوا در اکوسیستم تولید محتوای داخلی محدود است.
 اگر کل ظرفیت سینمای ایران را در شرایط عادی تولید 65 فیلم در سال و کل ظرفیت سریال‌سازی این زیست‌بوم را تولید 30 سریال در سال بدانیم در این صورت مشخص می‌شود که پلتفرم‌ها برای سرپا ماندن و باقی ماندن در این حوزه با چه وضعیت سخت و صعبی دست و پنجه نرم می‌کنند.
 نکته اینجاست که این اعداد مربوط به تمام توان زیست‌بوم فرهنگ و هنر ایران است و طبیعی است که توان هر یک از پلتفرم‌ها بسیار پایین‌تر از این اعداد است.
 اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که پلتفرم مجبور است برای سرپا ماندن توازن محتوا را به نفع محتوای خارجی بهم بزند.
حجم عظیم فیلم و سریال‌های خارجی که به یکباره از این پلتفرم‌ها روانه دستگاه‌های هوشمند مخاطبان می‌شود دقیقاً به همین دلیل
 است.
تولید فرایندی سخت، زمانبر و پرهزینه است. در نقطه مقابل دوبله یا زیرنویس آثار، کسری از هزینه‌ها و دردسرهای تولید را ندارد.
حالا و در یک نگاه کلان‌تر مشخص می‌شود که تعدد صدور مجوز برای پلتفرم‌ها به‌خصوص در حوزه فیلم و سریال که مهم‌ترین و پرمخاطب‌ترین حوزه صوت و تصویر در فضای مجازی محسوب می‌شود می‌تواند چه تبعاتی داشته باشد.
 بماند که این تعدد مجوزها کار برای نظارت را هم سخت می‌کند.

مجوزهایی که صرفاً یک نام هستند
از یک سو با مراکزی روبه‌روییم که به‌دلیل اتصال به سرمایه‌هایی که عموماً متعلق به شرکت‌های بالادستی است پا به فضای تولید گذاشته‌اند و در سوی دیگر با پلتفرم‌هایی که یا به‌دلیل اتصال به بودجه عمومی، کج‌دار و مریز به زیست خود در بودجه عمومی کشور ادامه می‌دهند و تأثیری در فضای عمومی ندارند یا پلتفرم‌هایی که درگاه انتشار محتوای خارجی‌ محسوب می‌شوند.
 در کنار اینها بسیاری از سکوهای مجوزدار را هم اضافه کنید که صرفاً یک نام روی کاغذ محسوب می‌شوند.
حوزه صوت و تصویر فضای مجازی با سراب فعالیت روبه‌رو است. سراب، تصویر نادرست واقعیت است.
 روی کاغذ و گزارش مسئولان ساترا با چیزی روبه‌روییم و در واقعیت جاری در میدان با چیز دیگری.
 روی کاغذ 420 فعال صاحب مجوز صوت و تصویر فضای مجازی داریم در میدان اما برای حضور این فعالان مجوزدار در نمایشگاه توانمندی‌هایشان باید مبلغ حمایتی از بودجه عمومی
 پرداخت کنیم.
تورم صدور مجوزها و در ادامه برگزاری نمایشگاه‌هایی از این دست بیش از آنکه آیینه واقعیت اکوسیستم صوت و تصویر فضای مجازی باشند، دوپینگی برای اعمال حاکمیت در مدلی عمومی و از بالا به پایین محسوب می‌شوند برای سازمان‌هایی که علاقه و بنا و توانایی تعامل با اکوسیستم را ندارند.