به بهانه آغاز فصل دوم سریال «مستوران»

جای خالی کهن قصه‌های ایرانی در قاب تلویزیون

روزهای نخست تیرماه سال گذشته بود که شبکه اول سیما در کنداکتور سریال‌های شبانه خود از مجموعه‌ای نمایشی به نام «مستوران» پرده‌برداری کرد؛ سریالی که در فضای سال‌های دور ایران زمین می‌گذشت و بر پایه قصه‌های کهن ایرانی استوار بود و می‌دیدیم که برای اولین بار از شخصیت‌های افسانه‌ای قصه‌های قدیمی ایرانی مانند سیمرغ، دوال پا، جادوگران و ساحره‌ها نام می‌برد و قصه خود را بر مدار این شخصیت‌های خیالی تعریف می‌کند؛ ماجرایی که لااقل در تاریخ سریال‌های تلویزیون کم سابقه و شاید برای اولین بار بود که به نمایش درمی‌آمد.

مصطفی پورکیانی
روزنامه نگار

داستان این سریال درباره شهری به نام مستوران است که در آن دیار، لیث عطار به همراه همسرش لطیفه خاتون زندگی عاشقانه‌ای دارند و نتیجه این عشق فرزندی ذیرک و دانا به نام لطفعلی است که توسط قبیله وحشیان دزدیده می‌شود و زندگی شیرین لیث و لطیفه را دچار چالشی جدی می‌کند؛ لیث به دنبال پیدا کردن فرزند راهی سفری پرماجرا می‌شود که در این سفر با شخصیت‌هایی مانند دوال پا، جادوگران، سیمرغ و افراد بسیاری مواجه می‌شود که مسیر داستان را جلو می‌برند. از سه‌شنبه 28 آذر ماه، پخش فصل دوم سریال «مستوران» از شبکه اول سیما آغاز شده است؛ ماجرا در ادامه فصل نخست و 20 سال بعد را روایتگری می‌کند؛ لطفعلی، پسربچه‌ای بازیگوش که در فصل نخست توسط قبیله وحشیان دزدیده شده، حالا جوانی رعنا و رشید شده که در شهری از دیار ایران زمین به یاد پدر، به شغل عطاری مشغول است؛ فردی اخلاق‌مدار و محبوب که حالا عاشق ماه منیر، دختر حاکم شهر شده است؛ حاکمی مستبد و ظالم به نام نوذر که مواجهه او با لطفعلی اتفاقات و داستان‌های این فصل را رقم می‌زند.

عوامل و بازیگران سریال
فصل نخست سریال «مستوران» به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی و مسعود آب پرور، تهیه کنندگی عطا پناهی و نویسندگی فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی به آنتن رسید؛ فصل اول برداشتی آزاد از رمان محمد حنیف به نام «مستوران» بود که با محوریت ادبیات و قصه‌های کهن ایرانی به نگارش درآمده بود. اما عطا پناهی به عنوان تهیه کننده این سریال، برای فصل دوم مستوران، محمد حنیف را به یاری طلبید و با نگارش فصل دوم و با کارگردانی سیدعلی هاشمی، حالا سریال قصه‌گوی مستوران، پخش فصل دوم خود را آغاز کرده است تا بار دیگر مخاطبان تلویزیون را به تماشای افسانه‌های قدیمی و کهن ایرانی بنشاند.
در فصل اول این سریال حمیدرضا آذرنگ و نازنین فراهانی در نقش لیث عطار و لطیفه خاتون در کنار بازیگرانی همچون بیژن بنفشه خواه، رویا میرعلمی، مزدک رستمی، الهام جعفرنژاد، رابعه اسکویی، قربان نجفی، صفا آقاجانی و علی دهکردی از نقش‌آفرینان اصلی این سریال بودند؛ اما در فصل دوم مستوران، کاوه خداشناس در نقش لطفعلی، محیا دهقانی در نقش ماه منیر، دختر حاکم و همسر لطفعلی، بهنام تشکر در نقش نوذر حاکم شهر، فرهاد آییش در نقش ملاحسین مرشد و مراد لطفعلی و بازیگران دیگری همچون فاطمه گودرزی، رابعه اسکویی، رویا میرعلمی، میلاد میرزایی، آزاده مائدی فر، الهه خادمی و بسیاری از بازیگران دیگر در این سریال
بازی کرده‌اند.
محمد اصفهانی با شعری از مولانا تیتراژ فصل دوم مستوران را خوانده تا به کیفیت هرچه بیشتر عومل تولید این سریال کمک کرده باشد.

جای خالی کهن قصه‌های ایرانی در قاب تلویزیون
اکثر فرزندان ایرانی که در دهه‌های دورتر به دنیا آمده‌اند و حتی افرادی که اصطلاحاً دهه پنجاهی یا شصتی‌اند، اغلب پدر و مادرها یا پدربزرگ و مادربزرگ‌هایشان برای آنها داستان‌هایی از شاهنامه، رستم و سهراب، امیر ارسلان نامدار، شیرین و فرهاد، آرش کمانگیر، داستان‌هایی از ضحاک ماردوش و کاوه آهنگر، افسانه‌هایی از سیمرغ و همای سعادت و پری دریایی و ماجراهایی از هزار و یک شب و علی بابا برایشان گفته‌اند یا با خواندن این داستان‌ها یا افسانه‌ها و اسطوره‌ها زندگی کرده و بزرگ شده‌اند.
اما هرچه قدر به نسل‌های دهه هفتادی، هشتادی یا نودی نزدیک و با آنها همکلام می‌شویم، می‌بینیم که قهرمان‌ها، اسطوره‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی جایشان را با سوپرمن‌ها، مرد عنکبوتی، بتمن و قهرمان‌هایی از این دست عوض کرده‌اند و دیگر کمتر فرزند ایرانی با این قصه‌ها و شخصیت‌های داستان‌های کهن ایرانی خاطره و حتی آشنایی دارد؛ بدون شک عوامل زیادی در این ماجرا دخیل‌اند که یکی از بزرگترین آنها می‌تواند مدیوم رسانه‌ای بزرگ به نام تلویزیون باشد.
امروزه با وجود طرفداران فراوان شبکه نمایش خانگی و  VOD‌ها، هنوز تعداد بینندگان برنامه‌های معمولی تلویزیون از خیل مشتاقان وی او دی‌ها بیشتر است و این نشان از گستردگی و محبوبیت تلویزیون در میان خانواده‌های ایرانی دارد؛ پتانسیل و ظرفیت عظیمی که با غفلت مدیران و سیاستگذاران رسانه ملی گویا به فراموشی سپرده شده است چرا که می‌شد با استفاده از همین کهن داستان‌ها و اسطوره‌ها و قهرمان‌های وطنی ذهن و روح کودکان و نوجوان‌های ایرانی را آنچنان پروراند و آنها را با جوانمردی‌ها و دلاوری‌های این شخصیت‌ها به گونه‌ای آشنا کرد که وزنه‌ای سنگین دربرابر قهرمانان تازه‌ای مانند سوپرمن و بتمن باشند.

صدای پای رقبا به گوش می‌رسد
و اما حالا سریال «مستوران» در گامی هرچند کوچک در مسیر درست قصه‌گویی می‌خواهد برای مخاطبان خود داستان‌هایی قدیمی از افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی را روایتگری کند که امید است در این راه موفق باشد و مخاطبان فراوانی را به پای تلویزیون بنشاند؛ تماشاگرانی که اگر ما برای آنها از اسطوره‌هایمان نگوییم، دیگرانی پیدا می‌شوند که براحتی این شخصیت‌ها را به نام خود کرده و با رنگ و بوی تازه‌ای برای آنها قصه‌پردازی کنند. مانند فیلم و سریال‌هایی که درباره شخصیت‌هایی مانند مولانا و ابوعلی سینا با زبان و رنگ و بوی ترکی ساخته شد و بعید نیست که در غفلت ما به سراغ سایر قهرمان‌ها و نامداران ایرانی بروند و آنها را به نام خود سند بزنند.