چگونه قدرت و سلامت ذهن بر توسعه فردی تأثیر می‌گذارد؟

من ذهن برنده دارم

نوشین تقیلی
نویسنده

فکر می‌کنم برای همه ما پیش آمده باشد که در یک موقعیت غیرممکن قرار گرفته و آن را از سر گذرانده باشیم. این موقعیت می‌تواند حاصل اتفاقات مختلفی باشد. ممکن است در یک امتحان خیلی سخت نمره خوب بگیریم، شغلی را که قبلاً به نظر دست نیافتنی می‌آمد به دست بیاوریم، یا ویزای کشوری که همیشه با حسرت عکس‌های آن را نگاه می‌کردیم بگیریم. حتی ممکن است این موقعیت ناراحت کننده باشد، مثل درگیر شدن با یک بیماری سخت یا از دست دادن یکی از عزیزانمان.
نقطه مشترک این موقعیت‌های خوب و بد یک چیز است، قبلاً فکر می‌کردیم از پس آن برنمی‌آییم. غالباً بعد از یک اتفاق خیلی بد یا سخت این جمله را می‌گوییم: «فکر نمی‌کردم زنده بمونم. فکر نمی‌کردم دوام بیارم.» یا بعد از به دست آوردن یک موقعیت خیلی خوب با خودمان می‌گوییم «فکر نمی‌کردم بتونم انجامش بدم». ولی در واقعیت توانسته‌ایم از پس بسیاری از شرایط سخت، چه خوب و چه بد، بربیاییم.
این موضوع بدین معنی است که ما غالباً پتانسیل و توانایی واقعی خود را دست‌کم می‌گیریم. ذهن ما، قدرتمندترین ابزار بدن ماست.
 از لحظه‌ای که بیدار می‌شویم تا زمانی که تصمیم می‌گیریم بخوابیم، ذهن ما هر کاری را که انجام می‌دهیم کنترل می‌کند. وقتی به این موضوع آگاهی پیدا کنیم، طبیعتاً همه ما‌ ترجیح می‌دهیم خود را به بهترین فردی که می‌توانیم باشیم، تبدیل کنیم. ممکن است بخواهیم شغل خود را ارتقا دهیم، والدین بهتری باشیم، جسم سالم‌تری داشته باشیم یا به سادگی فقط بهتر زندگی کنیم. همه اینها و ده‌ها دلیل دیگر یک معنی دارند، یعنی شما به‌دنبال توسعه فردی هستید.
در دنیای امروز، ذهن همه انسان‌ها خیلی بیشتر از گذشته درگیر مسائل روزمره و اجتناب ناپذیر زندگی است. مشکلات اقتصادی باعث شده که بیشتر اوقات یا در حال انجام دادن کار برای کسب درآمد باشیم، یا راجع به این مسأله فکر کنیم.
بنابراین زمانی می‌توان توسعه فردی را درک کرد که واقعاً به آن احساس نیاز کنیم.
همه ما گاه گاه دچار این حس می‌شویم که انگیزه نداریم، با خود غریبه هستیم و احساس شادی و رضایت نمی‌کنیم. یا حتی ممکن است هیچ یک از اینها را تجربه نکنیم، اما در اعماق ذهن خود می‌دانیم که از آنچه اکنون هستیم راضی نیستیم، زیرا احساس می‌کنیم که توانایی تبدیل شدن به نسخه بهتری از این چیزی که هستیم داریم.
پیشتر هم گفتیم که توسعه فردی یک هدف کوتاه یا بلندمدت یا یک‌جاه طلبی اجتماعی نیست. توسعه فردی در واقع ارزیابی مستمر اهداف است که شما را قادر می‌سازد توانایی‌های عملکردی خود را بدرستی شناسایی و بهینه کنید. در این مسیر، اهمیت رشد ذهنی بر کسی پوشیده نیست. بارها شنیده‌ایم که اگر فردی بتواند کاری را در ذهن خود انجام دهد، براحتی می‌تواند آن را در واقعیت هم انجام دهد. البته که این جمله اغراق‌آمیز است و جزو روانشناسی زرد و مثبت‌گرا به حساب می‌آید. ولی این نکته را می‌توان برداشت کرد که وقتی با قدرت ذهن می‌توان به موفقیت‌های زیادی دست یافت، چرا زمان کافی برای شناخت و تقویت آن صرف نمی‌کنیم؟
قدرت ذهنی بالا شانس بیشتری را برای موفقیت در یک هدف در هر زمینه‌ای به همراه می‌آورد، خواه یک فرد دانش‌آموز مدرسه، مدیر عامل یک شرکت معتبر، محقق یا کارمند دفتری باشد. رشد و سلامت ذهن در فرایند توسعه فردی ضروری است. خوشبختانه، این دست خود ماست که با اراده و تلاش مستمر، قدرت و سلامت ذهن خود را افزایش دهیم. ما باید برای تقویت ذهن خود برنامه‌ریزی کنیم و به آنها پایبند باشیم. در ادامه به چند نکته مهم می‌پردازیم که می‌تواند به شما در رشد ذهنی کمک کند.

1. مغز خود را تحریک کنید
مطالعات نشان می‌دهد که زوال ذهنی بخش اجتناب‌ناپذیر پیری نیست. افرادی که در زندگی خود محرک‌های فکری دارند، به احتمال زیاد از بیماری‌هایی مانند آلزایمر بیشتر در امان هستند. بنابراین برای اینکه ذهن شما پویا و قدرتمند بماند، باید تمریناتی انجام دهید که مغز خود را تحریک کنید. هرچه مغز شما فعال‌تر باشد، حافظه شما نیز بهتر خواهد بود. هرچه تنوع روش‌های استفاده از ذهنتان بیشتر باشد، راحت‌تر مسائل را به خاطر می‌آورید. راه‌های زیادی برای انجام یک تمرین ذهنی روزانه وجود دارد. در ادامه به چند مورد اشاره می‌کنیم:
•  جدول حل کنید یا پازل درست کنید. پازل‌های هزار تکه یک سرگرمی‌ خیلی مناسب برای تقویت ذهن هستند.
•  به جای استفاده از ماشین حساب، ذهنی حساب کنید.
•  بازی‌هایی که ذهن را درگیر می‌کنند مانند شطرنج یا حتی اسم فامیل انجام دهید.
•  از نظر اجتماعی فعال باشید و سعی کنید با انسان‌های جدید گفت‌و‌گو کنید. خودتان را محدود به دوستان نزدیک و خانواده نکنید. تماس اجتماعی به تقویت حافظه و تمرکز شما کمک می‌کند
•  سرگرمی ‌جدیدی پیدا کنید. یاد گرفتن و انجام کارهایی مانند بافتنی، گلدوزی، باغبانی برای مغز مفید است. اگر می‌توانید در دوره‌های آموزشی شرکت کنید.

 2. مطالب را حفظ کنید
یکی از معایب تکنولوژی، استفاده کمتر ما از حافظه است. امروزه به لطف گوشی‌های هوشمند، ما تقریباً نیازی به حفظ کردن هیچ چیز نداریم. اما برای رشد ذهنی شما باید به طور مرتب از حافظه خود استفاده کنید. این یک روش مؤثر برای افزایش قدرت مغز است. چیزهای کوچک مثل لیست خرید را به خاطر بسپارید و مغز خود را فعال نگه دارید. با حفظ کردن شماره تلفن اقوام و دوستان خود شروع کنید. به جای جست‌و‌جو شماره در لیست مخاطبان موبایل، اعداد را از حافظه خود فراخوانی کنید.

3. ورزش را فراموش نکنید
فکر نمی‌کنم کسی این جمله معروف را نشنیده باشد که عقل سالم در بدن سالم است. سلامت جسمانی ارتباط مستقیمی ‌با سلامت ذهنی ما دارد. اگر از نظر جسمی‌ سالم نیستید، به احتمال زیاد مغز شما نیز ضعیف است. علم پزشکی ثابت کرده است که با انجام تمرینات بدنی منظم، مغز یک ماده شیمیایی طبیعی به نام اندروفین آزاد می‌کند. تولید این ماده شیمیایی در مغز به شما انرژی می‌بخشد، درد و استرس را کاهش می‌دهد و مغز ما کارآمدتر می‌شود.

4. بیشتر بخوانید
خواندن کتاب به شما امکان می‌دهد که تحلیلی فکر کنید. اگر کتاب خواندن را دوست ندارید، سعی کنید مجله و روزنامه بخوانید. با این حال، مهم است که در خواندن افراط نکنید. حتی زیاد تماشا کردن فیلم یا خواندن بیش از حد می‌تواند برای مغز شما بی‌فایده باشد، بخصوص اگر باعث اختلال در برنامه روزمره شما شود.

5. برنامه‌های آموزشی را تماشا کنید
دانش عمومی‌ و برنامه‌های مبتنی بر اطلاعات می‌توانند بهترین مواد مغذی برای مغز شما باشند. حتی اگر علاقه‌ ندارید، گاهی از برنامه‌های سرگرم کننده فاصله بگیرید و زمانی را صرف تماشای برنامه‌های آموزنده‌ای کنید که می‌توانید در مغز خود ذخیره کنید. دیدن بیش از حد برنامه‌های سرگرم کننده برای مغز خسته کننده می‌شود و بعد از مدتی قدرت ذهن را کاهش می‌دهد.

6. روی یک فعالیت خلاقانه تمرکز کنید
مدت زمان مشخصی در روز یا هفته در یک فعالیت خلاقانه شرکت کنید تا به مغز خود انرژی بدهید.
 سرگرمی‌ها و فعالیت‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید حداقل یکی از آنها را انجام دهید، مثلاً داستان بنویسید، خیاطی کنید، کاردستی بسازید، نقاشی بکشید یا سفالگری کنید.

7. چیزهای جدید یاد بگیرید
در حالی که چیزهای زیادی وجود دارد که می‌دانید، هنوز چیزهای بی‌شماری وجود دارد که می‌توانید یاد بگیرید. مثلاً یک زبان جدید.
 قرار نیست حتماً یک زبان کاربردی باشد. گاهی یادگرفتن یک زبان جدید که چندان هم معمول نیست می‌تواند هیجان‌انگیز و لذت‌بخش باشد. اگر چیزی شبیه به این ایده در ذهن دارید، حتماً آن را دنبال کنید.

8. از قدرت مدیتیشن استفاده کنید
شما می‌توانید از مدیتیشن برای آرام کردن مغز خود استفاده کنید.  اگر ذهن شما آرام باشد، مغز شما در شرایط بهتری برای تصمیم‌گیری خواهد بود. مدیتیشن در واقع بهترین دارو و تقویت کننده برای ذهن شماست. با انجام این 8 مرحله ساده می‌توانید قدرت مغز خود را بهبود ببخشید و یک قدم مهم در مسیر توسعه فردی بردارید.  حتی اگر فعلاً علاقه‌ای به توسعه فردی ندارید، انجام این کارها به شما کمک می‌کند که با افزایش سن خیلی کمتر دچار مشکلات ناشی از ضعف حافظه شوید.

برای رشد و سلامت ذهن چه بخوانیم؟
در حال حاضر کتاب‌های زیادی وجود دارند که می‌توانند شما را در مسیر رشد و سلامت ذهن کمک کنند.
 در ادامه چند کتاب را که شخصاً از مطالعه آنها لذت زیادی برده‌ام معرفی می‌کنم. امیدوارم بخوانید و شما هم لذت ببرید.

1- بی‌حد و مرز- جیم کوئیک- ترجمه پگاه فرهنگ مهر- نشر میلکان
از متن کتاب: به شما دروغ گفته شده، مدام و پی در پی، گاهی توسط خودتان.
همه‌ ما در معرض جریان بی‌پایان اطلاعات غلط درباره‌ محدودیت ظرفیتمان قرار داریم و این اطلاعات را چنان مکرر دریافت می‌کنیم که بیشترمان چاره‌ای جز باور کردنشان
 نداریم.
مشکل این است که این پیام‌ها مستقیماً در تقابل با تلاش ما برای بی‌حدومرز شدن قرار می‌گیرند. این ایده‌های محدودی که در ذهنمان می‌پرورانیم (دروغ‌ها) می‌توانند ما را متوقف کنند یا به سمتی سوق دهند که نمی‌خواهیم.

2- نیروی حال- اکهارت تله-‌ترجمه هنگامه آذری- انتشارات کلک آزادگان
از متن کتاب: فکر کردن، به یک بیماری تبدیل شده است. بیماری زمانی بروز می‌کند که چیزها از توازن خارج شوند.
 برای نمونه، هیچ اشکالی در تکثیر و تقسیم یاخته‌ها در بدن نیست، اما هنگامی‌که این روند، بی‌توجه به کل سازواره ادامه پیدا کند، یاخته‌ها بی‌رویه تکثیر می‌یابند و ما دچار بیماری می‌شویم. توجه داشته باشید که ذهن در صورت استفاده صحیح از آن، ابزاری فوق‌العاده است.  با این حال در صورت بهره‌گیری نادرست از آن بسیار ویرانگر می‌شود.
 دقیق‌تر بگویم، استفاده نادرست از ذهن نیست که مسأله‌ساز است، بلکه معمولاً استفاده نکردن از آن، مشکل به وجود می‌آورد. این ذهن است که از شما استفاده می‌کند. این حالت، بیماری‌ است. شما معتقدید که مسئول ذهنتان هستید. این باور، یک توهم است. در این شرایط، وسیله بر شما حاکم شده است.

3- کار عمیق- کال نیوپورت-‌ترجمه ناهید ملکی- نشر نوین
از متن کتاب: در تاریخ کمی‌نزدیک‌تر، وودی آلن نویسنده و کارگردان معروف را در نظر بگیرید. در 44 سال بین 1969 تا 2013 او 41 فیلمنامه نوشت و کارگردانی کرد که 23 بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
 این حجم از نبوغ در کار هنری واقعاً غیرقابل باور است. در آن سال‌ها، وودی آلن اصلاً رایانه نداشت و به دور از مزاحمت‌های وسایل الکترونیکی، فیلمنامه‌هایش را با ماشین تایپ قدیمی، مدل المپیا اس‌ام 3
می‌نوشت.
 پیتر هیگز، فیزیکدان و نظریه‌پرداز هم مثل وودی آلن به دور از دنیای رایانه‌ها کار می‌کرد به طوری‌که وقتی اعلام شد جایزه نوبل را کسب کرده، روزنامه‌‌نگار‌ها نمی‌توانستند او را پیدا کنند.