طوفان‌الاقصی ایستگاه آخر نتانیاهو!

کشتی تایتانیک رژیم غاصب توسط نتانیاهو غرق خواهد شد

معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه معتقد است اعتراضات خانواده‌های اسرای صهیونیستی در کنار راهپیمایی علیه دولت نتانیاهو و صحبت‌های مخالفان دولت در خصوص سازش با حماس نشان از ترک برداشتن اتحاد پوشالی میان مخالفان داخلی دارد و جنگ غزه ایستگاه آخر نتانیاهو است.

محمد حسین طارمی
 خبرنگار

حمله جبهه مقاومت فلسطینی و حماس به رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر سال‌جاری از مناطق نوار غزه به مناطق مرزی این رژیم انجام شد. حملاتی که به‌عنوان عملیات پیروزمندانه طوفان‌الاقصی نام گرفت و از همین نقطه درگیری رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطینی آغاز شد.
 امریکا از کشورهایی است که طی سال‌های گذشته همواره از جنایات صهیونیستی حمایت کرده و رژیم صهیونیستی بواسطه همین حمایت‌های غرب و امریکا به جنایات وحشیانه خود طی این سال‌ها ادامه داده است. عملیات طوفان‌الاقصی به گونه‌ای بود که سربازان رژیم صهیونیستی به روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های خود خبر می‌دادند که غذا برای خوردن و اسلحه برای دفاع کردن ندارند. هدف و انگیزه از عملیات طوفان‌الاقصی آزادسازی فلسطین و مقابله با اشغالگری و نقض حقوق انسانی توسط رژیم غاصب صهیونیستی بود.
 حال امروز مقاومت فلسطین در یک مقطع تاریخی قرار گرفته است و ما شاهد یک پیروزی مهم علیه دشمن هستیم که یکی از آنها پیروزی در عرصه میدانی است و بعد از 70 روز حملات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین، آنها نتوانستند کاری از پیش ببرند. فقط مردم بی‌گناه را به خاک و خون می‌کشند.  مهم‌ترین مسأله روز، مسأله فلسطین و غزه است که شامل موضوعات گسترده‌ای مانند طوفان‌الاقصی،‌تجاوز رژیم ‌صهیونیستی به غزه، مقاومت 70 روزه، فعال شدن افکار عمومی جهانی ضد رژیم‌صهیونیستی، فعالیت‌های جبهه مقاومت در کشورهای مختلف اسلامی، موضع‌گیری ایران، آتش‌بس موقت بشردوستانه، تبادل اسرا و احتمال ازسرگیری مجدد تجاوز رژیم‌صهیونیستی می‌شود.
 به همین منظور نشستی تحت عنوان «بررسی پیامدهای طوفان‌الاقصی» به همت اندیشکده حکمروایی فرهنگی و اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، در خانه اندیشه‌ورزان با حضور حسین جابری انصاری، معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه برگزار شد.
 حسین جابری انصاری، معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در نشست طوفان‌الاقصی، اظهار کرد: من پیامدهای طوفان‌الاقصی را در سه سطح تحلیل و طبقه‌بندی کرده‎‌ام. نخست در سطح داخلی اسرائیلی و فلسطینی مطرح می‌کنم، سپس در سطح منطقه‌ای و در پایان در سطح بین‌المللی مطالبی را مطرح خواهم کرد.

 ترمیم بازدارندگی
با حملات جنون‌آمیز
وی با اشاره به پیامدهای درون اسرائیلی، گفت: منظومه بازدارندگی نظامی اسرائیل فروپاشید و رژیم صهیونیستی ناچار شد برای بازسازی و بازدارندگی تا سر حد جنون از امکانات خود در جنگ غزه بهره‌گیری کند. تمام دوستان می‌دانند که مفهوم بازدارندگی به چه معناست. بازدارندگی از ادبیات هسته‌ای وارد مجموعه ادبیات سیاست بین‌المللی شده است‌. در واقع به شکل عامیانه به این معناست که امکانات نظامی یک کشور به اندازه‌ای باشد که بازدارنده رقبا و دشمنان آن کشور برای جلوگیری از حمله به آن باشد.
جابری انصاری معتقد است با اتفاقات ۷ اکتبر تمام منظومه بازدارندگی اسرائیل فروپاشیده و برای اینکه مجدد قدرتش را اعاده کند و به جهان ثابت کند که قدرت بازدارندگی دارد، مجبور است تا سر حد توان از تمام امکانات نظامی خودش علیه مردم فلسطین استفاده کند.
وی با اشاره به یک ضرب‌المثل، بیان کرد: مثلی فارسی، «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید»، در رابطه با معنا و مفهوم بازدارندگی صدق می‌کند. بازدارندگی یعنی بدون استفاده از امکانات موجود به نتیجه مطلوب رسیدن. اگر بنا باشد اسرائیل اعمال زور کند و از تمام تسلیحات موجود بهره‌گیری نماید، این دیگر مفهوم بازدارندگی را نمی‌رساند.

 آتش اختلافات شعله می‌گیرد
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به پیامد ایجاد حس ناامنی در جامعه صهیونیستی، اذعان داشت: ابعاد بزرگ عملیات ۷ اکتبر طوفان‌الاقصی به احساس فقدان امنیت در جامعه شهرک‌نشینان اسرائیل دامن زد و بار دیگر این جامعه را در برابر پرسش‌های موجودیتی بودن یا نبودن قرار داد. طبیعتاً پروژه صهیونیست‌ها یک پروژه مبتنی بر شهرک‌سازی بنا شده است. یعنی یهودیان را از سراسر نقاط جهان به مرور از قبل تأسیس قانونی تا به امروز به این سرزمین‌ها آورده‌اند. شهرک‌های جدید می‌سازند و آنها را مستقر می‌کنند.
وی ادامه داد: بنابر این پروژه اسرائیل و جنبش صهیونیستی بر پایه شهرک‌سازی بوده است. این شهرک‌سازی‌ها مرحله به مرحله با تصاحب زمین فلسطینی‌ها پیش رفته است و در کنارش هم با پروژه جنگ و عملیات نظامی، روند تصاحب را تکمیل کردند‌. اندک اندک به نقطه‌ اطمینان و احساس امنیت رسیده‌اند. در چند دهه گذشته خیال شهرک‌نشینان کاملاً راحت است. نه تنها امنیت شهرک‌نشینان برقرار است بلکه این اسرائیل است که قدرت بر هم زدن آرامش مسلمانان و اعراب را حتی در دور دست‌ها دارد.
وی تصریح کرد: عملیات ۷ اکتبر زلزله‌ای بر پروژه چند دهه اخیر اسرائیل ایجاد کرد. ۷ اکتبر یک خلل اساسی بر امنیت چند ساله شهرک نشینان ایجاد کرد. با این عملیات، افسانه شکست‌ناپذیری ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل و همه تصویرسازی‌ها، عملیات روانی و شست‌و‌شوی مغزی در طول دهه‌های گذشته، در همین چهارچوب فروپاشید.
جابری انصاری ادامه داد: اسرائیل یک قدرت مادی را در سال‌های گذشته فراهم کرده بود اما افزون بر آن یک شعاع روانی ایجاد کرد و یک تصویری از خودش به مرور ساخت که به طور کلی اسرائیل را دور از شکست نشان می‌داد و نمادهای این شکست‌ناپذیری، ارتش قدرتمند اسرائیل بود‌. تمام اینها در ۷ اکتبر دچار چالش اساسی شد زیرا با تمام این تصویرسازی‌ها نتوانست امنیت خودش را تضمین کند.
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به پیامد دیگر، گفت: دال و مدعای مرکزی گفتمان راست حاکم بر اسرائیل در دو دهه گذشته مبنی بر اینکه مسأله و مشکلی به اسم فلسطین تمام شده است، باطل شد.
وی ادامه داد: اسرائیلی‌ها چند دهه این تصویرسازی را رقم زده بودند که مسأله‌ای به نام فلسطین وجود ندارد و تمام شده است. آخرین سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل قبل از ۷ اکتبر هم با این مضمون بود که، «ما از این مسأله گذر کردیم و با جهان عرب پروژه عادی‌سازی را در پیش داریم».
جابری انصاری بر این باور است که با اتفاقات ۷ اکتبر این مسأله فروپاشیده و مشخص شد که مسأله فلسطین و اشغال سرزمین فلسطینی‌ها و نفی حقوق طبیعی ملت فلسطین همچنان پابرجاست و نه تنها تنزل نیافته بلکه به اوج رسیده است. وی معتقد است که‌ این اتفاقات نشان داد فلسطین قدرت ابتکار عملی دارد که می‌تواند میز بازی را برعکس کند و تمام اوراق چیده شده را بر هم بزند. جابری انصاری گفت: اتحاد جامعه صهیونیستی را در شرایط بحران ناچار تقویت کرد و این نشان از لایه نخستین واقعیت است و در لایه‌های زیرین، بستر درگیری‌ها و اختلافات و تعمیق شکاف‌های فعال پیش از ۷ اکتبر را بلافاصله پس از پایان جنگ غزه فراهم کرد.
وی ادامه داد: طبیعتاً زمانی که جنگی اتفاق بیفتد تمام شکاف‌ها متحد می‌شوند اما این تنها لایه سطحی یک جامعه است و مجموعه‌ای از شکاف‌ها در جامعه صهیونیستی به‌صورت تاریخی وجود دارد که در دوره اخیر به دلایلی تشدید شده است.
وی افزود: مقصود من از این شکاف‌ها، شکاف‌های تشدید شده در مقطع اخیر از جمله شکاف‌های دین و دولت است که تشدید می‌شوند. الان برای برخی این سؤال مطرح می‌شود که آیا با اتفاقات ۷ اکتبر این شکاف تمام می‌شود؟ پاسخ منفی‌ است. در ابتدا به اعتقاد بنده این اتفاق می‌افتد و کارکرد طبیعی جنگ همین پیوند شکاف‌ها در یک جامعه است اما به هیچ وجه شکاف‌ها و مشکلات درونی جامعه رژیم صهیونیستی حل نشده و به قوت باقی مانده است.
جابری انصاری با اشاره به تقویت شکاف جامعه صهیونیستی در زمان فروکش کردن جنگ، اذعان کرد: بازتاب‌های جنگ ۷ اکتبر این شکاف‌ها را تقویت کرده است و فقط کافی‌ است آتش جنگ سرد شود. گرچه در حال حاضر شما هم شاهد به وجود آمدن این شکاف‌ها هستید. به طور مثال بحث جدی بر سر استعفای نتانیاهو که در میانه جنگ توسط افراد متعدد بیان می‌شود یا تظاهرات خانواده اسرای صهیونیست و برخی گزارش‌ها و ارزیابی‌های خبرنگاران که در رسانه‌ها منتشر می‌شود، نشانه‌های اولیه این شکاف‌ها را بازتاب می‌دهد.

‌تغییر جایگاه اسرائیل با اتفاقات 7 اکتبر
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با بیان اینکه آینده سیاسی نتانیاهو با اتفاقات 7 اکتبر گره خورده است، بیان کرد: نتانیاهو به‌عنوان ابربازیگر صحنه سیاست در اسرائیل و یک بازیگر مطرح در سطح منطقه‌ای که سه دهه در سیاست اسرائیل به یک پدیده تبدیل شده است، در پی ۷ اکتبر و جنگ غزه وضعیت جدیدی خواهد داشت. نتانیاهو در برابر سخت‌ترین آزمون دوران سیاست‌ورزی خود قرار گرفته است و جنگ غزه، به واپسین ایستگاه سیاست‌ورزی نتانیاهو به‌عنوان سیاستمدار درجه یک تبدیل شده است.
وی افزود: گفتمان تند و ضد فلسطینی ائتلاف راست حاکم بر اسرائیل را در پرتو ضرورت‌های جنگ تقویت کرد اما در لایه دوم تحولات فرصت تضعیف موقعیت سیاست‌ورزی راست حاکم و ائتلاف افراطی حاکم بر اسرائیل را تضعیف می‌کند. همچنین زمینه را برای برخی تغییرات در سیاست رسمی اسرائیل و برخی تیم‌های حاکم ایجاد خواهد کرد. بخش عمده این مسأله نیز منوط به توقف آتش جنگ است.
جابری انصاری ادامه داد: نگاه موجودیت یک جریان راست جنبش صهیونیستی و مجموعه مؤسسه اسرائیلی را نسبت به منازعه با فلسطینی‌ها بیش از پیش آشکار و تقویت کرد. یک تردیدی در چند دهه اخیر در فلسطینی‌ها، منطقه و جهان ایجاد شده بود که آیا اسرائیلی‌ها و جریان مؤثر بر جامعه صهیونیست نگاهشان به منازعه فلسطین از نگاه تاریخی مبتنی بر نفی طرف مقابل به سمت نگاه همسایگی و پذیرش طرف نقیض خودشان حرکت کرده است یا خیر؟ به هر حال در پرتو آنچه پروژه صلح از مادرید تا اسلو نامیده شده، تردیدهای جدی در این زمینه ایجاد شده است.
وی بر این باور است که اتفاقات ۷ اکتبر و جنگ غزه واقعیت اسرائیل را آشکار و بازنمایی کرده است و این اتفاقات نشان داد که جریان غالب مؤسس اسرائیل، به مسأله فلسطین به همان شکل تاریخی و رویکرد موجودیتی نگاه می‌کنند.
جابری انصاری بیان کرد: نتانیاهو در پرتو جنگ ۷ اکتبر در هفته گذشته اعلام کرد که یکی از افتخاراتش، توقف صلح اسلو بوده است. نتانیاهو صراحتاً اعلام کرد که نمی‌گذاریم جنبش خودگردان یا فتح در غزه پسا جنگ مستقر شود وتحولات علیه منطقه‌ را بر عهده بگیرد. تشکیلات خودگردان یا فتح و یا حتی حماس در نابودی اسرائیل متفق‌القول هستند اما با این تفاوت که تشکیلات خودگردان در بلند مدت اقداماتش را انجام می‌دهد ولی حماس در نابودی اسرائیل سرعت عمل بیشتری دارد.
وی ادامه داد: برخی شاید بگویند سخنان نتانیاهو به علت ایجاد جنگ از سوی غزه بوده اما لازم است بدانیم که نتانیاهو افتخار می‌کند که ۳۰ سال از پروژه صلح با فلسطین جلوگیری کرده است.

 نتانیاهو در بن‌بست!
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به پیامدهای وقایع 7 اکتبر در جامعه فلسطینی، اذعان داشت: خودباوری و باور به ابتکار عمل و تأثیر‌گذاری ملت فلسطین را به شکل استثنایی و کم نظیر در تاریخ منازعه در اشغال صهیونیستی نشان داد و تقویت کرد. همیشه در طول تاریخ منازعه فلسطینی، ابتکار عمل با صهیونیست‌ها بود. حتی در منازعه عربی-اسرائیلی هم در سطح جنگ‌های کلاسیک و هم در جنگ‌های مقاومت سابق فلسطینی، طرف صهیونیست ابتکار عمل را در دست داشت.
وی افزود: در نگاه تاریخی عملیات ۷ اکتبر و جنگ غزه نشان دهنده این است که فلسطینی‌ها با تمام ضعفی که دارند، می‌توانند اقداماتی را علیه اسرائیل به آن حجم از حمایت و توان نظامی انجام دهند.
جابری انصاری با اشاره به این نکته که باید فلسطین را در قالب استاندارد و واقعیت خود فلسطین نگاه کنیم، اظهار داشت: فلسطین در ۳۶۰ کیلومتر بدون جنگل و کوه و تنها یک نوار باریکی از صحرا، از زمین، هوا و دریا در معرض شدیدترین آتشبارهای بشریت قرار دارد. با وجود این هیچ یک از اهداف عمومی اسرائیل به نتیجه نرسیده و مقاومت هنوز ادامه دارد. هیچ یک از استراتژی‌های جنگی اسرائیل جز کشتار مردم عادی رقم نخورد. یعنی نه مقاومت ریشه کن شد و نه متوقف شد بلکه چه بسا بیشتر هم شد. حتی یک اسیر اسرائیلی آزاد نشد که صهیونیست‌ها یکی از اهداف اصلی جنگ را آزادسازی اسرا اعلام کرده بودند.
وی افزود: به تشبیه خود مقامات اسرائیلی کشتی تایتانیک این رژیم توسط نتانیاهو غرق خواهد شد، ایهود المرت نیز عنوان کرده بود اسرائیل دو گزینه دارد؛ مقابله و جنگ را متوقف کند و برای تبادل اسرا معامله کند و یا جنگ را بدون نتیجه ادامه دهد تا اسرا کشته شوند.
وی ادامه داد: نتانیاهو در وضعیت بسیار بدی قرار دارد و جنگ فلسطین را با کشته شدن بن‌لادن توسط امریکا مقایسه می‌کند و می‌گوید امریکا برای کشتن بن‌لادن ۱۰ سال زمان نیاز داشت و باید به من هم فرصت داد.

جنبش‌های مقاومت، ادبیات ملی‌گرایانه دارند
جابری انصاری با اشاره به تأثیر جنگ بر گروه‌های مقاومت فلسطینی، گفت: محبوبیت مردمی جنبش مقاومت اسلامی، حماس را در جامعه فلسطین مقیم سرزمین‌های اشغالی ۱۹۶۷، کرانه باختری، نوار غزه و همچنین آوارگان فلسطینی بشدت ارتقا داد و جنبش را در موقعیت پیشتاز و صدر راهبری ملت و مقاومت فلسطین قرار داده است.
وی افزود: براساس نظرسنجی ۲ الی ۳ مؤسسه معتبر نظرسنجی، در اوج جنگ مشخص شده است که متوسط محبوبیت حماس در کرانه باختری، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن ۷۰ تا ۸۰ درصد است. این در صورتی است که این اعتبار قبل از جنگ به طور مثال در کرانه باختری ۳۰ تا ۴۰ درصد گزارش شده بود. البته در غزه پایین‌تر است ولی قاعده را تغییر نمی‌دهد.
وی ادامه داد: موقعیت جنبش جهاد اسلامی به عنوان دومین جنبش جهادی مؤثر در صحنه فلسطین تثبیت و روابط همبستگی جنبش را با جنبش حماس بیش از پیش تقویت کرده است.
جابری انصاری بر این باور است که اتفاقات ۷ اکتبر، نهاد خودگردان فلسطین و ریاست آن را در برابر یکی از سخت‌ترین آزمون‌های عمر خود قرار داد و عدم محبوبیت و تأثیر‌گذاری آن را در افکار عمومی فلسطین و در روند تحولات سرزمین‌های اشغالی بیش از پیش آشکار کرد.
وی اظهار کرد: جنبش آزادی‌بخش فلسطین یا فتح قبل از مبارزات ملت فلسطین و پیش از توافقات اسلو در برابر آزمون جدید قرار گرفت و با تضعیف بیشتر رهبری رسمی این جنبش، یک بار دیگر زمینه برای ارتقای ایفای نقش نسل جدید و برخی چهره‌های برجسته اخراجی این جنبش فراهم شود.
جابری انصاری افزود: فتح بعد از اینکه وارد توافقات صلح شد، صلح به بن‌بست رسید. بن‌بست جریان صلح باعث شد گفتمان اصلی فتح و مرحوم عرفات خدشه‌دار شود و کارآمدی آن مورد پرسش اساسی قرار گرفت و این‌گونه بود که جنبش فتح به عنوان بزرگترین گروه مقاومت فلسطینی دچار بحران شد. ۷ اکتبر به علت نداشتن حضور فعال در صحنه مجدداً این چالش‌ها را تشدید کرد.
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه در دهه‌های اخیر بحثی وجود دارد که آیا این گروه‌ها برای رفع اشغال مبارزه می‌کنند یا به دنبال انجام ایدئولوژی اسلامی خودشان هستند، گفت: 7 اکتبر موقعیت ملی و اسلامی و ضد اشغالگری صهیونیست‌ها را برای دو گروه حماس و جهاد اسلامی برجسته‌تر کرد و ترکیب دینی با مسأله ملی فلسطینی خودشان را برجسته کردند و تصویرسازی علت صهیونیست‌ها را برهم زدند.
وی ادامه داد: تمام ادبیات جنبش جهاد اسلامی از ابتدای تأسیس مبنی بر جنبش ملی و مذهبی است؛ یعنی پیوندی میان اسلام و ملیت فلسطینی ایجاد کردند و عملکردشان هم از ابتدا نشان دهنده جنبه ضد اشغالی دارد.
جابری انصاری افزود: نکته آخر در درون فلسطینی‌ها پایبندی مردم غزه به سرزمین خود و عدم تسلیم آنها در برابر سیاست زمین سوخته و کوچ اجباری فلسطینی‌ها که از سوی اسرائیل دنبال می‌شود، بود. تفاوت این نسل فلسطین را با نسل آغازین اشغال به روشنی نمایش داده است. در جنگ ۱۹۴۸ حدود یک میلیون فلسطین با عملیات تروریستی صهیونیست‌ها فرار کردند و تصورشان این بود که با پیروی ارتش‌های عربی، بزودی به سرزمین‌های خودشان بازمی‌گردند.
وی ادامه داد: فلسطینی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اگر خاکشان را رها کنند، دیگر نمی‌توانند برگردند.  شما شاهد هستید که در شدیدترین آتش‌باران صهیونیست‌ها که در تاریخ بشریت بی‌سابقه است، از سرزمین‌شان بیرون نمی‌روند.
وی افزود: باوجود اینها بیش از ۱.۲ میلیون فلسطینی زیر این بمباران و کشتار عظیم زندگی می‌کنند. این تعداد فلسطینی به سمت مرز مصر هجوم نبردند؛ درست است که نصر از این سیاست جلوگیری کرد اما فلسطینی‌ها بیش از ۷۰ و اندی روز غزه را خالی نکردند.
جابری انصاری معتقد است که بین انسان اسرائیلی و فلسطینی تغییر ایجاد شده است. نسل امروز صهیونیست‌ها با نسل مؤسس اسرائیل متفاوت است؛ این یعنی این نسل به اندازه نسل مؤسس مقاوم و جنگجو نیست.
 
ایران و مقاومت، عنصر جدایی‌ناپذیر منطقه
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به تأثیرات منطقه‌ای این اتفاق، گفت: در سطح منطقه‌ای اهمیت مسأله فلسطینی در روند منطقه‌ای و ضرورت آرمان حداقلی ملت فلسطین به عنوان پیش نیاز تحولات دیگر و امکان عبور از این مسأله پیشبرد یکجانبه ایده‌هایی مبتنی بر صلح، عادی‌سازی و توسعه تثبیت شد.
وی افزود: گفتمانی در جهان گسترش پیدا کرده که مسأله فلسطین تمام شده است؛ یعنی گفتمان راست حاکم به اسرائیل بر گفتمان عربی هم حاکم شده بود. دیگر فلسطین نمی‌تواند جوشش و فعالیت سابق خودش را داشته باشد. در این شرایط هر طرفی به سمت کسب و کار خودش رفته است.
جابری انصاری ادامه داد: پیامدهای جنگ غزه نشان داد که پریدن از مسأله امکان‌پذیر نیست؛ یعنی چشم‌ها با سیاست اعراب منطقه بسته نمی‌شود. همان روند عادی‌سازی که در حال حاضر به عربستان رسیده است، از بین رفت.
وی عنوان کرد: تأثیرگذاری ایران و مجموعه مقاومت بیش از پیش آشکار شد که از روند منطقه‌ای قابل حذف نیست. یک تلقی ایجاد شده بود که ما فقط تماشاگر هستیم و روندها خارج از اراده ما اتفاق می‌افتد و فقط تحمیل می‌شود.
جابری انصاری تصریح کرد: 7 اکتبر نشان داد این مباحث پوچ است و ایران با مجموعه مقاومت جزو جدایی‌ناپذیر از واقعیت‌های منطقه و روند طبیعی منطقه‌ هستند و نمی‌توان از آن گذر کرد. هیج روندی در منطقه نمی‌تواند بدون همراهی ایران و مقاومت از عنصر تثبیت و تداوم بهره‌مند شود.
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با بیان چالش‌های ایران و مجموعه مقاومت در منطقه، گفت: پیامد و مسأله بعدی ماهیت و سطح هماهنگی موجود میان ایران و مجموعه مقاومت در برابر نوعی آزمون قرار گرفت. فرضیاتی درباره عملکرد و نوع ورود مقاومت به مسائل مطرح می‌شود.
۷ اکتبر مشخص کرد که یک اتاق عملیاتی که افراد مجموعه مقاومت را با یکدیگر هماهنگ کنند و طراحی یکسان داشته باشند و با یکدیگر اقدام کنند، وجود ندارد.
شاهد این مسأله عدم آگاهی ایران، حزب‌الله لبنان و سایر گروه‌های مقاومت از عملیات طوفان‌الاقصی بود.
وی افزود: بعد از سال ۲۰۰۵ تا به امروز میان غزه و اسرائیل، ۶ نبرد اتفاق افتاده است و هیچ‌کدام به اندازه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نبوده است. عملیات ۷ اکتبر در سطح بالایی بود که طرف مقابل مجبور شد تا سر حد جنون به این عملیات واکنش نشان دهد. آیا در یکی از این جنگ‌ها اعضای دیگر مجموعه مقاومت به صورت عملیاتی وارد جنگ شد؟
جابری انصاری عنوان کرد: در جنگ سال ۲۰۰۶ که شیعیان و حزب‌الله لبنان در مقابل کشتار و شخم‌زنی صهیونیست‌ها از جنوب لبنان تا بیروت قرار گرفتند، با آن حجم از تخریب و کشتار گسترده از سوی اسرائیلی‌ها، آیا فلسطینی‌ها در غزه یا دیگر اعضای مجموعه مقاومت مداخله‌ای کردند؟ طبیعتاً خیر.
وی ادامه داد: ۷ اکتبر نشان داد مجموعه مقاومت یک مجموعه‌ای است که همبستگی دارد و یک خوانش مشترک از تمام روند منطقه‌ای دارند و آن هم مقاومت و ایستادگی در برابر اسرائیل و مقابله با سیاست‌های هژمون‌خواه امریکا و غرب در منطقه است.
جابری انصاری در پایان این بخش افزود: اعضای مجموعه مقاومت در بحث مسائل ملی، به صورت انفرادی عمل می‌کنند و با توجه به شرایط و الزامات موجود دیگر اعضای این مجموعه فضای تنفسی برای عضو دیگر ایجاد می‌کنند. تنها استثنا، مداخله در بحران سوریه بود که آن هم مداخله گسترده غرب و کشورهای متخاصم از سطح بین‌الملل در این بحران، ضرورت ورود دیگر اعضای مجموعه مقاومت را به سوریه، تحمیل کرد.

آتشفشان خاموش توده‌های عرب دوباره روشن شد
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به پیامدهای طوفان‌الاقصی بر کشورهای عربی، اذعان داشت: روند عادی‌سازی روابط عربستان و کشورهای عربی-اسلامی با اسرائیل دچار ایست شد و البته این توقف موقتی بوده و تداوم آن منوط به تحولات بعدی در صحنه نبرد بویژه شرایط استراتژیک جنگ غزه است.
وی بیان کرد: نقش قطر به عنوان بک بازیگر منطقه‌ای میانجی که از قدرت ارتباط‌ گیری همزمان با هر دو سوی جنگ غزه برخوردار است، بهره‌مند شده است. قطر به عنوان بازیگر نقش میانی گرفت و موفق شد و به عنوان یک بازیگر کوچک که در طول چند دهه گذشته ابزارهای کوچکی برای نقش آفرینی خودش فراهم کرده، توانسته در ۷ اکتبر این نقش را برجسته‌تر کند.
جابری انصاری افزود: نقش شبکه ماهواره‌ای الجزیره به عنوان یک رسانه درجه یک تأثیر‌گذار در افکار عمومی منطقه و جهان تثبیت و تعمیق شد‌. رسانه‌ای که بر رسانه‌های غربی در موضوع غزه غلبه پیدا کرد. این امر موفقیت دیگری بود که برای قطر در این بحران رقم خورد.
وی با اشاره به تحرکات ترکیه در این اتفاق افزود: نقش‌آفرینی منطقه‌ای ترکیه به دلیل عدم پذیرش بازی میانه از این کشور باعث شد تا اندازه قابل توجهی تضعیف و ارتباط آن با هر دو سوی جنگ دچار آزمون سخت قرار شود. ترکیه بسیار تلاش کرد تا به عنوان میانجی عمل کند اما یک عمر مسلم است که نتوانست در ۷ اکتبر نقش خودش را ارتقا دهد.
جابری انصاری با اشاره به احتمال ایجاد گسل‌های خطرناک در آینده کشورهای عربی، گفت: آتشفشان خاموش توده‌های عرب دوباره روشن شد و گرمای آتش خشم پنهان درون جوامع عربی به آنچنان درجات بالایی رسید که به ضرورت همچون تحولات ۲۰۱۱ منطقه و انقلاب‌های عربی، دیر یا زود از عمق به سطح خواهد آمد.
وی اذعان داشت: یمن با نقش‌آفرینی ویژه انصارالله و صنعا برای نخستین بار در تاریخ منازعه فلسطین به بازیگر خاورمیانه‌ای تبدیل شد. محبوبیت انصارالله در یمن و جهان اسلام به طور نسبی تقویت شد و تصویرسازی نظام غالب عربی به نمایندگی عربستان و امارات علیه این جنبش با چالش‌ها و پرسش‌هایی روبه‌رو شد.
جابری انصاری معتقد است در مجموعه این پیامدها، شرایط مناسبی برای پیشبرد سیاست‌ِ‌ گذار از قدرت مشروع یا به رسمیت شناخته شده از سوی بازیگر رقیب، که در روابط بین‌الملل به «اقتدار» معنا می‌شود، به عنوان یک ضرورت حیاتی برای برخوردار کردن نفوذ و قدرت منطقه‌ای ایران از ویژگی‌های تثبیت و تداوم، فراهم شد.
 
طوفان‌الاقصی نمایش‌سیاست چند استانداردی امریکا
معاون سابق عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در پایان این نشست با اشاره به پیامدهای بین‌المللی عملیات طوفان‌الاقصی گفت: اتفاقات ۷ اکتبر در عرصه بین‌المللی، واقعیت سیاست چند استانداردی، ستمگرانه و وحشیانه امریکا و غرب و دروغین بودن شعارهای دموکراسی و حقوق بشری آنان را آشکار و به بسیاری از پرسش‌ها در میان توده‌ها و نخبگان جهان، پایان داد. وی اذعان داشت: در ایران خودمان هم سیاست غرب محل مناقشه گروه‌های سیاسی است اما آیا با نسل کشی زنده‌ای که در مقابل چشمانمان صورت می‌گیرد، جایی برای تردید وجود دارد؟ طبیعتاً اگر شخصی تردید داشته باشد، قطعاً دریچه ذهنی خودش را به روی واقعیت‌ها بسته است.