نماینده جنبش امل در تهران:
با آمدن حاج قاسم سلیمانی به لبنان؛ وحدت جای جنگ را گرفت
لبنان هرچند کشوری کوچک است اما موقعیت راهبردی این منطقه در غرب آسیا آن را از کشورهای دیگر متمایز کرده است، خط مقاومت در لبنان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با رشادت امام موسی صدر، شهید چمران و شهدای دیگر تبدیل به یک هویت پایدار شد، هرچند اختلافاتی بین نیروهای مقاومت در لبنان وجود داشت اما حضور شهید حاج قاسم سلیمانی منجر به رفع اختلاف و تنومند شدن درخت مقاومت شد، صلاح فحص نماینده جنبش امل در تهران درباره ویژگیهای بارز سردار مقاومت؛ شهید حاج قاسم سلیمانی میگوید. این گفت وگو در آذر ماه 1400 انجام شده است.
نقش حاج قاسم سلیمانی در مقاومت لبنان چگونه بود؟
ما معتقدیم که محرومیت مولود امروز نیست؛ بلکه این مولود مربوط به هزاران سال قبل است همچنین اعتقاد داریم محور خط مبارزه متعلق به امروز نیست بلکه استمرار مسیر انبیا و اولیای الهی از امام علی و امام حسین تا کربلا و تا به امروز است، این مسیر از شهدا دیده میشود و از سیدالشهدای امام حسین شروع و تا به امروز تا شهید حاج قاسم سلیمانی نمود میشود، این شهدا با خونهای خودشان زمین را آبیاری کردند تا اینکه نهالی با نام مبارزه با ظلم نشاندند، قاسم سلیمانی به صورت کامل میدانست که به شهادت خواهد رسید و به پیروزی خواهد رسید و همانطور که میبینید شهید قاسم سلیمانی با پیروی از مشی شهدا و بزرگانی که قبلاً در حوزه لبنان فعال بودند، توانست یک نیروی مقاومتی برای لبنان ترسیم کند که هدف معین دارد و برای این نیرو مقاومت درنظر داشت و برای این مهم به تقویت نیروهای مقاومت در برابر اسرائیل اقدام کرد تا آنجا که اسرائیل نه تنها از اسم قاسم سلیمانی میترسید؛ بلکه لرزه به تنش میافتاد؛ بنابراین این شهید قاسم سلیمانی توانست بذرهای مقاومت را تبدیل به درختان توانمند و قوی کند در حالی که تا پیش از آن مقاومت در موضع دفاع بود. باوجود شهید قاسم سلیمانی آن را در حالت تهاجمی قرار داد و راه حاج قاسم همچنان ادامه دارد و تا نابودی دشمن اسرائیلی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین تأثیر جمهوری اسلامی ایران وشهید حاج قاسم سلیمانی بسیار زیاد بود ونقش بسیار بزرگ و مهم در شکوفایی محور مقاومت داشتند وهمچنین در شکوفا شدن توانمندیهای لبنان از طریق جنبش امل و معتقدیم که خط و مسیر قاسم سلیمانی همان مسیر و روش ماست که منطبق بر روش و اصول اولیا و اوصیا شروع شد و با سیدالشهدا ادامه یافت و ادامه خواهد داشت.
در واقع، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا منطقه را برای ایستادن در برابر رژیم صهیونیستی قدرتمند سازد. این نقش با انتصاب سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بیش از پیش تقویت شد. شهید سلیمانی در مسیر دفاع از حق در برابر باطل جانفشانی کرد. او خون خود را در همین مسیر داد.
حاج قاسم و سپاه قدس یکی از ستونهای مقاومت در لبنان بودند و در این زمانی که جنگ تموز یا نبرد سخت 33 روزه شروع میشود مقاومت به صورت اصلی این موضوع ثابت کرد که بر دشمن اسرائیلی و صهیونیست برتری دارد و این تنها از سه طریق ممکن بود اولاً حمایت ملت لبنان از مقاومت، ثانیاً وحدت ملی که برای مقاومت بود و ثالثاً آنچه مهم است حمایت جمهوری اسلامی ایران از این مقاومت بود مخصوصاً شهید قاسم سلیمانی که اساس و اصلی در این مقاومت بودند واینکه در جنگ 33 روزه به صورت دائم در تماس بودند، جنبش امل و حزبالله در کنار یکدیگر با حمایت ایران و حاج قاسم سلیمانی به پیروزی رسیدند.
شهید قاسم سلیمانی توانست به جهانیان اثبات کند که مقاومت لبنان قادر به شکست ونابودی اسرائیل است هرچند توانمند وقوی باشد و این توانمندی ها بیهوده نبود؛ بلکه نتیجه تلاشهای بسیار بود که شهید حاج قاسم سلیمانی انجام دادند و این توانمندیهای مقاومت زاده امروز و بر لحظه نبود بلکه نتیجه سالها تلاش فرمانده شهید تلاشگری بود که شبانهروز بین لبنان و ایران جهت تقویت محور مقاومت فعالیت داشت و با نیروهای قدس توانست که مقاومت را تقویت کنند تا مقاومت در محور سیاسی و نظامی پیروز شود.
موضع رژیم صهیونیستی در قبال حمایت سپاه قدس و شخص حاج قاسم سلیمانی در حمایت از مقاومت لبنان چه بود؟
اسرائیل وقتی که وضعیت را به این صورت دید و متوجه شد که مبدأ اصلی مقاومت حاج قاسم ایران بوده است شروع به مقابله جدی کرد. ابتدا تحریمهایی را شروع کرد که این تحریم ها بر ضد ایران صورت گرفت که در تمام زمینههای اقتصادی به ایران فشار آوردند؛ چرا که به خوبی این موضوع را می دانستند که در جنگ نظامی با ایران قطعاً نابود خواهند شد و از موجودیت محو میشوند وهمه میدانند اگر می خواهیم درباره حاج قاسم سلیمانی صحبت کنیم سخن به درازا میکشد؛ ایشان انسان مهربان و دلسوزی بودند. از نزدیک ایشان را نمیشناسم ولیکن دربارهشان شنیدهام، ایشان یک سیاستمدار ماهر و یک نظامی باهوش و یک دیپلمات باتجربه بود و در اوج توانمندی بسیار مهربان بودند، در زمان سختیها بسیار صبور بودند تمامی این صفات که عنوان کردم در شخصی به نام حاج قاسم سلیمانی جمع شده بودند، نمیتوانیم در هیچ زمان، شخصیتی مثل ایشان پیدا کنیم ؛ گویا که این شخصیتها آفریده شدند برای یک زمان ومقطع معینی که نقش مشخص ومعین برعهده دارند وخداوند متعال خواسته آنها را به وجود بیاورد تا از طریق آنها قیام ضد ظلم بوجود بیاورد امثال این افراد مانند شهید چمران که یک دانشمند،شاعر، یک فرد مقاوم و نظامی قوی بودند. یک فرمانده نظامی و سیاسی بودند و در عین حال پدر یتیمان بوده و در زمان سختی ها صبور بودند؛ بنابراین میبینیم که امثال این شخصیتها بسیار کم نظیر هستند.
حاج قاسم سلیمانی جهت نیل به وحدت در بین گروههای مقاومت چه اقداماتی انجام دادند؟
همانطور که میدانید هدف شهید حاج قاسم سلیمانی تنها شیعیان جهان نبود یا به عبارت دیگر یکی از پایههای اساسی جمهوری اسلامی رفع ظلم نه فقط از شیعیان جهان بلکه در تمام جهان است. در موضوع فلسطین؛ فلسطین هم برادران سنی ما هستند و در فلسطین هیچ شیعهای وجود ندارد ولی همانطور که در حال حاضر میبینید مهمترین قضیه برای انقلاب اسلامی و برای سپاه پاسداران و شهید حاج قاسم سلیمانی و سایر شهدا ؛ موضوع فلسطین است؛ بنابراین ارتباط ما در موضوع فلسطین نه یک ارتباط مذهبی بلکه یک ارتباط انسانی و بشری است. یک ارتباط اخلاقی، ذاتی و انسانی است و ارتباطی جهت رفع ظلم از انسان؛ بنابراین یکی از اهداف مهم شهید قاسم سلیمانی رفع ظلم از بشریت بود و این خود یکی از اصول مهم و اساسی وحدت بین حماس و جهاد اسلامی بود. هدف شهید حاج قاسم سلیمانی انسان و بشریت بود و رفع مظلومیت از انسان. ایشان با تمام توان در جهت وحدت مقاومت تلاش کردند و مقاومتهای مختلف و پراکنده را متحد کرد ما در لبنان نبردهایی در مراحل مختلف داشتیم و روزهایی بر ما گذاشت که جنگ بین حزبالله داشتیم ولی من معتقدم که این نبرد به پایان رسیده؛ از زمانهای بسیار بسیار طولانی به پایان رسیده واز زمان آمدن شهید حاج قاسم سلیمانی وحدت جای جنگ را گرفت که میان جنبش امل و حزبالله بود و این وحدت ضربالمثل شده و مطمئن باشید با این وحدت توانمند و قدرتمند شدیم.
به عقیده شما چرا امریکا اقدام به ترور شهید سلیمانی کرد؟
آنچه شهید سلیمانی برای مقاومت در لبنان انجام داد فراتر از ارائه کمک بود. او بشدت بر معادله قدرت در لبنان به نفع مقاومت تأثیرگذار بود. درست به همین دلیل است که امریکاییها تصمیم به قتل او گرفتند و در نهایت نیز او را به شهادت رساندند. قاسم سلیمانی خون خود را برای اسلام و دفاع از حق و دفاع از ملتهای منطقه تقدیم کرد. بدون شک راه او از این پس نیز ادامه پیدا خواهد کرد و متوقف نخواهد شد.
مشکل امریکا و اسرائیل این است که فکر میکنند که میتوانند در پشت افراد پنهان بشوند، نمیدانند که این انقلاب نتیجه 1400 سال قبل و انقلاب امام حسین است. دشمن گمان میکرد با شهادت حاج قاسم مقاومت تمام میشود، من میخواهم سؤالی در اینجا مطرح کنم آیا با شهادت امام حسین علیه مقاومت به پایان رسید یا به پیروزی رسید؟ همه میدانند حتی دشمنان هم می دانند که با شهادت امام حسین مقاومت قویتر شد و به پیروزی رسید و ظلم نابود شد ودر اینجا یکی از اشتباهات بزرگی که امریکا مرتکب شد به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی بود واین موضوع به اعتقاد امریکائی ها ، اسرائیلی ها ودشمنان این است که با این کار میتوانند مقاومت را متوقف کنند ولی کسانی که در مسیر امام حسین قدم بردارند وکسانی که ازخط اولیا و اوصیا پیروی میکنند وخط محور کربلا متابعه میکنند هرگز متوقف نمیشوند.با شهادت حاج قاسم، مقاومت قویتر شد؛ همانطور که با چشمان خودتان دیدید.
هدف اصلی و اساسی ایالات متحده امریکا از اقدام به ترور شهید سلیمانی تضعیف مقاومت و نابودی آن بود. به نظر شما امریکاییها توانستهاند هدف خود یعنی تضعیف مقاومت را محقق سازند؟
طبیعتاً سیر حوادث و تحولات بیانگر آن است که مقاومت هیچگاه تضعیف نشده است. من به شما قول میدهم که آنها اکنون خود نیز به خوبی میدانند که ترور سردار سلیمانی موجب تضعیف مقاومت نشده و هدفشان در این زمینه محقق نگشته است. به همین دلیل آنها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که در ماجرای ترور سردار سلیمانی با هدف تضعیف مقاومت دچار اشتباه محاسباتی شدند.
این مسأله را نیز نباید فراموش کرد که حملات موشکی ایران به پایگاه عینالاسد پس از شهادت سردار سلیمانی نیز خسارتهای فراوان و غیرقابل پیشبینی را به ایالات متحده امریکا تحمیل کرد؛ هرچند که امریکاییها از آن روز تا کنون تمام تلاش خود را برای سرپوش گذاشتن بر خسارتهای بزرگ خود در عینالاسد به کار بستهاند اما واضح است که در آن حملات متحمل ضربات مهلکی از سوی جمهوری اسلامی ایران شدند.
با خون این شهدا مردم بیدار شده و قدرتشان بیشتر میشود. مردم منطقه بار دیگر دریافتهاند که امریکاییها و صهیونیستها دشمنان ما هستند و هیچ خیری برای ملتهای منطقه ندارند. آنان تنها به دنبال ظلم، استضعاف و محرومیت در منطقه هستند و میخواهند که ملتهای مسلمان زیر سلطه آنان باشند. اما آنان باید مطمئن باشند که بهجای قاسم سلیمانی، هزاران قاسم سلیمانی برخواهند خاست؛ زیرا هر شهید، مانند خوشه گندمی است که با کاشتن هر دانه آن در زمین، هزاران خوشه و دانه دیگر خواهد رویید.
در باور ما، از خون هر شهید که بر زمین ریخته میشود، درختی خواهد رویید. درست مانند شهادت امام حسین(ع) که شهادت این امام همام، از آن تاریخ تا امروز به راه ما نور داده است، شهدایی چون قاسم سلیمانی نیز ما را قویتر خواهند کرد، قوتی که باعث خواهد شد منطقه مانند گذشته دیگر به دست صهیونیستها و امریکا نخواهد ماند.
امریکاییها با این اشتباه بزرگ، نه فقط خط مقاومت در منطقه، بلکه شیری را بیدار کردند که در آینده وضعیت منطقه را به کلی دگرگون خواهد کرد. شهادت شهید سلیمانی و دیگر شهدایی که جان خود را در این حمله از دست دادند، به این آسانی نخواهد گذشت؛ چراکه به اعتقاد ما، هرچه از ما و از ملتهای منطقه شهید شوند، قدرت مردم بیشتر خواهد شد. همین امروز امریکاییها میگویند که در منطقه جنگ نمیخواهند چون میدانند اگر در منطقه جنگ صورت بگیرد، ضربه محکمی خواهند خورد و دیگر توانایی کمک و حمایت از اسرائیل را نخواهند داشت.