انصارالله یمن زیر ذرهبین ایرانجمعه
امروز اگر نام یمن در میان اخبار شنیده شود، اغلب ناشی از اخبار جنبش حوثیها است. اما قریب یک دهه قبل، یمن را بیشتر به القاعده میشناختند. چه آنکه یکی از مأموریتهای اصلی اسامه بن لادن، شهروند ثروتمند سعودی و مؤسس القاعده، حضور در یمن و تضعیف شیعیان آن بود. کوچکترین و در عین حال چهارمین همسر بن لادن نیز زنی یمنی از جنوب این کشور بود که به سبب ایجاد پیوند و کسب حمایت چهرههای مذهبی و قبیلهای مهم این وصلت، انجام شده بود. اما این پدیده بومی یمن نبود و حاصل ترویج وهابیت با پول و قدرت عربستان در یمن بود. بر خلاف وهابیت، شیعیان دارای سنت سیاسی طولانی مدت در یمن هستند. 1120 سال قبل، زمانی که یحیی بن حسین به دعوت مردم یمن از حجاز وارد صعده شد و پس از آنکه موفق شد برخی از اختلافات قبیلهای میان قبایل همدان بن زید وخولان بن عامر را در شمال کشور حل کند، از یک «حَکَم» به «حاکم» تبدیل شد و مرجعیت دینی نیز پیدا کرد. او به «هادی» مشهور شد و از آن پس سازمان سیاسی و مذهبی قدرتمندی را با عنوان «نهضت هادویان» ایجاد کرد که تا بیش از هزار سال بعد، یعنی شهریور 1341 ادامه یافت و یکی از شروط 16 گانه حاکم را، سیادت از نسل امام حسن یا امام حسین (علیهما السلام) قرار داده بود. در این میان اگرچه نارضایتی زیادی از حکمرانان وقت وجود داشت، اما صعده آخرین منطقهای بود که تسلیم نیروهای جمهوری شد. شهری که در یمن، در حکم قم برای ایران است. مرکزی که بیش از هزار سال مرجعیت مذهبی منطقه را داشته است. حکمرانان جدید که توسط کشورهای همسایه پشتیبانی میشدند، به مرور سعی به تغییر مذهب به سوی وهابیت داشتند. سرانجام بعد از انقلاب اسلامی ایران، شیعیان یمن بار دیگر زنده شدند. جنبش الحوثی، در برابر اندیشههای وهابی قد علم کرد. جنگ میان حوثیها و القاعده، اولین آزمون حوثیها بود.
محمد مهدی اسلامی
نویسنده و پژوهشگر تاریخ
صدور انقلاب ایران به یمن
العربیه عربستان سعودی درباره ریشه تشکیل این گروه نوشته است: «بر خلاف تجربیات جنبشهای اسلام سیاسی در جهان عرب، اسلامگرایان ایران که در سال 1979 در یک انقلاب مردمی به قدرت رسیدند و حکومت شاه را سرنگون و جمهوری اسلامی ایران را تأسیس کردند، توانستند تجربه سیاسی متفاوتی را تحکیم کنند و نه تنها یک دولت بسازند، بلکه الگویی از حکومت ایجاد کردند که پایههای آن برگرفته از «مرجعیت اسلامی» بود. آنها به یک قدرت منطقهای تبدیل شدند و نفوذ آن به تعدادی از پایتختهای عربی گسترش یافت.»
این الگوسازی، همان چیزی بود که در ابتدای انقلاب اسلامی به عنوان «صدور انقلاب» از آن یاد میشد و حاکمان عرب سعی بر آن داشتند تا با تصویرسازی صدور اسلحه و ... آن را مخدوش سازند.
«صلاح احمد فلیته» پدر «محمد عبدالسلام فلیته» که این روزها به عنوان سخنگوی انصارالله یمن، زیاد در برابر رسانهها ظاهر میشود، یک قاضی صاحب نفوذ بود که در سال 1364، با الهام از انقلاب اسلامی ایران «اتحادیه جوانان مؤمن» (تنظیم الشباب المؤمن) را در «یمن شمالی» تأسیس کرد. این گروه، تعلیم جوانان را زیر نظر استادانی همچون مجدالدین المؤیدی و سید بدرالدین حوثی دنبال میکرد. فعالیت این گروه زیاد طولانی نشد و حکومت وقت به استناد آنکه طبق قانون اساسی وقت یمن، تشکیل هر گروه سیاسی یا مذهبی-سیاسی را ممنوع کرده و پس از اتهام ارتباط اعضای این گروه به ایران، آن را تعطیل کرد.
ورود رسمی به عرصه سیاست
اول خرداد سال 1369، در پی نشست دو جانبه وزرای خارجه دو کشور یمن شمالی و جنوبی و با اعلام اتحاد، کشور جدید یمن با پایتختی مرکزصنعا شکل گرفت. صنعا پایتخت باستانی یمن بوده است و در آن خانههایی قدیمی وجود دارد که گفته میشود بیش از ۳ هزار سال قدمت دارند و آنها را سام، پسر نوح پس از طوفان ساخته است. صنعا پیش از آن پایتخت یمن شمالی بود و در عداد مناطق نفوذ شیعیان یمن قرار داشت.
با استفاده از این فرصت در همان سال محمد یحیی عزان یکی از بنیانگذاران اتحادیه تعطیل شده، تشکلی با نامی مشابه، «منتدى الشباب المؤمن» به معنی «مجمع جوانان مؤمن» راه انداخت. از دیگر مؤسسان این گروه چهرههایی همچون محمد یحیى عزان، عبدالکریم جدبان، علی احمد الرازحی، صالح هبره و عبدالملک الحوثی بودند. همچنین محمد بدرالدین الحوثی (برادر رهبر قبلی و فعلی حوثیها) که در دورههای آموزشی گروهشان، درست «انقلاب اسلامی ایران» را تدریس میکرد.
کمی بعد در امتداد این گروه، «حزب الحق» در چهارچوب رسمی شکل گرفت و «سید حسین الحوثی» یکی از نمایندگان برگزیده این حزب طی سالهای 1372 تا 1376در مجلس یمن بود. سید حسین، پس از پایان آن مجلس دیگر نامزد انتخابات نشد اما دبیرکل تشکیلات جوانان مؤمن شد. پس از مسئولیت حسین الحوثی بر این تشکیلات، این جریان در ادبیات سیاسی جهان به حوثی مشهور شد. او خواستار جواز فعالیت حزبی، تأسیس دانشگاه و به رسمیت شناخته شدن از سوی دولت بود اما دولت وقت یمن با بیان اتهاماتی در برابر آنها کارشکنی میکرد.
از 27 دیماه سال 1380 به ابتکار سید حسین الحوثی، در شرایطی که امریکا به بهانه ماجرای پرابهام 11 سپتامبر لشکرکشی به منطقه را آغاز کرده بود؛ این تشکیلات شعار «الله اکبر، مرگ بر امریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود، و اسلام پیروز است» را نماد خود ساخت. حوثی با تکرار این شعار که به «صرخه» مشهور شده است در راهپیماییها و نیز پس از هر نماز روزانه، سعی به بروز اندیشه وحدت افزای خود میان گروههای مختلف یمنی داشت. دولت وقت که با امریکا همبستگی داشت و مخالف توسعه اسلام سیاسی توسط این گروه بود و سرانجام در سال 1383 برخورد نظامی با آن را در دستور قرار داد. مقاومت این گروه در برابر سرکوب مسلحانه دولت، اگرچه شهادت سید حسین الحوثی را در 19 شهریور 1383 پی داشت، اما منجر به شکلگیری یک جنبش در میان باورمندان به «مقاومت» در برابر جریان ضداسلامی شد.
سیدحسین در دوره مسئولیتش اثرات زیادی بر جنبش شیعیان یمن داشت. او انتظار برای موعود را هدف قرار داده بود و معتقد بود امام خمینی با زنده کردن سنت برائت از مشرکان، مردم را با معنای صحیح و قرآنی حج آشنا کرد. سید حسین از بنیانگذار جمهوری اسلامی با عنوان امام یاد میکرد و افکار او را نجاتدهنده میدانست. و چندین بار به ایران سفر کرد.
حسین الحوثی فعالیتهای اجتماعی متعددی به مردم منطقه خود ارائه کرد که از جمله آنها ایجاد جمعیت خیریه مَرّان ، تأسیس مدارس دینی، تأسیس مراکز بهداشتی و فعالیتهای عمرانی مختلف به شمار رفته است.
مدت کوتاهی پدرش بدرالدین گروه را سرپرستی کرد اما خیلی زود، سید عبدالملک الحوثی، برادر کوچکتر سید حسین که خود از مؤسسان «جوانان مؤمن» بود و به لحاظ فکری و فرهنگی شخصیتی قوی داشت به عنوان دبیرکل جدید برگزیده شد. انتخابی که با نگاهی به نزدیک به 20 سال دبیرکلی وی، نشان میدهد تا چه اندازه مناسب بوده و توانسته است تشکیلات خود را به صورت چشمگیری تقویت کند.
نقش امریکا در ترور سید حسین
برخلاف تصویری که رسانههای ضدمقاومت از حوثیها ساختهاند، این جریان جویای جنگ نبود. حسین الحوثی همواره به عنوان شخصیتی که خواهان حفظ منافع کشور و وحدت و امنیت آن است، ظاهر میشد؛ او حتی عضو تیم مصالحه بین کنگره و احزاب اصلاحات از یک سو و کنگره با حزب سوسیالیست از سوی دیگر بود.
شهید حسین الحوثی هنگامی که متوجه شد وقایع و تحولات یمن به سمت جنگ پیش میرود، تصمیم گرفت پایتخت را به مقصد استان صعده ترک کند؛ این یک موضع اصولی از جانب وی در رد جنگ بود. او این تصمیم را با وجود دستور مقامات مبنی بر ممانعت از خروج تمامی اعضای پارلمان از پایتخت، یعنی صنعا به منظور مشروعیت بخشیدن به این جنگ گرفت و حتی تعدادی تظاهرات علیه آن جنگ را رهبری کرد. اما سیاست امریکا، جنگ افروزی بود و تسلیمناپذیری در برابر چنین دشمنی، اندیشه بنیادین جریان «مقاومت» است. امروز ریشه رفتارهای انصارالله دیگر مخفی نیست.
سازمان ارشاد اخلاقی یمن سه سال پیش سندی محرمانه را منتشر کرد که به دو تماس تلفنی بین «علی عبدالله صالح»، رئیس جمهور سابق یمن و «جورج تنت»، رئیس سازمان سیا مربوط میشد و دخالت امریکا در آن کشور را آشکار میساخت. در همین خصوص، گزارشی از وزارت خارجه امریکا در ۳۰ مه ۱۹۹۸ منتشر شد که طی آن پروژه ایجاد یک پایگاه دریایی امریکا برای نیروهای «ماینز» در منطقه بریگا در استان عدن فاش شد. ماجرایی که با مقاومت حوثیها ناکام ماند.
براساس اسناد محرمانهای که وزارت امنیت و اطلاعات یمن در ساختمان سابق امنیت ملی در صنعا به دست آورده، مقدمات جنگ داخلی برای یمن، در واشنگتن بین «جورج بوش» رئیس جمهور سابق امریکا و صالح، همتای یمنی دستنشاندهاش آماده شد. صالح در آن سفر که بسیار هم مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی قرار گرفته بود، علاوه بر بوش با «دیک چنی» معاون رئیس جمهور امریکا، «کالین پاول» وزیر امور خارجه، «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع و دیگر مقامات سی.آی.ای و اف.بی.آی ملاقات کرده بود.
صالح شش روز پس از بازگشت از واشنگتن در 24 خرداد 1383، جنگ علیه سیدحسین بدرالدین الحوثی را در «نبرد اول با صعده» آغاز کرد و برای دستگیری یا کشتن سیدحسین 54 هزار دلار جایزه تعیین کرد. دو ماه پس از آغاز جنگ، دو فرمانده ارشد نظامی امریکایی با هدف کمک به رژیم صالح در پیروزی در نبرد وارد صنعا، پایتخت یمن شدند. این جنگ 88 روز به طول انجامید و در طی آن ورود آب، غذا و دارو به صعده ممنوع شد. سرانجام 19 شهریور 1383 عوامل نظامی امریکا سیدحسین الحوثی را در منطقه «جرف سلمان» در مران، واقع در استان صعده محاصره کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
اسناد امنیتی به دست آمده نشان میدهند که در همان روز، «جان ابوزید» ژنرال جان ابوزید فرمانده نیروهای امریکایی مستقر در منطقه که در عراق مستقر بود و چند ماه قبل از آن، از یک حمله جریان مقاومت در شهر فلوجه عراق جان به در برده بود، از علی عبدالله صالح به خاطر اینکه توانسته بود با کمک خودشان سیدحسین الحوثی را از سر راه بردارد، تشکر کرد و آن را یک «پیروزی» دانست.
علامه بدرالدین
علامه بدرالدین الحوثی یکی از مراجع بزرگ شیعیان یمن به شمار میرود. وی به عنوان رهبر معنوی جنبش انصارالله، نقش مهمی در ارتقای فکری و فرهنگی زیدیه معاصر یمن و نزدیک کردن آنها به اندیشه انقلاب اسلامی دارد. او یکی از پایهگذاران حزب الحق به شمار میرود. بدرالدین حوثی برای خود مأموریت احیا و گسترش مکتب اهل بیت(ع) در یمن را قائل بود و در کنار برخی از علمای زیدی همچون مجدالدین مؤیدی برای مقابله با سلفیگری و وهابیت نقش ایفا کرد.
وی با شروع قیام امام خمینی از انقلاب ایشان حمایت کرد و تحت تأثیر اندیشههای امام قرار گرفت. بدرالدین الحوثی بر اثر فشارها و تهدیدهای وهابیت، از یمن به ایران آمده و مدتی در قم اقامت کرد. در طول این مدت با محافل علمی حوزه علمیه قم آشنا شد و به تقویت اندیشه خود پرداخت و همچنین با اندیشههای انقلاب اسلامی بیشتر آشنا شد. او در اولین فرصت ممکن به یمن بازگشت و به نهضت مقابله با وهابیت ادامه داد.
وی پس از شهادت فرزندش حسین، به رغم داشتن 80 سال سن، سکونتش در صنعا را رها کرد و به کوهستانهای صعبالعبور صعده رفت و با رد پیشنهادهای حکومت به نبرد با دولت مرکزی در شمال یمن پرداخت و رهبری مستقیم جنبش حوثیها را برعهده گرفت. او به علت کهولت سن امور مبارزه را به فرزندش سید عبدالمالک واگذار کرد و سرانجام در سن 86 سالگی، در چهارم آذر 1389 چشم از دنیا فروبست. گروه القاعده مدعی شد او را روز عید غدیر با یک خودروی
بمبگذاری شده بین صعده و الجوف ترور کرده است.
تداوم جنگ ارتش علیه مقاومت یمن
پس از شهادت سیدحسین، دولت یمن برای سرکوب مجدد حوثیها در آخرین روز اسفند 1383 جنگ دوم را در صعده شروع کرد. مقاومت غیرقابل انتظار آنها موجب شد هفتم فروردین، دولت یمن پایان جنگ دوم را اعلام کرد اما فشارها علیه شیعیان پایان نیافت. آنها هدف حملات نظامی قرار گرفتند و برگزاری هرگونه مراسم مذهبی ممنوع شد.
دولت یمن به دستور علی عبدالله صالح به مساجد شیعیان حمله کرد، تمامی کتابهای مقدس از جمله نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه در صعده و صنعا جمعآوری و به میدان مرکزی شهر صنعا به نام «ساحهالحریه» (میدان آزادی) منتقل شده و در برابر چشم مردم پایتخت به آتش کشیده شد. نیروهای نظامی به فرماندهی علی محسن الاحمر حملاتی به مناطق شیعهنشین داشتند و در این میان از سلاحهای نامتعارف و بمبهای خوشهای استفاده کردند. برای بازدارندگی از جنبش شیعیان، نظامیان یمنی پس از سوزاندن پیکرهای برخی رزمندگان شیعه، آنان را با طناب به خودروهای نظامی بستند و در برابر چشم مردم کیلومترها روی خاک کشیدند.
قبل از امضای توافقنامه بین ارتش و انقلابیون حوثی، چهار دور دیگر به رهبری عبدالملک جنگهایی ادامه یافت و در فاصله میان سالهای 1385 تا 1388، نیروهای ارتش یمن و حوثیها چندین بار با یکدیگر روبهرو شدند که منجر به کشته شدن شماری از طرفین و بازداشت تعداد زیادی از وابستگان به حوثیها شد. سنگینترین این جنگها عملیات زمین سوخته بود. دولت یمن در مرداد 1388 این عملیات را علیه حوثیها در صعده آغاز کرد که به جنگ ششم صعده نیز معروف است. در این جنگ، دولت یمن از امکانات گستردهای برای دستیابی به اهدافش استفاده کرد و صدها نفر از مردم و نیروهای نظامی کشته شدند و صدها تن از علما و فعالان سیاسی و فرهنگی به دست نیروهای امنیتی ترور شده یا به زندان افتادند.
رهبری شیعیان در این جنگ با سید عبدالملک حوثی و برادرش سید یحیی الحوثی بود. سید یحیی از نمایندگان مجلس یمن بود که مجلس نمایندگان مصونیت سیاسی وی را سلب و درخواست بازداشت وی از اینترپل را صادر کرد.
این درگیری به خاک عربستان سعودی هم کشیده شد و سبب شد ارتش عربستان به مواضع این گروه حمله کند. در این درگیریها حکومت مرکزی یمن و مداخله برخی کشورها (عربستان و امریکا) در یک طرف و مبارزان حوثی در طرف دیگر بودند. این درگیریها میانه زمستان 1388 برای مذاکره پایان یافت که شکستی برای ارتش به نظر میرسید. جنگ ششم نشانگر تقویت قدرت نظامی و عملیاتی شیعیان در رویارویی با نیروهای دولتی بود. آنها موفق به انهدام سه فروند هواپیمای جنگنده سوخو، یک فروند بالگرد نظامی و دهها دستگاه از تانکهای ارتش شدند.
بیداری اسلامی
این اما پایان ماجرا نبود، بهمن 1389، همزمان با سالگرد انقلاب اسلامی و با گسترش موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی، جوانان یمنی نیز برای سرنگونی حکومت یمن دست به قیام زدند. این قیام با حمایت حوثیها و شخص عبدالملک حوثی روبهرو شد و دامنه اعتراضات مجدداً در صعده بالا گرفت. در نتیجه این درگیریها، حوثیها توانستند در اسفندماه بر استان صعده مسلط شوند و اداره این استان را در دست بگیرند.
فرجام بیداری اسلامی یمن در سال ۲۰۱۱م به طرح شورای همکاری خلیج فارس یا المبادره الخلیجه به رهبری عربستان سعودی منجر شد. در این طرح قرار بود گفتوگوهای ملی میان تمام احزاب و جریانهای یمنی برای دستیافتن به توافقی جامع جهت تدوین قانون اساسی و حکومت جدید، از جمله تقسیم بندی یمن به چند اقلیم صورت بگیرد. اما در این مسیر نیز از مرز توافقات عبور شد و به نتیجه نرسیدن طرح تدوین قانون اساسی، استمرار فساد حکومتی و ناکامی دولت در تأمین نیازهای ضروری مردم و محقق نشدن طرح شورای همکاری خلیج فارس زمینهساز موج دوم بیداری اسلامی در یمن شد. جنبش انصارالله با همراه کردن بسیاری از قبایل و بزرگان، انقلاب خود را فراگیر کرد. جنبش فراگیر انصارالله معتقد بود حکومت یمن به تمام معنا فاسد است که به عنوان نمونه میتوان به امتیازات نفتی که در انحصار خاندان احمر و برخی افراد وابسته به عربستان سعودی است، اشاره کرد.
حوثیها در چند مرحله نهایتاً وارد صنعا شدند و پس از مدتی درگیری با حکومت یمن در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ توانستند بیشتر بخشهای مهم پایتخت، از جمله کنترل مراکز دولتی و ساختمان رادیو- تلویزیون را در صنعا به دست بگیرند. انصارالله در این مقطع با منصور هادی در حد امکان همراهی کرد تا یک دولت توافقی شکل بگیرد و از تداوم جنگ پیشگیری شود. اما منصور هادی استعفا کرد و با کارشکنی جریان غربی و برگزار نشدن جلسه مجلس جهت بررسی استعفای رئیس جمهور، خلأ سیاسی پدید آمد. انصارالله به سرعت مجلس ملی انتقالی را با 551 عضو شکل داد.
به دنبال این اقدام، منصور هادی به عدن گریخته و با اعلام پس گرفتن استعفای خود، اقدام به تشکیل دولت موقت در عدن کرد. همزمان با این اقدام، ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی در 6 فروردین 1394، در حمایت از منصور هادی، حملات هوایی و دریایی شدیدی را به یمن آغاز کردند که به دنبال آن بسیاری از زیرساختها، مراکز نظامی و غیرنظامی یمن ویران شد. براساس برخی آمارها تا یازدهم تیر ۱۳۹۴ شمسی، بیش از سه هزار نفر شهید و بیش از هفت هزار نفر مجروح شدند.
انصارالله و کمیتههای مردمی نیز پس از حملات هوایی ائتلاف ابتدا مناطق مختلف یمن را برای مقابله با القاعده و نیروهای همپیمان با ائتلاف به کنترل خود درآوردند. اما پس از گذشت حدود دو ماه از تجاوز ائتلاف به رهبری عربستان سعودی، جنبش انصارالله و نیروهای مردمی به همراه ارتش یمن در پاسخ به تجاوزات ائتلاف، عملیاتهای متعددی را علیه عربستان انجام داد. با گسترش حملات ائتلاف، انصارالله یمن با هدف توقف حملات، از موشک بالستیک علیه سعودی استفاده کرد که منجر به عقبنشینی عربستان شد. حوثیها بیش از 10 سال قبل از موشکهای خود رونمایی کردند. سامانه موشکی «صرخه-1»، «زلازل-1»، «زلازل-2» و النجم الثاقب اولین محصولات موشکی آنها بود.
اتحاد راهبردی جریان مقاومت
پس از اینکه ائتلاف به رهبری عربستان، جنگ هوایی خود را علیه حوثیها در یمن، در اوایل فروردین 1394 آغاز کرد؛ ایران حمایت رسمی خود را از آنها اعلام کرد. این حمایت بیش از هر چیز، حمایتی معنوی بود و راه پشتیبانی از آن چندان هموار نبود. اما دستیابی انصارالله به طیف گستردهای از موشکها و هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته بدون پشتیبانی دانش از سوی ایران دور از ذهن به نظر میرسد. پهپادهایی با برد 1200 و 1500 کیلومتر که میتوانست حامل بمب باشد، نه تنها در جریان مقاومت خود یمن استفاده شد، بلکه امروز در پشتیبانی از نبرد طوفانالاقصی نیز حاضر است. مرحوم حسین شیخ الاسلام او اولین مقاماتی بود که در قامت مشاور وزیر امور خارجه، به طور صریح به استراتژی بازدارنده منطقهای ایران اشاره کرد و از حجم بالای موشک موجود در دستان جبهه مقاومت که میتوانند اسرائیل را هدف قرار دهند، سخن گفت. از جمله این تسلیحات، موشکهای بلند پرواز جنبش انصارالله بود. به عنوان نمونه مهرماه سال گذشته، انصارالله در رژه خود موشک کروز قدس۳ را به نمایش گذاشت. جدیدترین عضو خانواده موشکهای کروز قدس که در گذشته بارها علیه تأسیسات نفتی و نظامی عربستان سعودی مورد استفاده قرار گرفته بودند و اکنون نمونه جدید و با برد بیشتر آن رونمایی شده بود. موشک ضد کشتی عاصف با برد ۴۰۰ کیلومتر و وزن سر جنگی ۵۵۰ کیلوگرم شگفتیساز دیگر آن رژه بود. این دو موشک، پهپادها و دیگر موشکها تنها در آن رژه نمایش داده نشد؛ بلکه امروز در میان تنهایی ساکنان سرزمین قدس، به یاری برادران مسلمان شتافته است. پس از بیتوجهی کشورهای مسلمان به تحریم اسرائیل و این راهبرد امام خامنهای که فرمود «دولتهای مسلمان [...]بایستی نگذارند که نفت و انرژی و کالا و امثال اینها وارد رژیم صهیونیستی بشود.» اینک وارد عمل شده است و شریان بابالمندب را بر رژیم اشغالگر قدس بسته است.