به بهانه پخش فصل پنجم برنامه «ستاره‌ساز»؛

نمایشی پر زرق و برق به نام استعدادیابی

فصل پنجم برنامه «ستاره‌ساز» با پیشوند استعدادیابی در حال پخش از شبکه امید است؛ برخی بر این باورند که اساساً برنامه‌هایی به این شکل و شمایل صرفاً جنبه سرگرمی و نمایشی دارند و پروسه استعدادیابی راه و رسم دیگری دارد. فصل اول برنامه تلویزیونی «ستاره‌ساز» به تهیه‌کنندگی حامد فرحانی از ابتدای فروردین ماه 98 به آنتن شبکه سوم سیما رسید و بعد از پنج ماه، در ابتدای مردادماه، قسمت فینال آن با اعلام نفرات برگزیده پخش شد. اجرای فصل اول را محمدرضا احمدی مجری و گزارشگر فوتبال برعهده داشت و خداداد عزیزی، فیروز کریمی، ادموند بزیک و مجتبی جباری داوران و کارشناسان این برنامه بودند. مسابقه استعدادیابی «ستاره‌ساز» که در رشته فوتبال بنا داشت استعدادهای این رشته ورزشی را در بین نوجوانان ایران زمین پیدا کرده و به نمایش بگذارد، پیش از شروع برنامه از تلویزیون، به همراه داورانی که نام‌شان ذکر شد، به استان‌‌های مختلف ایران سفر کرده و نفراتی را به عنوان استعداد انتخاب، از آنها تست گرفته و پس از حذف برخی از آنها، عده‌‌ای را برای شروع این ماجرا انتخاب، گروه‌‌بندی و آماده مسابقه می‌‌کنند.

مصطفی پورکیانی
روزنامه‌‌نگار

پس از پخش فصل اول این مسابقه، از شبکه سوم سیما و استقبالی که از طرف مردم، شرکت کنندگان و مدیران سیما مشاهده شد، فصل‌‌های بعدی مسابقه «ستاره‌ساز» ساخته می‌‌شود و اخیراً فصل پنجم این مسابقه که از اردیبهشت ماه، از شبکه امید به کنداکتور اضافه شده، همچنان در حال پخش از این شبکه است. جواد فرحانی همچنان تهیه‌کنندگی کار را برعهده دارد و خداداد عزیزی، وحید شمسایی، رضا شاهرودی و سهراب بختیاری‌زاده به عنوان داوران و کارشناسان این برنامه حضور دارند. حسین اسدی اجرای این برنامه را برعهده دارد و شاید تفاوت جدی این فصل با گذشته، علاوه بر تغییر برخی آیتم‌‌ها، حضور شرکت‌کنندگانی از کشورهای لبنان، سوریه، افغانستان و نیجریه در کنار استعدادهای ایرانی است که به این برنامه بعد بین‌المللی داده است.
 
شو و نمایش یا استعدادیابی؟
اساساً ساخت برنامه‌‌های استعدادیابی و تلنت‌‌شو در همه کشورها، امری معمول و رایج است و اتفاقاً جزو برنامه‌های پرمخاطب به شمار می‌‌رود و در کشور ما نیز، پیش از «ستاره‌ساز» برنامه‌‌هایی در حوزه موسیقی ساخته شده بود ولی شاید جدی‌‌ترین آنها، برنامه «عصر جدید» احسان علیخانی باشد که در سه فصل، به روی آنتن رفت و در حوزه‌‌های مختلف ورزشی، خوانندگی، بازیگری و... سعی در نمایش این استعدادها داشت. حتی اخیراً برنامه‌‌ای با عنوان «همه فن حریف» با همین شکل و شمایل و در رشته کشتی نیز به آنتن رسید.
اما سؤال اصلی این گزارش، این است که نفرات برگزیده این برنامه‌‌ها را می‌‌شود به عنوان استعداد و تلنت در حوزه‌‌های ورزشی، خوانندگی و بازیگری به شمار آورد یا همه این برنامه‌‌ها صرفاً جنبه سرگرمی دارد و نباید نام «استعدادیابی» را برای آنها یدک کشید؟!
در دنیا، روش‌‌های متفاوتی برای کشف استعدادها بخصوص استعدادهای ورزشی وجود دارد و هر کدام از آنها مسیرهای مختلفی را دنبال می‌‌کنند. در ایرلند و انگلستان، مدل مشارکت ورزشی مستمر در طول عمر، در دانمارک استعدادیابی ورزشی با تأکید بر محیط، در چین مدل نظام‌مند استعدادیابی و در امریکا مدل مدرسه‌محور را می‌توان نام برد.
با این حال، براساس برخی منابع می‌‌توان گفت برای موفقیت در امر استعدادیابی، شاید باارزش‌‌ترین امر، شناسایی خمیرمایه وراثتی و مهیا نمودن محیط مناسب برای فرد مستعد است. در این میان، به گفته برخی از محققان، اولین گام در ایجاد یک نظام کارآمد استعدادیابی، برقراری رابطه با آموزش و پرورش و به‌کارگیری مربیان ورزشی حرفه‌‌ای و آموزش دیده برای شناسایی و پرورش استعدادها است.
 
استعدادیابی در 10 دقیقه
شناسایی استعداد در طول دوره آموزش، به مرور و در طول «چندین ماه زیر نظر گرفتن سوژه» انجام می‌‌شود. هیچ استعدادی را نمی‌‌شود در 10 دقیقه و حتی یک روز و در یک فضای رقابتی کوتاه مدت، مورد آزمون و سنجش درست و واقعی قرار داد؛ وقتی سرنوشت یک انسان مستعد را به یک ساعت امتحان و آزمون و یک برنامه تلویزیونی با کلی دوربین و داور گره بزنیم، قطعاً استرس وارد شده به او باعث می‌‌شود تا عملکرد مطلوبی نداشته باشد. ولی وقتی در یک پروسه زمانبر و چندین ماهه، آن فرد حتی بدون اطلاع، زیر ذره‌بین مربیان کشف استعداد قرار می‌‌گیرد، عملکرد واقعی خود را نشان داده و می‌‌شود آن موقع او را در لیست افراد مستعد یا معمولی قرار داد.
در این پروسه چندین ماهه، مربیان مختلفی در حوزه‌‌های تخصصی آن رشته، روانشناسی، بیزنس و... آن فرد یا گروه را زیر نظر گرفته و در پایان پروسه، هر مربی امتیاز خود را به آن فرد داده و بر اساس یک کار گروهی آن استعداد معرفی خواهد شد.
 
فراموشی تلنت‌‌ها
نکته مهم دیگری که باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، سرمایه‌‌گذاری طولانی مدت روی استعدادهای کشف شده است که متأسفانه در کشور ما، براساس تجربه، شنیده‌‌ها و دیده‌‌ها، بسیاری از قهرمان‌های وطنی که در آوردگاه‌‌های مهمی همچون المپیک صاحب مدال می‌‌شوند، پس از بازگشت به کشور تا مسابقه بعدی اصطلاحاً رها می‌‌شوند و در گفت‌‌و‌‌گو با اکثر آنها مشخص می‌‌شود که به دلیل مشکلات مالی، معیشتی، نبود جای مناسب برای تمرین، نبود مسابقات تدارکاتی و... براحتی یک قهرمان ملی را از دست می‌دهیم؛ این سرنوشت قهرمانی است که مدال گرفته، بماند ورزشکاری که نتوانسته حتی مدالی در آن رشته کسب کند. حفظ استعداد قطعاً از کشف آن مهم‌‌تراست و این جمله تکراری را همه می‌‌دانند ولی در عمل کمتر به آن توجه شده است.