روایــتـی زنـــانـه از تـــاریـخ اســـلام
بررسی و تحلیل نمایش فاطمه، هفت فراز از زندگی حضرت زهرا(س)
در این ایام نمایش «فاطمه» میزبان زنان کشور است؛ این نمایش که به هفت فراز از زندگی حضرت زهرا(س) از ولادت تا جاودانگی میپردازد، برای سومین سال متوالی است که اجرا میشود. البته در اجرای جدید از این نمایش تغییراتی در محتوا و قالب صورت گرفته است. این نمایش که کاری از گروه «هنر مقدس» و به کارگردانی مریم شعبانی است از ۲۲ آذر تا ۶ دی ماه در حوزه هنری به روی صحنه میرود. از آن جا که «فاطمه» کاری از زنان هنرمند، با مخاطب زنانه و با موضوع زندگی برترین زن عالم است در یادداشت پیش رو به ابعاد هنری و محتوایی این اثر میپردازیم.
فاطمه فیروزآبادی
کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه تهران
قهرمانان ارزشمند
در سالهای اخیر شاهد تئاترهای ارزشی و مذهبی زیادی بودهایم. حتی بسیاری از نهادها به سراغ بازیگران یا چهرههای سینمایی رفتهاند تا به وسیله زیبایی چهره و ظاهر افراد یا شهرت بازیگران موفق به جذب مخاطب به این نمایش شوند. این مطلب در خصوص زنان، بیشتر نیز خودنمایی میکند. چنانکه زیبایی ظاهری زن جزو اولویتهای بالای انتخاب وی بهعنوان نقش اصلی نمایش قرار داده میشود. در تئاتر فاطمه بیشتر چهرهها در پشت نقاب بودند. با وجود این موضوع مخاطب میتوانست نقشها را دوست داشته باشد و با آنان ارتباط برقرار کند. این مسأله نشاندهنده موفقیت یک تئاتر در ایجاد نظام ارزشی موردنظرش است؛ اینکه مخاطب، قهرمانان داستان را بهدلیل صفات پسندیدهای که از آنان روایت میشود یا حتی مهارتی که در بازی بدنی و لحن دارند و نه صرفاً بهدلیل چهره ظاهری دوست داشته باشد و دنبال کند. البته که این مسأله در بسیاری از تئاترهای مذهبی رخ میدهد اما در بسیاری از همین تئاترها چهره کاراکترهای منفی بسیار زشت گریم شده و چهره شخصیتهای مثبت با ظاهری زیبا نشان داده میشود تا مخاطب از طریق زیبایی چهره نسبت به آنان احساس پیدا کند.
برای مثال در تئاتر فاطمه به نقشهای مؤثر زنان در عرصههای مختلف تاریخی اشاره میشود؛ به فداکاری زنان جنگاوری همچون نسیبه در جنگ احد، همراهی و نفوذ کلام زنانی همچون فضه، فداکاری حضرت خدیجه(س) و بسیاری از زنان دیگر که بار تاریخ اسلام را به دوش کشیدهاند و در این موقعیتها مخاطب بیشتر جذب صفات شخصیتهای داستان میشود؛ صفاتی همچون شجاعت، فداکاری، استقامت، صلابت و بسیاری از ویژگیهای دیگر که در کنار لطافت زنانه خودنمایی میکنند.
مخاطب خاص
در ابتدای ورود، بیشتر مخاطبان با پوشش چادر به نظر میرسند. محل اجرای تئاتر و موضوع آن متضمن مخاطبی خاص است اما محتوای این تئاتر خود به این مسأله دامن میزند. در سالهای گذشته تئاترهای زیادی به بهانه مناسبتهای مذهبی، سعی در روایتگری تاریخ اهلبیت(ع) داشته است اما بسیاری از آنها تلاش کردهاند که مضامین خود را در لابهلای استعاره و داستانهای پیچیده به مخاطب انتقال دهند و واضح است که موفق بودهاند مخاطب خاکستری بیشتری را به خود جذب کنند. تئاتر فاطمه در کنار تمام جذابیتهای بصریای که به تصویر میکشد، راوی تاریخی بدون روتوش و عاری از استعاره داستانی است. مخاطب، خود را پیشروی چند گریز از تاریخ اسلام میبیند که اگر پیشزمینهای نسبت به آن واقعه تاریخی نداشته باشد، فهم پیچوخمهای آن برایش دشوار میشود؛ لذا مخاطب مذهبی یا مسلط بر تاریخ اسلام استفاده بیشتری از این تئاتر خواهد برد.
اگرچه این مسأله دامنه مخاطبان این تئاتر را محدود میکند اما به نظر میتواند جایگزین مدرن و مناسبی برای محافل قدیمی زنان مذهبی به شمار بیاید. در محلههای بسیاری از شهرهای ایران، زنان مذهبی در جلسات عقیدتی در منازل شرکت میکردند. تغییرات اجتماعی، ساختارهای سنتی گردهماییهای زنانه را تحت پوشش قرار داده است؛ حال به نظر میرسد که این نوع ابزارهای مدرن میتواند بهصورت مقطعی و مناسبتی به گردهماییهای زنان مذهبی کمک کرده و تا حدودی جایگزین ساختارهای سنتی تقریباً از میان رفته شود.
رقص رنگ و لطافت
شاید شما هم مخاطب بسیاری از تئاترهای تاریخی بوده و باشید. تاریخ توأم با اتفاقات تلخ و شیرین است اما گزارههای محدودی از وقایع در ذهن مخاطبان به یادگار میماند. سفیدی بال فرشتگان، صورت ملیح و لباس جوانی حضرت زهرا(س)، رنگ لیمویی لباس کودکی ایشان، آبی رودها و گل صورتی کنار دکور بیشترین رنگهایی است که از این نمایش در ذهنم باقیمانده است. در تئاترهای فاطمیه عموماً سعی میشود که صحنه به آتش کشیدن در به نمایش درآید. عموماً صحنههایی با اضطراب که نمایشگر خشونت تاریخ با دختر پیامبر(ص) است پیش روی مخاطب به تصویر کشیده میشود و صداهایی زمخت و چهرههای عبوس دستور به تعرض به حریم اهل بیت را میدهند.
تئاتر فاطمه چهرههای عبوس و صداهای زمخت کمتری در خود دارد. حتی روایت به آتش کشیدن در را هم در صحنهای مطرح میکند که مالامال از رنگهای روشن است. قلبی شکسته و صدای حزنآلود با لطافتی تمام عیار، لباس موقر و صورتی رنگ از این امت گلایه میکند. تنها نقش منفی این تئاتر لوسیفر است که او هم فاقد کراهت منظر است. شاید این را بتوان بخشی از تفاوت یک روایت زنانه با روایتی مردانه از تاریخ دانست.
اقتصاد تئاتر
بسیاری از تئاترها تلاش میکنند تا از دکورهای مینیمال استفاده کنند. صحنهای خلوت که با شکوه بازی بازیگر شلوغ میشود. اگر تجربه دیدن تئاتر در تالار وحدت را داشته باشید، احتمالاً جابهجایی صحنه، بالا و پایین رفتن آن یا گاهی دکورهایی از جنس چوب و نور و یونولیت که معلوم است هزینههای زیادی را بر دوش سازندگان گذاشته است به یاد میآورید. یکی از ویژگیهای قابل توجه در هر تئاتر میتواند میزان خلاقیت استفاده از ابزارهای محدود برای فضاسازی باشد. تئاتر فاطمه در بعضی از صحنهها موفق شده بود که با ابزار محدود تصویرهای به یادماندنیای را در ذهن مخاطب ایجاد کند. احتمالاً این را هم بتوان تا حدودی از ویژگی تئاترهای زنانه دانست؛ در واقع زنان در استفاده از ابزارهایی محدود برای گرفتن خروجیهایی شگفتانگیز تبحر دارند.
در نهایت نمیتوان این تئاتر را از لحاظ نمایشنامه و تکنیک بینظیر دانست اما میتوان دوستش داشت، اشک ریخت و از خلاقیتها و لطافتهای زنانه آن لذت برد.