کویر ورزنه جایی در مرکز فلات ایران

فرشتـــگان آبگیر بــــزرگ

دوست دارید در این فصل هزار رنگ، به جایی بروید که زمین‌هایش طلایی است، ساختمان‌هایش خاکی و زنانش سفیدپوش؟ برویم شهری که سفید هم رنگ زرتشت است و هم رنگ اسلام. مردمش به حفظ سنت‌هایشان اصرار دارند و به آن افتخار می‌کنند. این شهر سفیدپوشان نامش ورزنه است؛ شهری در دل کویر مرکزی، در انتهای زاینده‌رود و همسایه باتلاق گاوخونی.

عطیه عیار
 نویسنده

 تا 15 سال پیش کمتر کسی از ورزنه چیزی می‌دانست. برای همین بوده‌اند مسافرانی که در برخورد اول ترسیده‌اند و فکر کرده‌اند پا به شهر ارواح گذاشته‌اند. اما آنچه آنها دیده بودند نه ارواح سفید معلق در آسمان که بانوان چادرسفید پا بر زمین ورزنه بوده است. این سنت سفید پوشی در دوره‌ای که مثل الان هنوز چادرهای غیرمشکی در شهرهای دیگر رایج نبود، سنت عجیبی بود. اما همه اهالی حتی در مکان‌های رسمی و اداری دست به دست هم دادند تا نسل جوان‌تر به خیال شهری و به‌روز شدن دست از این رنگ پاک نکشد. مادرها و مادربزرگ‌ها در خانه با کاربافی (نوعی پارچه‌بافی) چادرهای سفید خودشان را تولید می‌کردند. در ادارات، زنان سفیدپوش محترم بودند و در مدارس به دخترانی که با لباس محلی در کلاس حاضر می‌شدند جایزه می‌دادند.
بعضی از قدیمی‌ها معتقدند این لباس یادگاری از اجداد زرتشتی آنهاست. عده‌ای هم فکر می‌کنند شاید به خاطر گرمای کویری شهر، مردم رنگ سفید را انتخاب کرده‌اند. از طرفی بزرگترها و حاجی‌ها اصرار دارند که رنگ سفید رنگ اسلام است. پیامبر به این رنگ به خاطر پاکی‌اش علاقه داشتند و توصیه می‌کردند. در حج لباس سفید می‌پوشند. موقع ترک این دنیا و آرمیدن در خانه ابدی هم کفن سفید بر ما می‌پوشانند. پس چه بهتر که در زمان حیات هم از این رنگ بی‌لک و شاد استفاده کنیم. همه این دلایل می‌تواند همزمان درست باشد و نشان می‌دهد که پشت جزئی‌ترین تصمیم‌ها و انتخاب‌های مردم ما چه حکمت و درایتی بوده است.

 چرا ورزنه؟
یکی از بهترین مقاصد گردشگری ایران در پاییز مناطق کویری مختلف است. از این مناطق هم خوشبختانه در این سرزمین کهن کم نداریم. برای این هفته به سراغ ورزنه رفتیم. یکی از اصلی‌ترین دلایل این است که تقریباً در مرکز ایران است. شهر ورزنه در شرق استان اصفهان و در 117 کیلومتری شهر اصفهان است. از این جهت مقصدی خوش‌مسیر برای اصفهانی‌ها، یزدی‌ها، خراسانی‌ها و تهرانی‌هاست.

 ورزنه، شهر بیابان طلایی
و فرشتگان سپید
برای دیدن ورزنه می‌توانید سفر خود را به دوبخش تقسیم کنید. یک بخش دیدن و گشتن بیابان و سایت بیابانگردی مجهز آن است. و بخش دیگر خود شهر و زندگی بومی و بکر آنجاست. هر دو جذابیت‌های خود را دارند.
کویر ورزنه حدود 10 کیلومتری جنوب شهر ورزنه است. در این کویر بادهای متفاوتی می‌وزد. در نتیجه تپه‌های ریگزار با شکل‌های متنوعی تشکیل می‌شوند. گاهی ارتفاع این تپه‌ها و ستون‌های ماسه‌ای به 100 کیلومتر می‌رسد. در سال‌های اخیر، بزرگ‌ترین مرکز تفریحی کویری ایران را در کویر ورزنه ساخته‌اند. از این جهت، این کویر یکی از بهترین نقاط برای تفریح دسته‌جمعی و خانوادگی است.
سایت تفریحی واحه با وسعت 100 کیلومتر مربع، امکاناتی مثل سافاری، زیپ‌لاین، شترسواری، شربت‌خانه، کمپینگ و پاراگلایدر را در خود جای داده است. اگر قصد استفاده از امکانات تفریحی این سایت را ندارید، کویر هنوز به اندازه کافی دیدنی‌ است. در روز که هوا مطبوع و بهاری است می‌شود با پای برهنه روی رمل‌ها راه بروید. آرامشی که از دل زمین بکر کویر به بدنتان منتقل می‌شود، هیچ‌جای دیگری یافت نمی‌شود. پوشش گیاهی را نظاره کنید. تا می‌توانید روی رمل‌ها بدوید و غلت بزنید.عکس بگیرید و همه محدودیت‌های زندگی متمدن را در آن فضای باز بی‌انتها به باد بسپارید. برای شب هم حتماً برنامه داشته باشید. البته منظور از برنامه راه‌انداختن جشن و پایکوبی نیست. اقامت در کویر در شب‌های پاییزی خنک یعنی آتشی روشن کنید، موبایل را کنار بگذارید، رو به آسمان دراز بکشید و نگاهش کنید. در نبود غبارها و نورهای مزاحم شهری، خیره شوید به لاجوردی درخشان آسمان که مانند مخملی نرم است که روی آن اکلیل پاشیده باشند.
اگر نمی‌خواهید در چادر بخوابید، در آن محدوده چندین اقامتگاه بومگردی هم هست. همه این اقامتگاه‌ها خانه‌های قدیمی هستند که بومیان با ذوق و سلیقه آن‌ها را بازسازی کرده‌اند. قطعاً اقامت در یک خانه قدیمی چند صدساله و خوردن غذاهای محلی از تجربه‌هایی است که هیچ گردشگر حرفه‌ای به آن نه نمی‌گوید.

 یادگار ساسانیان
حال نوبت شهر ورزنه است. شهری که قدمت آن به دوران ساسانیان برمی‌گردد. زمانی آیین مردمان آن زرتشتی بوده و بعد به اسلام گرویده‌اند. هنوز هم آثار دوران ساسانیان در این شهر کم وبیش دیده می‌شود. البته یکی از آثار تاریخی مهم در ورزنه مسجد جامع ورزنه‌ است که می‌گویند زمان تیموریان ساخته شده است. در واقع بهتر است بگوییم زمان تیموریان تبدیل به مسجد شده است. ولی پیش از آن هم آتشگاهی برای اجداد زرتشتی مردم سپیدپوش ورزنه بوده است.
بنای قدیمی بعدی که خوشبختانه در سال‌‌های اخیر احیا شده، آسیاب شتر است. این آسیاب مربوط به دوران صفویه (500 سال قبل) است و در قسمت جنوبی ورزنه و انتهای شهر قرار دارد. زمانی با شتر سنگ آن را می‌چرخاندند و برای مردم آرد تهیه می‌کردند. بعد از احیا، این حالت حفظ شده و به صورت نمادین با شتر گندم آسیاب می‌کنند.
اما این تنها مورد همزیستی و همکاری انسان قدیم ورزنه و حیوانات نیست. گاوچاه و کبوترخانه هم دو بنای دیگر یادگاری از دوران صفویه است که در سفر به شهر حتماً باید ببینید. گاوچاه مثل آسیاب احیا شده است. از این چاه قدیمی به کمک دو گاو کوهان‌دار آب می‌کشیدند. این روزها هم گاهی استفاده می‌شود چون نیازی به برق و سوخت ندارد.
کبوترخانه که از اسمش پیداست بنایی بوده برای نگهداری از کبوترها. کبوترخانه‌ها مظهر تمام قد بازی دوسربرد بودند. انسان شرایط زندگی را برای کبوترها فراهم می‌کرد و از کود کبوترها برای مصارف کشاورزی خود بهره می‌برد. به گفته محلی‌ها تا همین 30 سال پیش این برج 25 هزار کبوتر داشت. وسط زمین‌‌های زراعی بود. کبوترها از زمین‌ها تغذیه می‌کردند و در کبوترخانه لانه امن داشتند. نوع ساخت بنا و مصالح به کار رفته در آن طوری بود که بجز کبوتر هیچ حیوان و حشره‌ای امکان ورود به آنجا را نداشت. کود حاصل از کبوترها را به روستاهای دیگر هم صادر می‌کردند. اما صاحبش آنجا را رها کرد چون فرزندانش حاضر نشدند کار پدر را ادامه دهند.

 سفر در زمان
در منطقه ورزنه، روستایی به نام قورتان هست که از دو جهت دیدنی است. یکی ارگ قورتان که به دوران ساسانیان برمی‌گردد. این ارگ زمانی یک شهر کامل بوده درون دیوارهایی که نگهبانان مراقبش بودند. هنوز بازار و حمام و کبوترخانه آن برجاست. دیدنی یا در واقع شنیدنی جالب دیگر، زبان مردم محلی قورتان است. آنها با زبانی متفاوت از مردم ورزنه صحبت می‌کنند. زبانی که به جامانده از زبان پهلوی است.

 سفید مثل پنبه
شهر ورزنه همسایه زاینده‌رود است. همه خیابان‌هایش به زاینده‌رود راه دارند. چندین پل وسط شهر هست که روی این رود بنا شده‌اند که یکی از آنها یادگار دوران صفویه است. ورزنه آخرین شهری است که رود از آن عبور می‌کند. ایستگاه بعدی می‌شود تالاب گاوخونی. به خاطر همین رود، پیشه اصلی مردم کشاورزی است. عموماً پنبه می‌کارند و در مرحله بعد گندم و جو و ذرت. اگر ترسالی باشد، در فصل برداشت پنبه، آبان، مزرعه‌‌ها مثل چادر بانوان یکدست سفید می‌شود. گله‌های دام هم در همین مزارع می‌روند تا از کاه و کلش بخورند.
 از همین پنبه در کارگاه‌های کاربافی ورزنه استفاده می‌کنند. کاربافی فن و هنری ایرانی برای تولید پارچه است. این هنر از زمان قاجار در همه خانه‌های ورزنه اعم از غنی و فقیر بوده است. الان هم هنوز چند کارگاه نیمه فعال باقی مانده که عمدتاً چاچب (چادر شب)، سفره نان، سفره قند، بقچه حمام و چادر سفید می‌بافند. این هنر منحصر به ورزنه است و در جای دیگری از ایران، بافته‌ها و طرح و نقش آنها را پیدا نمی‌کنید.

  از رود زنده تا آبگیر بزرگ
اهالی ورزنه معتقدند زاینده‌رود تا گاوخونی می‌رود، زیر رمل‌های جنوبی پنهان می‌شود و در کرمان بالا می‌آید. در سال‌های شادابی زاینده‌رود، این تالاب محل دورهمی پرندگان مختلف در فصل مهاجرت بود. دلیل این نامگذاری هم به خاطر واژگان قدیمی و معنای محلی آن است. در زبان فارسی قدیم، گاو به معنی «بزرگ» و خونی به معنی «آبگیر» بوده است. در واقع نام این منطقه از ظاهرش گرفته شده است: آبگیر بزرگ. اگر به ورزنه رفتید حتماً سراغ افسانه‌های هیجان‌انگیز مردم را بگیرید و از آنها لذت ببرید. افسانه‌هایی مثل اژدهای تالاب، شهر گناه یا عمارت گنج مخفی!
 گردشگری مسئولانه
سفر به شهرها و روستاهای کوچک که فرهنگ و تاریخی قدیمی دارند آدابی دارد که گردشگرها باید رعایت کنند. این «باید» یک پیشنهاد نیست! یک توصیه است. یعنی رعایت آن هم به نفع گردشگر است و هم به نفع مردم بومی. مهم‌ترین اصل رعایت فرهنگ میزبان است. احترام به عقاید مذهبی، عرفی و تاریخی این مردم چیزی است که نباید فراموش کنید. نکته مهم دیگر، تقویت اقتصاد محلی است. به عنوان گردشگر، بهتر است از غذاهای محلی و محصولات بومی هر منطقه استفاده کنید و به جای خرید سوغات از فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ، از کارگاه‌‌ها و تولیدی‌های محلی خرید کنید. حواستان به محیط زیست باشد. زباله غیرقابل تجزیه تولید نکنید، زباله‌های خود را در صورت امکان با خود ببرید، ترجیحاً از امکانات محلی برای رفت و آمد استفاده کنید و البته حواستان به حیوانات چه اهلی و چه وحشی باشد.