وزیر جنگ پیشین اسراییل:

ضربه ای خوردیم که در تاریخ 75 ساله ما بی سابقه بود!

خوردیم!

احمد رفیعی وردنجانی
شاعر

از بعد طوفان با مشقت آب خوردیم
با ترس و وحشت در خیابان تاب خوردیم

خیسید کل رخت‌خواب ما شبانه
وقتی که موشک در میان خواب خوردیم

در باتلاق ظلم خود چون خر چپیدیم
هر چه لجن بوده در این مرداب خوردیم

ما را همه اهل جهان اسکل نمودند
از کل دنیا فحش‌های ناب خوردیم

رفته هدر هرقدر آمریکا کمک کرد
رفته هدر هرقدر شیرِ گاب! خوردیم

از قدرت و شوکت دروغ محض بوده
کل شکرهایی که در این باب خوردیم

 

ضربه

مرضیه قاسمعلی
شاعر

زدی بر ملتی از دور و نزدیک
و خوردی چند سیلی از بالستیک

سه تا خط را اگر دیدی به یک‌جا
بدان نزدیک گشته وقت پیک‌نیک

فراهم کن زغال خوب زیرا
که می‌سازد ز تو یک پرس شیشلیک

ستون! سلطان! عقاب تیزپرواز
شدی صاف و برابر با موزاییک

بله! مظلوم گیر آوردی، اما
شکر خوردی و چندین ضربه شیک!

 

تاریخدان

فائزه اکبری
طنزپرداز

تاریخ اسمش که می‌آید، جغرافیا سریع کنارش پهلو می‌گیرد. البته این به شرط آن است که جغرافیایی در کار باشد. ببخشید! شما در وطن قانونی و شرعی خود جاخوش کرده‌اید، حال غاصبان و گردن‌کشان مزدور را درک نمی‌کنید. در اصل تاریخ بدون جغرافیا مثل رشته تجربی بدون زیست، قرمه‌سبزی بدون سبزی، آبگوشت بدون گوشت و اسرائیل بدون خاک است (البته روی سرش).
فلسفه‌ی وجودی هر چیزی بر اساس پشتوانه‌ و ماهیتی است که از آن به وجود آمده است. همان حکایت مرغ اول بود یا تخم‌مرغ. بالاخره یکی بود که آن‌یکی شکل گرفت. دنیا که بی‌در و پیکر نیست! البته غیر از اندک مواردی. مثلا اگر از تاریخ‌دان معاصر (منظورم همین وزیر جنگ سابق اسرائیل است) بپرسید (لازم نیست قبلا پرسیده‌اند) که اول فلسطین بود یا اسرائیل؟! با اعداد و ارقام به شما ثابت می‌کند که اول فلسطین بود. بعد آن‌ها با هزار ضرب ‌و زور و جنگ و هزارویک قالتاق‌بازی دیگر، یک مشت آواره یهودی را از سرتاسر دنیا جمع کردند و همین‌جوری درنزده و یاالله نگفته سرشان را مثل بز پایین انداخته و وارد خانه‌های

 

ما

زهرا فرقانی
شاعر

سلطنت کردیم ما سال‌ها پر ادعا
آمده افسوس اما سر رسید انقضا
بعد آن طوفان که با خود برده اسرائیل را
مانده از ما نصف ما و نیمه‌ای از نصف ما

 

هفتاد و پنج ساله

طاهره ابراهیم نژاد
شاعر

ما مشتری نیل و خواهان خلیجیم
هفتاد و اندی سال این جا گیج و ویجیم
طوفان الاقصی! خدایی بد وزیدی!
حالا جهان فهمید ما اینجا هویجیم

 

بی‌سابقه یا باسابقه بودن؛ مسئله این است

علی شهبازی
طنزپرداز

اخیراً وزیر سابق جنگ اسرائیل اذعان داشته که «ضربه‌ای بی‌سابقه خورده‌ایم». اسرائیلی‌ها معمولاً چیزهای زیادی می‌خورند اما فعلاً کاری به قوت غالبشان نداریم. مسئله مورد نظر ما، مسئله «سابقه» است.
نظریه نسبیت سابقه:‌ هرچه عمر چیزی کمتر باشد، احتمال وقوع اتفاقات بی‌سابقه آن هم بیشتر است.
به‌عنوان مثال کودکی را در نظر بگیرید که برای اولین بار از پوشک استفاده نکند بدون این که فاجعه زیستی رخ دهد. این اتفاق بی‌سابقه، والدین کودک را به وجد می‌آورد. همین کودک اگر در بزرگسالی به‌همراه والدین خود، پوشک طرح میلیتاری (military) مصرف کند، باز هم امری بی‌سابقه تلقی می‌شود.
اسرائیل در کل کشوری بی‌سابقه است. بی‌سابقه در سرانه مصرف پوشک سایز بزرگسال؛ بی‌سابقه در مهندسی تخریب جهت تسهیل امر نوسازی؛ بی‌سابقه در مهمان‌نوازی گنبد آهنین و عطوفت آن در برابر مهمان سرزده؛ بی‌سابقه در اعلام حمله پهپادی با رؤیت پرنده‌های مهاجر و...
بی‌سابقه بودن اسرائيل می‌تواند ویژگی مثبت هم تلقی شود. اصلا همین ویژگی مثبت باعث شد که سازمان ملل متحد، گیر زیادی به فرایند عضویتش ندهد و زود کارش راه بیفتد. خب اگر سابقه‌دار بود که گواهی عدم سوءپیشینه کیفری گیرش نمی‌آمد و مجبور می‌شد بیشتر از این به دوست و آشنا رو بزند.