بررسی شخصیت و عملکرد صلاح شحاده، مؤسس گردان‌های القسام

معنویت، رمز عبور

حسین محمدی اصل

کارشناس تحولات محور مقاومت

موفقیت خیره‌کننده شهید صلاح شحاده در تشکیل گردان‌های القسام بازتاب موفقیت درونی او بود. پیروزی بزرگ ابتدا در باطن فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین اتفاق افتاده بود. وسعت پیروزی‌های فرمانده صلاح مصطفی محمد شحاده به گواه تاریخ و اعتراف دشمنان ملت غزه بیانگر «وسعت روح» او بوده است. بندگی خدا و اخلاق الهی سرمایه اصلی این شهید در کارزارهای سخت از جمله تأسیس گردان‌های استشهادی با هدف ضربه زدن به دشمن صهیونیست بود. بی‌توجهی شهدایی مانند ایشان به دنیا، راه‌های بزرگ مبارزه را به رویشان می‌گشود. این رمز این گروه از مجاهدین به شما می‌رود. همان که رهبر معظم انقلاب اسلامی در عبارتی کوتاه فرمودند. شهید صلاح شحاده به‌دلیل بلوغ معنوی و تمرکز بر جهاد از دیده شدن فرار می‌کرد. چرا؛ برای اینکه دیده شدن، اخلاص را در معرض تهدید قرار می‌دهد. فرمانده صلاح، با ارتباط پیوسته با خداوند و قرآن، سپر محکمی برای محافظت از اخلاص خود ساخته بود به همین جهت به مرور که مسئولیت‌های عملیاتی سنگین‌تری متوجه او می‌شد، ایمان او افزایش پیدا می‌کرد و به همان میزان «خاکی بودن و مردمی بودنش» جلوه بیشتری می‌یافت بدون آن‌که برای خاکی دیده شدن تلاشی داشته باشد. او همه را کنار خودش جمع می‌کرد و جلوه وحدت حقیقی بود.

شناخت عمیق دوست و دشمن
براساس آنچه که در احوالات این فرمانده نیروهای القسام آمده به این مهم اشاره دارد که شیخ صلاح با محیط پیرامونی خود و با افراد دو نوع برخورد قوی به موازات هم داشت؛ با «بندگان خدا» به زبان «رحماء بینهم» سخن می‌گفت و با مستکبران و طاغیان از هر قوم و ملت و مذهب «اشداء علی‌الکفار» بود. دلسوز یتیمان بود. هر کاری برای آنان از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد، در این موارد فروتنی‌اش دیدنی بود و در برابر صهیونیست‌ها «آهنی آتشناک» بود و خود را حریف آنان می‌دانست.
چند عنصر کلیدی در مکتب، سیره، مرام و منطق او وجود داشت و این عناصر او را از قهرمانان معاصرش ممتاز می‌کرد:
«تفکر معنوی» رمز عبور
معنویت آمیخته با عمل یکی از برجسته‌ترین و در واقع برجسته‌ترین ویژگی شهید صلاح شحاده به شمار می‌رود. این حقیقت را اغلب فرماندهان حماس هم تأیید کرده‌اند که این تفکر معنوی او حرکت از توحید و به سمت توحید بود و قله حرکت توحیدی وی «شهادت» بود. تمنای شهادت در جان او از ابتدای دوره جوانی‌اش شعله‌ور بود. بر این اساس همان‌طور که خود او می‌گفت شهیدانه زندگی کرد. به شوق شهید شدن و این موضوع باطن او را یکسره روحانی و معنوی کرده بود. به قلب حوادث سهمگین می‌رفت و از بدی‌ها رنگ نمی‌گرفت. با نورش یا اصلاح می‌کرد یا کنار می‌زد. این حکایت سال‌ها مجاهدت فرمانده صلاح بود. صلاح شحاده با نور جهاد و تبلیغ دین خدا بسیاری را از خطر سقوط به جهنم و انفعال در برابر رژیم صهیونیستی نجات داد. وی در غزه و کرانه باختری بسیاری را به جنبش ملت فلسطین و حرکت گروه حماس رهنمون شد و در همان حال با نورش بسیاری از پلشتی‌های غرب، امریکا و صهیونیزم را برملا کرد. عنصر تفکر معنوی هر راه ناممکنی را هموار می‌کرد. روزی که- 1383–به مصاف اشغالگران رفت، عظمت عده و عده صهیونیست‌ها به چشمش نیامد و کمی عده و عده خودش اندکی تردید در دل او پدید نیاورد. او معتقد بود باید فلسطین را از لوث وجود متجاوزان صهیونیستی پاک کرد و معتقد بود این کاری شدنی است و معتقد بود این رسالتی بر دوش اوست. معنویت او، جوانان فلسطینی را به دورش جمع کرد و صداقت او امدادهای الهی را به میدان آورد. در واقع پیروزی عظیم میدانی حاصل پرورش باطنی شهید صلاح شحاده بود که وقتی در جمع منعکس می‌شد، هزاران نفر را معنوی می‌کرد و با اشتیاق به شهادت، به میدان‌های سخت وارد می‌نمود. مصداق بارز این مسأله پیشی گرفتن بلال شحاده برادر‌زاده او در میدان شهادت و حضور فعال در میادین رزم استشهادی است.
مرد عمل و مبارزه
بسیاری طرح‌های خوب وجود دارند. متن‌های قوی و کامل وجود دارند اما همه اینها در موفقیت، وابسته به اجراست. یکی از ویژگی‌های صلاح شحاده در فرماندهی عملیات‌های گردان‌های القسام «اجرای خوب» عملیات‌ها و تربیت صحیح تیم‌ها بود. او تمام ظرفیت خود و هر ظرفیتی که می‌توانست فراهم آورد را به میدان می‌آورد، اطراف موضوع را با دقت تمام مطالعه می‌کرد، از موانع، اطلاعات روشن و کافی داشت، قواعد و اصول کار را می‌شناخت و با فراست وارد میدان می‌شد. توانایی او در «جمع‌بندی سریع و کامل» ظرفیت‌ها و رخدادها خیلی زیاد بود و در همان حال به جزئیات کار بسیار اهمیت می‌داد. شهید در عین حال که تقسیم کار می‌کرد، خود را مسئول و پاسخگوی همه چیز می‌دانست بنابراین گزارشاتی که دریافت می‌کرد را با «دریافت‌های شخصی» درهم می‌آمیخت و با اطمینان به تاکتیک‌هایی که باید برای تحقق استراتژی به کار می‌گرفت، به دل حادثه می‌زد و در زمان مشخصی که او پیش‌بینی کرده بود، به هدف می‌رسید. این موضوع هزینه‌های تصمیمات او را بسیار کم می‌کرد و فواید را توسعه می‌داد و این ویژگی‌ها از او چهره‌ای مصمم و جذاب ساخته بود. فردی به شدت معنوی و به شدت مصمم! این خصوصیات در جبهه صهیونیستی نبوده و نیست. نه از معنویت خبری هست و نه تصمیمات از عمق کافی برخوردار بودند. رژیم صهیونیستی با تکبر زیاد وارد فلسطین شد، صدها میلیارد دلار هزینه کرد، صد‌ها هزار عراقی را از بین برد و صدها هزار نفر را مجروح و مصدوم کرد و آنچه به دست آورد نفرت ملت‌ها نسبت به غرب، امریکا و فرزند نامشروعشان بود. این یک درس عملی بزرگ فراروی بشریت و بخصوص مراکز علمی و سیاسی است. آنان که در صحنه جهان در پی موفقیت هستند و می‌خواهند رازهای موفقیت را بدانند و موانع موفقیت را بشناسند به مصاف جبهه مقاومت با رژیم کودک‌کش صهیونیستی نگاه کنند.

 

عنصر «فراگیر شدن»
تفکر و سیره شهید شحاده پس از شهادت وی به مراتب فراگیر شد. به این معنا که ابتدا در جغرافیای گسترده‌ای به تفکر اثربخش بر ساختار تبدیل شد و در جغرافیاهای بسیاری به یک روش و «راه‌حل مؤثر» تبدیل گردید. اندیشه و راه شحاده فقط در فلسطین قوام پیدا نکرد بلکه در میان مسلمانان مصر، اردن و لبنان نیز به‌عنوان مدل مبارزه و رزم مورد توجه واقع گردید. در واقع تفکر و عمل سردار صلاح شحاده در صدور اندیشه رزم استشهادی با هدف پیروزی بر صهیونیزم و نظام فکری و سیاسی جنبش حماس تأثیرات بسیار عمیق و ماندگاری برجای گذاشت. وی معتقد بود که اگر ملت فلسطین بخواهد ظرفیت‌های ملی را به میدان آورد یا اگر بخواهد وحدت ملی را با وجود مشکلات مختلف محقق کند یا اگر بخواهد با قدرت زورگوی برتر مواجه شده و بر آن غلبه کند یا اگر بخواهد محیط منطقه‌ای امن و پرنشاطی داشته باشد، دین اسلامی بهتر راه فراروی اوست.