از تولد تا شروع نبرد
سعید صیام در ژوئیه سال 1959 در اردوگاه الشاطی غزه به دنیا آمد، خانواده او اصالتاً اهل روستای الجوزه اشغالی از توابع المجدل بود. وی در سال 1980 از تربیت‌معلم رام الله فارغ‌التحصیل و موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم تدریس علوم و ریاضیات شد، سپس به تحصیلات خود در دانشگاه پیام نور قدس ادامه داد و در سال 2000 در این دانشگاه موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته علوم پرورشی شد. صیام از سال 1980 تا سال 2003 در مدارس آژانس امداد‌رسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی «آنروا» به تدریس پرداخت. با توجه به وابستگی سیاسی صیام و عضویت وی در هیأت امنای دانشگاه اسلامی غزه و همچنین هیأت موسسین مرکز مطالعات المستقبل، مدیریت این آژانس عرصه را برای فعالیت صیام تنگ کرد.

درخشش «صیام» در حماس
صیام که تربیت‌یافته مکتب شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی حماس بود، خیلی زودتر به بار نشست و خودش را نشان داد؛ به نحوی که التزام عملی او به اصول اخلاقی کاملاً هویدا بود. وی به یکی از سرشناس‌ترین مبلغان غزه مبدل گردید، این رهبر مجاهد به صورت داوطلب در مساجد روی منبر می‌رفت و سخنرانی کرده و حلقه‌های تبلیغ و تربیت را برگزار می‌کرد.

تبلیغ، گام اول جهاد «سعید»
شهید سعید صیام فعالیت‌های خود در زمینه تبلیغ و دعوت‌گری را در مسجد الابیض واقع در اردوگاه الشاطی آغاز کرد، سپس دامنه فعالیت‌هایش را گسترش داد، آنگاه به عنوان واعظ و خطیب به گروه‌هایی که شیخ احمد یاسین آنها را پی‌ریزی کرده بود، پیوست. وی در مناسبت‌های اسلامی که این گروه‌ها برپا می‌داشتند، شرکت می‌کرد. همچنین وی به همراه این گروه‌ها برای ایراد سخنرانی به کرانه باختری و سرزمین‌های اشغالی 1948 رفت.

بنیانگذاری مسجد «یرموک»
وی به محله شیخ رضوان منتقل شد و با گروهی از دوستانش مسجد یرموک را بنیان نهاد و خودش به عنوان امام جماعت این مسجد و خطیب فعالیتش را آغاز کرد و مدت مدیدی را در آن به فعالیت پرداخت. زنده‌یاد سعید صیام به فروتنی و درایت در مدیریت شرایط و نزدیک‌سازی دیدگاه‌ها معروف بود. وی در میان مردم به عنوان یک خطیب توانمند و چهره اصلاح‌گر و اجتماعی شناخته شده بود. او در قالب کمیته‌های اصلاح که در محله‌های نوار غزه مستقر بود، فعالیت کرد. وی نمونه یک مربی بی‌نظیر برای نسل‌های فلسطینی بود، زیرا او با سخنرانی‌هایش توانست دل‌ها را مجذوب خویش گرداند.

بیعت با «اخوان»
وی در جریان تحصیل در تربیت معلم شهر رام الله با جماعت اخوان‌المسلمین بیعت کرد و در فاصله سال‌های 1989 تا 1992 تقریباً 4 بار به اسارت دشمن صهیونیستی درآمد که مقامات اسرائیلی او را به همراه صدها تن از رهبران گروه‌های اسلامی به مرج‌الزهور در جنوب لبنان تبعید کردند.
سرویس‌های امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین یک بار او را در سال 1995 به خاطر عضویتش در جنبش مقاومت اسلامی حماس بازداشت کردند که این اقدام در چارچوب بازداشت گسترده رهبران جنبش‌های مقاومت اسلامی حماس و جهاد اسلامی صورت گرفت. این بازداشت‌ها پس از آن انجام گرفت که این جنبش‌ها مسئولیت چندین عملیات استشهادی را در داخل سرزمین‌های اشغالی 1948 برعهده گرفتند. صیام همچنین نماینده حماس در کمیته عالی پیگیری گروه‌های ملی و اسلامی و همچنین مسئول دایره مناسبات خارجی این جنبش بود. وی تا زمان شهادتش عضو دفتر سیاسی حماس نیز بود. عضو دفتر سیاسی حماس در سال 2006 موفق شد از طریق فراکسیون تغییر و اصلاح وابسته به حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین 76 هزار رأی را از آن خود کند. حماس به دنبال پیروزی در این انتخابات و کسب اکثریت کرسی‌های این پارلمان، دولت تشکیل داد و صیام را به عنوان وزیر کشور منصوب کرد.

مدیریت بحران‌های امنیتی «نوار غزه»
صیام در سایه هوش ، ذکاوت و تدبیر توانست بحران امنیتی نوار غزه را مدیریت کند. وی به همین منظور یگان اجرایی را تأسیس کرد و این یگان موفق به برقراری امنیت در باریکه غزه شد. وی در آن زمان با یک چالش مهم روبه‌رو بود، آن هم نابسامانی امنیتی بود که طی اقدامی ضربتی موفق شد بساط این نابسامانی را برچیند و امنیت و ثبات را در نوار غزه برقرار کند.
این اقدام صیام به مذاق سران تل‌آویو خوش نیامد، به نحوی که دشمن صهیونیستی این رهبر مبارز را نشانه رفت. همچنین جنگنده‌های صهیونیستی دفتر کارش را بمباران کردند که این تجاوز پس از ربوده شدن گلعاد شالیت نظامی اسرائیلی به دست نیروهای مقاومت صورت گرفت.

شهیدی که محله یرموک را لرزاند
جنگنده‌های اسرائیلی در پایان ماه دسامبر سال 2008 بیش از 100 دفتر و نهاد دولتی را بمباران کردند که بیشتر آنها وابسته به وزارت کشور فلسطین بود و در جریان این تجاوزات نزدیک به 250 نیروی امنیتی به شهادت رسیدند.
دشمن صهیونیستی در تاریخ 2009/1/15 طی حمله‌ای وحشیانه، منزل برادر سعید صیام در محله الیرموک غزه را هدف قرار داد و با یک بمب بیش از یک تنی آن را نشانه رفت که در پی این جنایت هولناک وی به همراه برادرش محمد و زن برادرش و تعدادی دیگر از فلسطینیان به شهادت رسید.