اشعار و گفتار شهید الرنتیسی

قلم؛ سلاح

دکتر عبدالخالق الاف رئیس مجمع فرهنگی امجد، مجموعه ای از اشعار و گفتارهای شهید دکتر عبدالعزیز الرنتیسی را 4 سال پس از شهادت وی، در سال 2008 گردآوری، چاپ و روانه مجامع فرهنگی کرد. اشعار شهید الرنتیسی نزد خانواده اش در سوریه نگهداری می‌شد که بالاخره با ابتکار یک ناشر اهل سوریه به چاپ رسید.

 بخشی از مقدمه کتاب
«اینجا هستیم که گرمای کلامت، گرمای منطقت، گرمای استواری تو و استحکام باورت را باز می‌گیریم و اینجاست که با تارهای موی تو روشن می‌شویم که از زیبایی سرازیر می‌شود و موج می‌زند. تفکرت با شیرینی چپ دل‌ها را لمس می‌کند، شیرین چون آب فرات و نرم چون نهر بخشش، عمیق چون دریا، پهناور چون فضا و لطیف چون نسیمی که در آن و در تو ظاهر می‌شود. احساسات لطیف انسانی و خورشیدی درخشان در صبح ما خواهد درخشید و خورشیدی سوزان در شب دشمنان ما خواهد سوخت.»
ترجمه یکی  از قصائد شهید الرنتیسی در تشویق ملت فلسطین به قیام و مبارزه با استکبار
ای وطن برخیز...
آرام باشید،
لشکر دشمن شکست خورده است
 چگونه می‌تواند از قومی حمایت کرد
 که پروردگارشان بت است
و بصیرت و وجدانشان در اثر غفلت کور شده است؟
کسانی که دلهایشان روشن نشده
 گوشهایشان کر،
 شراب هدفشان
 نامردی رنگشان است.
 و ذلت سراسر وجودشان را فراگرفته است
از صلح بویی نبرده اند
ای وطن بیدار من
ای وطن به پا خیز...