چرا شیخ احمد یاسین ترور شد؟

پاسدار اسلام

به قلم شهید دکتر عبدالعزیز رنتیسی

«و یتخذ منکم شهداء» و چه شهادتی از این پرافتخارتر که یک مسلمان به دست کسانی کشته می‌شود که در نگاه قرآن قاتلان انبیاء هستند. خون شهید شیخ احمد یاسین درخت وحدت ملت فلسطین را تناورتر کرد و همه گروه‌ها را در زیر پرچم مقاومت و مبارزه برای آزادی گرد هم آورد

در این مقاله به دنبال آن نیستیم که با یک تحلیل و نگاه سیاسی به بررسی انگیزه صهیونیست‌ها در ترور شیخ احمد یاسین بپردازیم، چرا که افراد زیادی پیش از بنده به این مسأله پرداخته و از جمله انگیزه‌هایی که برای انجام این جنایت توسط رژیم صهیونیستی ذکر کرده‌اند، می‌توان به غریزه خون‌آشامی صهیونیست‌ها اشاره کرد و اینکه کشتار مسلمانان بخش لاینفک آموزه‌های تلمودی و مذهبی آنان است. خداوند در این رابطه خطاب به پیامبرش می‌گوید: «و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من النّاس».
در این مقاله می‌خواهیم توجه شما را به حکمتی که در این مشیت الهی وجود دارد، جلب کنیم و محور بحث را بر این بگذاریم که چرا اراده خداوند بر شهادت شیخ قرار گرفت.
بر‌اساس اعتقادات ما مسلمانان هیچ اتفاقی در سرتاسر وجود رخ نمی‌دهد مگر آن که مشیت الهی بر آن قرار گیرد: «انّ‌الله فعال لما یرید» و از سوی دیگر، آنچه خداوند برای مؤمنان می‌پسندد، بهتر از آن چیزی است که مؤمنان خود برای خودشان خیر و منفعت می‌دانند و شاید برخی حوادث در نگاه اول شر و ضرر محسوب شود، ولی پس از مدتی پی به این نکته خواهیم برد که خیر وافر در آن نهان بوده است. «فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل‌الله فیه خیراً کثیرا» بنده مطمئن هستم که در پس این مشیت الهی، حکمتی نهفته است که خداوند از آن به نام مکر‌الله یاد می‌کند. اما در بررسی این مسأله در چهارچوب حکمت خداوندی این پرسش مطرح می‌شود که چرا خواست الهی بر این قرار گرفت که جنایتکاران صهیونیست بتوانند این‌بار دست خود را به خون پاک شیخ بیالایند و حال آنکه همین ناپاکان صهیونیست پیش از این موفق به این کار نشده بودند؟ در پاسخ به این سؤال نخستین نکته حائز اهمیت آن است که هیچ فردی جز خداوند از حکمت کامل این مسأله مطلع و آگاه نیست، ولی با یاری خداوند بر‌اساس فهم انسانی به گوشه‌هایی از این مسأله می‌پردازیم.
بر‌اساس آنچه که حضرت باریتعالی می‌گوید: «فاذا جاء اجلهم لایستأخرون ساعه و لا یستقدمون» دیگر هنگامه رحلت و کوچ شیخ از این دنیا فرا رسیده بود و خواست خداوند بر آن شد که ایشان به نشان شهادت مفتخر گردد و با این نشان در محضر الهی حاضر شود و گواهی روز قیامت باشد. «و یتخذ منکم شهداء» و چه شهادتی از این پرافتخارتر که یک مسلمان به دست کسانی کشته می‌شود که در نگاه قرآن قاتلان انبیاء هستند.
بنده به عنوان یک پزشک، سلامتی شیخ را در وضعیت وخیمی می‌دیدم و در روزهای اخیر بر این وخامت هرچه بیشتر افزوده می‌شد تا جایی که احساس نگرانی شدیدی نسبت به زندگی شیخ به بنده دست داده بود و با دیگر دوستان نیز در این مورد صحبت کردم که آنان نیز نگران این مسأله بودند که از آن جمله دوست عزیز جناب آقای دکتر محمود الزهار بود. ایشان نیز نگرانی شدیدی از بابت تنگی نفس شیخ داشت و از سوی دیگر، روز به روز بر وخامت جسمی ایشان افزوده می‌شد و علی‌رغم اینکه کسالت رفیق همیشگی شیخ بود، ولی در این اواخر بیماری ایشان به اوج خود رسید و برای همین منظور شیخ از نخستین سوء‌قصد جان سالم به در برد؛ چرا که هنوز شیخ از نظر سلامت جسمی در وضعیت مناسبی به سر می‌بردند.
شیخ در نوبت قبلی که مورد سوء قصد قرار گرفت به همراه شماری از رهبران حماس بود و موفقیت دشمن در مرتبه پیشین این فرصت را برایش ایجاد می‌کرد که ضمن کشتن شیخ، جنایت خود را با ادعاهایی مبنی بر اینکه شیخ هدف نبوده است بلکه هدف افراد تحت تعقیبی بودند که وی را همراهی می‌کردند پنهان می‌کرد و با این ادعاهای خود از هرگونه اعتراض و واکنش بین‌المللی جلوگیری کنند و یا از درجه این اعتراضات اندکی می‌کاست، بویژه اینکه دولت امریکا با حمایت‌های خود بر این کار سرپوش می‌گذارد و به شهادت رسیدن شیخ در نخستین‌بار این لطف را برای صهیونیست‌ها داشت که لکه ننگ کشتن و قتل پیرمردی که از روی ویلچر خود نیز نمی‌تواند حرکت کند از چهره خود بزدایند. حال اگرچه صهیونیست‌ها در تلاش برای توجیه جنایت‌های خود هستند، ولی عنایت به این مسأله نیز ضروری است که رژیم صهیونیستی آنچنان اهمیتی برای اینکه چهره جهانی‌اش سیاه و یا سفید بماند، قائل نیست. پس با این وضع به این نتیجه می‌رسیم که بر‌اساس حکمت الهی این اتفاق نباید در نخستین‌بار رخ می‌داد و موفقیت صهیونیست‌ها در دومین عملیات ترور خیلی از فرصت‌ها را از آنان گرفت و بار دیگر چهره واقعی‌شان را آشکار کرد و نشان داد که اینان از صنف بشر نیستند، چرا که هیچ بشری نمی‌تواند این جنایت را انجام دهد و به یاری خدا این مسأله باعث مخدوش شدن هرچه بیشتر چهره صهیونیست‌ها در سطح بین‌المللی شد و واکنش جهانی را به دنبال داشت. اما در پاسخ سؤال دوم یعنی اینکه چرا آنان موفق به کشتن شیخ شدند؟ باید گفت: باید همیشه این نکته را در نظر داشته باشیم که این گرگ‌صفتان انسان‌صورت، روزی باید از بین بروند و این امر به‌خاطر مطهر ساختن عرصه این کره خاکی از فسادی است که صهیونیست‌ها در جامعه جهانی منتشر می‌کنند و خداوند نیز در کتاب خود به گسترش فساد توسط یهودیان خبر داده است: «لتفسدن فی الارض».
از همین‌رو خداوند ما را موظف کرده تا آنان را از بین ببریم و جهان را از لوث آنان پاک کنیم. باریتعالی خود در قرآن می‌فرماید: «و اذ تأذن ربک لیبعثن علیهم الی یوم القیامه من یسومهم سوء العذاب» ولی یکی از شروطی که در اینجا باید وجود داشته باشد، رضایت تمامی مظلومان ستمدیده‌ای است که مورد ظلم واقع شده‌اند، ضمن اینکه ستمدیدگان نباید در هنگام نابود کردن دشمن صهیونیستی هیچ‌گونه شک و تردیدی را در وجود خود راه دهند و وظیفه خود را در مقابل این امر به انجام برسانند. در اینجا باید گفت که صهیونیست‌ها به پای خود وارد دام مکر خداوند می‌شوند، زیرا با تشدید جنایت‌های خود، خشم تمامی مردم کره خاکی را بر می‌انگیزند، «فأتاهم‌الله من حیث لم یحتسبوا».
از سوی دیگر، چنین می‌نماید که مصداق آیه «و اذ تأذن». مسلمانان باشند و این مؤمنان به دین محمد هستند که طعم تلخ عذاب را به صهیونیست‌ها خواهند چشاند، چرا که جهت پیکان جنایت‌های رژیم صهیونیستی به سمت مسلمانان است و این صهیونیست‌ها هستند که مسلمانان را به این کار تحریک می‌کنند.
ترور شیخ، بستر مناسبی را برای افزایش مقاومت‌ها و مبارزات فراهم خواهد کرد، البته این مبارزات در کنار حفظ وحدت و انسجام داخلی که شرط اصلی پیروزی ملت فلسطین در نبرد سر «موجودیت» است صورت خواهد پذیرفت.
در پایان می‌توان گفت که خون شهید شیخ احمد یاسین درخت وحدت ملت فلسطین را تناورتر کرد و همه گروه‌ها را در زیر پرچم مقاومت و مبارزه برای آزادی گرد هم آورد.
خداوند شهید شیخ احمد یاسین را قرین رحمت واسعه خود گرداند و همانگونه که در هنگام حیات و زندگی خیر و برکتش شامل تمامی مسلمین می‌شد، شهادتش را مایه خیر و برکتی دیگر برای جهان اسلام قرار دهد.