بررسی الگوهای بازنمایی حضرت زهرا (س) در آثار اکادمیک غربی

حضرت زهرا (س) در جهان غرب

یکی از راه‌های ترویج عقاید و تفکر اسلامی، توجه به نحوه بازنمایی وقایع و چهره‌های تاریخی اسلام در ادبیات تولیدشده در حوزه‌های مختلف علمی است. در این نوشته، شناخت این بازنمایی از طریق جستجوی پایگاه‌های نشر علمی انگلیسی‌زبان همچون اسکوپوس، ساینس دایرکت، اسپرینگر، ویلیبلکول و از این قبیل صورت گرفته است. معیار انتخاب متون برای بررسی، زبان انگلیسی و پایگاه نشر آن‌هاست تا به‌این‌ترتیب، ضمن اطمینان از محتوای علمی و طیف مخاطبین آن، از قابلیت نتایج بررسی در جهت شناخت بهتر طیف مخاطبین و نوع شناخت ایجادشده در آن‌ها، و فعالیت‌های مرتبط با معرفی حضرت زهرا (س) به‌عنوان یک چهره تاریخی اسلام و تشیع به مخاطبین غیرمسلمان و یا غیر شیعه، اطمینان حاصل کرد. صرف‌نظر از دایره‌المعارف‌ها و فرهنگ‌ها که به‌طور مختصر و غیرعمقی به ارائه مختصری از زندگی‌نامه افراد می‌پردازند، به‌سختی می‌توان اثری را یافت که منحصراً در باب معرفی شخصیت حضرت زهرا (س) باشد و بیشتر مشاهدات درباره این حضرت، در لابه‌لای آثاری با محوریت دیگر شخصیت‌ها و موضوعات و در حوزه‌هایی گسترده‌تر از تاریخ اسلام است. در این نوشته تلاش می‌شود تا الگوهای بازنمایی حضرت زهرا (س) در این‌گونه آثار، بررسی و دسته‌بندی شود.

بررسی و معرفی شخصیت حضرت زهرا (س) در آثار انگلیسی‌زبان به‌طور عام قابل دسته‌بندی به آثاری است که توسط مسلمانان (اعم از سنی و شیعه) برای معرفی ایشان نگاشته شده‌اند و آثاری که توسط نگارندگان غیرمسلمان به تقریر درآمده‌اند. به‌طورکلی، باید گفت معرفی مستقیم حضرت در دسته اول بیشتر با هدف معرفی مستقیم ایشان بوده و در دسته دوم، ذکر نام حضرت زهرا(س) بیشتر در راستای بحثی که در مقاله جریان داشته و به‌عنوان فرعی از موضوع اصلی است. لازم به ذکر است تمامی مقالات بررسی‌شده در این نوشتار، نشریات اروپایی و آمریکایی هستند.
 
نگارندگان مسلمان
نیمی از مقالات موردنظر بررسی حاضر، توسط نگارندگان مسلمان نگاشته شده‌اند؛ هرچند تمامی مقالات این دسته، صرف‌نظر از هویت نگارنده، در نشریات غیراسلامی و غربی منتشر شده‌اند. حضرت زهرا(س) در مصاحبه احمد اشرف با نشریه Anthropology Today، به‌عنوان الگوی عملی و رفتاری بی‌نظیر بوتو، نخست‌وزیر فقید پاکستان معرفی شده است. سایت ایرانی تابناک، در ۱۳۸۶ و در بحبوحه ترور بوتو، اعلام کرد که مذهب او به‌دلیل حضور افراطیون در پاکستان مجهول مانده و بوتو به‌احتمال زیاد شیعه بوده است. به گفته احمد، بوتو حضرت زهرا(س) را از جهت «پاکدامنی، تعقل و شجاعت» می‌ستود و ارتباط عمیق و نزدیک ایشان با پیامبر اسلام (ص) را الگوی ارتباط خود با پدرش، ذوالفقار علی بوتو، می‌دانست. سید اختر، از کالج آستن تکزاس، به‌اختصار به معرفی شخصیت حضرت زهرا (س) از رهگذر نقل‌قول‌های متعدد از حضرت رسول (ص) هم‌چون «فاطمه پاره تن من است»، «فاطمه، سیده زنان اهل جنت است» و از این قبیل پرداخته است که خود می‌تواند به‌عنوان منبعی مستقیم در جهت معرفی آن حضرت برای مخاطبین انگلیسی‌زبان باشد. این متن، علاوه بر گفته‌های نبی اکرم (ص) حاوی نقل‌قول‌هایی از سایر افراد هم‌عصر ایشان، ازجمله عایشه، همسر پیامبر (ص) و دختر یکی از صحابه ایشان است. گیتی نشاط، در فصل دوازدهم کتاب «جوامع کلاسیک و پساکلاسیک» درباره زنان خاورمیانه، بعد از اشاره به نام و جایگاه حضرت خدیجه (س) به‌عنوان اولین بانوی مسلمان و کسی که پیامبری خاتم‌الأنبیاء را شهادت داد، از دختر ایشان، حضرت فاطمه (ص) به‌عنوان بانوی اول جهان اسلام و تشیع یاد می‌کند. حبیبه رحیم، در مقا‌له‌ای باعنوان «پاکدامنی، جنسیت و خانواده» در نشریهJournal of Social Distress and the Homeless، به مقایسه جایگاه زن در دو مذهب اسلام و هندوئیزم پرداخته و با معرفی حضرت زهرا (س) به‌عنوان کوچک‌ترین و برترین دختر رسول‌الله (ص) از صفات و خصال ایشان یاد کرده و به اهمیت جایگاه ایشان نزد پیامبر اکرم (ص) و همسر گرامی‌شان علی (ع) اشاره می‌کند. در این‌جا، رحیم با اشاره به جانشینی ابوبکر بعد از وفات پیامبر، به نارضایتی حضرت زهرا(س) از این جانشینی اشاره می‌کند و آن‌گاه شیوه حضرت علی(ع) در مقابل ابوبکر را در تبعیت از نارضایتی همسر بر می‌شمارد تا به‌این‌ترتیب، به عزت و منزلت حضرت، نزد همسر تأکید کرده باشد، اما به‌نظر می‌رسد، چنین تفسیری از تاریخ، نیازمند بررسی بیشتر از نگاه تاریخ‌دانان شیعه باشد.
 
نگارندگان غیرمسلمان
آگوستوس ریچارد نورتون، استاد روابط بین‌الملل و مردم‌شناسی دانشگاه بوستون، در مقاله‌ای در نشریهMiddle East Policy درصدد بررسی جایگاه مذهبی و علمی شهر نجف است و حضرت فاطمه (س) را به‌عنوان همسر حضرت علی (ع) و مادر سلسله امامت که به حضرت مهدی (عج) ختم می‌شوند و بحث انتظار تشیع را تبیین می‌نماید، معرفی می‌کند. سلسله مقالات نشریه Moslem World در باب موضوعاتی چون معرفی حضرت علی (ع)، جایگاه زنان در مصر، اسلام در جزیره‌العرب، شیعیان ایران، و دیگر عناوین، از حضرت فاطمه (س) به‌عنوان شخصیتی مکرم یاد کرده و به واقعیت‌های تاریخی که نشان از جایگاه ویژه ایشان نزد پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) داشته و نقشی که در تعیین حدود حقوقی زنان در اموری چون کاهش تعداد همسران قانونی مرد در اسلام به چهار همسر و لزوم حفظ برابری تام میان همسران، و غیره تأکید شده است، اشاره دارد. کارن رافل در «بررسی جنبه جنسیتی اسلام» در نشریه Contemporary Islam، به بررسی آثار اعظم تراب، کامران اسکات آقایی و برخی دیگر به‌ زبان انگلیسی می‌پردازد. به‌نظر می‌رسد بررسی خانم تراب از حضرت زهرا (س)، برداشتی مثبت و همراه با توصیف نقش و جایگاه حضرت در جامعه ایرانی است. از سوی دیگر، دیدگاه‌های ارائه‌شده از سوی آقایی انتقادی‌تر بوده و برای مثال، کتاب «فاطمه، فاطمه است» علی شریعتی، نوعی بازتولید روشنفکری مردسالاری از طریق تأکید بر جنبه‌های زنانه مطلوب جوامع مردسالار در زنان صدر اسلام و کربلا توصیف شده است. پاتریک ایزنلور از دانشگاه واشنگتن، در مقاله خود در American Ethnologist، ضمن بررسی نوع ادبی «نعت» در جزیره موریس فرانسه، با اشاره به نعتی که انور، یکی از صحابه رسول‌الله (ص) از ایشان درباره حضرت زهرا (س) نقل می‌کند، سعی در تبیین چگونگی شکل‌گیری روش «نعت» در صحابه پیامبر (ص) به‌عنوان اولین نمونه‌ها و الگوهای نعت به‌مثابه یک نوع ادبی، دارد. اهمیت این بررسی، در حوزه جغرافیایی این مطالعه، یعنی یکی از جزایر تحت حمایت فرانسه و شدت یافتن موضوع وهن نبی (ص) در این حوزه جغرافیایی، در سال‌های اخیر است.

 

کوتاهی در تبیین جایگاه
بعد از بررسی تعدادی از مقالات نشریات انگلیسی‌زبان که به‌نحوی به معرفی شخصیت و چهره حضرت زهرا (س) پرداخته‌اند، باید گفت چهره این حضرت، باوجود تأکید بیشتر منابع بر اهمیت جایگاه ایشان که پیش از حضرت خدیجه (س) قرار داشته و به اذعان اهل سنت، این جایگاه بر عایشه تفوق دارد، اما هم‌چنان بازنمایی بانوی اول اسلام در منابع غیراسلامی و انگلیسی‌زبان شایسته شخصیت حقیقی ایشان نبوده و این امر نشان‌دهنده کمرنگ‌ماندن منبع و سرچشمه امامت و تشیع در دیدگاه غیرمسلمانان است. برای مثال، گیتی نشاط، برای معرفی جایگاه حضرت فاطمه (س) در نزد شیعیان، از تشبیه جایگاه حضرت مریم نزد مسیحیان استفاده می‌کند؛ بدون آن‌که تأکید مناسبی بر تفوق جایگاه ایشان در دیدگاه اسلامی داشته باشد. هم‌چنین، ممکن است بتوان چنین امری را تا حدی به کثرت داشتن اهل سنت بر شیعیان جهان، و تکریم بیش‌تر آنان از عایشه به‌عنوان یکی از همسران پیامبر نسبت داد.
در این راستا، باید تأکید داشت که بیشتر آشنایی غیرمسلمانان با چهره‌های زن صدر اسلام از رهگذر تلاش مسلمانانی می‌گذرد که سعی در معرفی افرادی چون عایشه، با تمسک به شباهت شخصیت او به الگوهای امروزی‌تر و شبه‌فمنیستی که حضور عایشه در صحنه‌هایی چون جنگ جمل میسر ساخته است، ایجاد شده است. برای مثال، کارن رافل در مرور آثار تراب و آقایی، نحوه بازنمایی تراب از زندگانی و شخصیت حضرت زینب (س) را نقد کرده و عنوان می‌کند که او می‌توانست بر جنبه‌های حماسی آن حضرت که در تطابق بیشتری با الگوهای امروزی زنانگی است، مخاطبین بیشتری را جذب کند. لذا، در صورت وجود ضرورت برای معرفی مناسب و بیشتر حضرت زهرا (س) به جهان غیراسلامی، غیر از حرکت‌های در جهت نشر و ترجمه، لازم است ابتدا الگوهای مناسب و جهان‌شمول زنانگی که بتواند تفاسیر صحیحی از واقعیت‌های تاریخی در کنار الگوهای زنانگی و انسانیت را در ذهن مخایب غیرمسلمان شکل بدهد، ایجاد گردد.