نگاهی به تعطیلی رویدادی که مشت ادبیات انقلاب را پر کرد؛
این یادگار غنی را حفظ کنید!
معصومه خداوردیان
روزنامهنگار
دهه پنجاه، در روزگاری که رژیم پهلوی با هزینههای هنگفت دولتی و بنا کردن کاخ جوانان و بنیاد فرح، به دنبال تئوریزه کردن الگوی فرهنگ اروپایی بود، مردم با هزینه خودشان، مسجد و حسینیه میساختند تا سنگری در برابر هجوم فرهنگی سازمانیافتهای باشد که معنویت و ارزشهای اخلاقی را نشانه گرفته و به دنبال استحاله فکری و عقیدتی نسل آینده ایران بود.
در همین دوران، کانون فرهنگی مساجد، که به قوه فکری و اجرایی مساجد تبدیل شده بود، با راهاندازی کتابخانه و اجرای سرودهای انقلابی و نمایشهای مذهبی، عرصه را برای حضور و فعالیت بچههای مسجد باز میکرد؛ نسلی که دغدغه و آرزوهایش با آنچه حکومت پهلوی میخواست، زمین تا آسمان فرق میکرد.
در میان این مساجد، مسجدی کوچک در منطقه نسبتاً محروم تهران، در محله سیمتری جی، توانست جوانان محله را با سلیقههای مختلف دور هم جمع کند. فعالیتهای فرهنگی بچههای مسجد جوادالائمه(ع)، بهخصوص در زمینه کتابخوانی و نویسندگی، خیلی زود رونق گرفت؛ به طوری که به گفته مرحوم «امیرحسین فردی» از اهالی قدیمی محله جی و از بزرگشدگان مسجد جوادالائمه(ع)، اعضای کتابخانه در دههشصت به هفتهزار نفر رسیده بود.
جوانان مسجد، کتابخانه «اسلامیون» را راهاندازی کردند و چیزی نگذشت که در یک اتاق کوچک، جنب شبستان که همه زیباییاش چند قفسه فلزی با تعدادی کتاب بود، کلاسهای نویسندگی آغاز شد و از میان اعضای کتابخانه، شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) قامت راست کرد. این رویش بیسر و صدا و این جمع مستعد و بیادعا، بعد از پیروزی نهضت امام خمینی(ره)، مشت پُر انقلاب برای حمایت از نظام نوپای اسلامی در عرصه فرهنگ شد و حوزه هنری به واسطه همین بچهها شکل گرفت و بالید. ارتباط این شورا با حوزه به قدری تنگاتنگ شد که یک سال بعد از تأسیس حوزه، نخستین داستان منتخب شورای نویسندگان با عنوان «سوره بچههای مسجد» با سرمایهگذاری حوزه هنری منتشر شد.
جایزه کتاب سال شهید «حبیب غنیپور» چگونه جان گرفت
مرحوم «امیرحسین فردی» که محور اصلی شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) را تشکیل میداد و بسیاری از اعضای کنونی این شورا نیز از شاگردان او هستند، در کنار مزار شهید «حبیب غنیپور» سنگ بنای جایزه کتاب سال به نام این شهید را گذاشت تا چراغی که به نام ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در خانه خدا روشن شده، گیرا و مانا بماند. شهید غنیپور، یکی از شاگردان کلاسهای داستاننویسی مسجد جوادالائمه(ع) و دانشجوی ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی بود که سه کتاب «سفر جنوب»، «عمو سبدی» و «گل خاکی» از وی به یادگار مانده است. با تلاش فردی و شورای نویسندگان مسجد، نخستین مراسم جایزه کتاب سال شهید غنیپور در سال ۱۳۷۶ و همزمان با سالگرد شهادت این شهید، برگزار شد.
نگرانی اهالی فرهنگ از تعطیلی یک رویداد منحصر بهفرد ادبی
امسال، همزمان با برگزاری بیست و دومین دوره جایزه کتاب شهید غنیپور، «محمد ناصری» دبیر جشنواره اعلام کرد که جایزه کتاب شهید غنیپور از سال آینده برگزار نمیشود.
منتقدان و چهرههای ادبی طی سالهای برگزاری این رویداد، همواره از آن به عنوان یک اتفاق منحصر بهفرد در عرصه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس یاد کردهاند چرا که جایزه کتاب سال شهید غنیپور، تنها جایزه کتاب در جمهوری اسلامی است که به نام یک شهید پایهگذاری شده است؛ رویدادی که از دل مسجد برخاسته و سالهای متمادی در مسجدِ خاستگاه برپاکنندگان آن، محفل تجلیل از آثار برگزیده ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بوده است. از این رو شاید بتوان گفت، جایزه شهید غنیپور جزو نوادر رویدادهای فرهنگی طراز انقلاب و حتی تمدن اسلامی است.
نکته مهمی که مورد توجه مرحوم امیرحسین فردی نیز بود، این است که جایزه شهید غنیپور رویدادی است که در دوره برگزاری روی جشنوارههای مطرح و رسمی ادبی کشور تأثیر میگذاشت.
از سوی دیگر، وجه مردمی بودن این جشنواره، همواره مورد نظر اهالی ادبیات بوده است. یعنی این جشنواره توانسته با حفظ استقلال و عدم وابستگی به نهاد و سازمانی خاص روی پای خود بایستد. در حالیکه بسیاری از جشنوارههای دیگر که گاهی دولتی هم بودهاند، از ادامه چنین مسیری بازماندهاند، ولی این جشنواره توانسته به حیات ارزشمند خود ادامه دهد.
از نقطه نگاه برخی دیگر از چهرههای ادبی، یکی از نقاط مثبت این جایزه، نبود تفاوت میان سیاستگذاران و داوران از لحاظ مقام دستوری است چرا که جشنوارهها اغلب وابسته به مؤسسان خود هستند و میان تأسیسکنندگان و داوران فاصله وجود دارد اما جشنواره غنیپور از دل مجموعهای از داستاننویسان بیرون آمده و خود را وامدار جمعی غیرادبی نمیداند.
کاش حرف «امیرخان» روی زمین نماند!
درحالی که یکی از آرزوهای امیرخان فردی، فراملی برگزار کردن جشنواره کتاب شهید غنیپور بود، گویا همسنگرانش نگاه بلندپروازانه بنیانگذار کتاب سال را زمین گذاشتند. شاید به قول محمد ناصری، حالا شورای نویسندگان مسجد میخواهند بروند «رمان بنویسند و بیشتر برای خودشان وقت بگذارند» یا شاید هم همه چیز تقصیر امیرخان باشد که نیمهراه گذاشت و رفت. به قول آن نویسنده که نوشت «جایزه غنیپور زمانی تعطیل شد که امیرخان فردی از دنیا رفت».