نشخوار توهم

ونوس بهنود  
دبیر تحریریه

چندی پیش در اینستاگرام، پیامی بارگزاری کردم که به محتواهای دروغ، بزک‌های ساختگی و تقلبی و توهمات روشنفکری   معترض بود و این همه من در آوردی‌های بی‌اساس را زیر سؤال می‌برد. در پاسخ چند نفر ابراز همدردی کرده بودند که بله اینستاگرام شده است چنین و چنان و هر زمانی که می‌خواهی به سراغش بروی دچار بدبینی، یأس و افسردگی می‌شوی. واقعیتی که غیر قابل انکار است و با این وجود مرکز آمار ایران می‌گوید سپری کردن زمان در شبکه‌های اجتماعی روی یک نمودار صعودی ایستاده و در مقابل مطالعه کتاب و روزنامه روی نمودار نزولی. هر چند از محتواهای فاقد کاربرد در اینستاگرام همدلی شنیده شود اما ابتلا به نشخوار چنین محتواهایی یکی از معضلات جدی در رژیم مصرف رسانه است. موضوعی که سن و سال هم ندارد. از آن طرف هوش مصنوعی وقتی یک آنالیز ساده انجام می‌دهد، محتواهایی که رفته‌ایم به سراغش را مرتب برای ما تکرار و تکرار می‌کند و این طور می‌شود که در دام توهماتی که خود منتقد آن هستیم گرفتار می‌مانیم و دست از گوشی و حتی تلاش مکرر برای استفاده از VPN و وصل شدن به اینستاگرام را هر روز و هر روز تکرار می‌کنیم. یکی از این توهمات لایک کردن محتوایی از زندگی و شخصیت افراد است که در دروغ بودن آن اطمینان داریم. گویی دور رقابتی است و باید همه در آن شرکت کنند و همه برای دریافت پاسخ با یکدیگر بجنگند. در واقع می‌توان گفت هیچ نهادی به صورت مستمر و با برنامه مشخص برای آموزش عمومی انتخاب بهترین رژیم مصرف رسانه‌ای اقدامی نکرده است. برخی معتقد به حذف صورت مسأله و فیلتر کلی هستند و برخی معتقدند باید این مسیر را طی کرد اما آگاهانه. اما این سؤال جدی که آموزش باید از کدام سن و از کجا آغاز شود و در حال حاضر نیز تکلیف کاربران حریص محتواهای به درد نخور چیست، پاسخی ندارد. نتیجه این می‌شود که روابط به درد نخور در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و افراد دچار خودکم‌بینی، انزوا و افسردگی و اضطراب و وسواس فکری می‌شوند. نسل‌های بعدی بی‎شک آگاه‌تر نسبت به مصرف رسانه اقدام خواهند کرد اما تبعات این هیجان در مصرف را نیز متحمل خواهند شد.