سید رضا صدرالحسینی در گفت‌وگو با « ایران جمعه»:

امریکا فرمانده میدانی مقابله با مقاومت فلسطین است

امریکا از کشورهایی است که طی سال‌های گذشته همواره از جنایات صهیونیستی حمایت کرده و رژیم صهیونیستی به واسطه همین حمایت‌های غرب و امریکا به جنایات وحشیانه خود طی این سالها ادامه داده است تا اینکه ادامه این جنایات موجب شد تا نیروهای مقاومت با انجام عملیات مقتدرانه «طوفان‌الاقصی» پاسخ قاطعی و شکست سنگین و البته غیرقابل ترمیمی را به صهیونیست‌ها تحمیل کنند. حمله جبهه مقاومت فلسطینی و حماس به رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر سال‌جاری از مناطق نوار غزه به مناطق مرزی این رژیم انجام شد. حملاتی که به عنوان عملیات پیروزمندانه طوفان‌الاقصی نام گرفت و از همین نقطه درگیری رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطینی آغاز شد. هدف و انگیزه از عملیات طوفان‌الاقصی آزادسازی فلسطین و مقابله با اشغالگری و نقض حقوق انسانی توسط رژیم غاصب صهیونیستی بود. کمی پس از این عملیات نظامی-امنیتی خسارت بار، ایالات متحده امریکا برای کمک به رژیم صهیونیستی اقداماتی نظیر تشکیل اتاق فکر و فرماندهی میدانی، انتقال افسران کار کشته، تجهیزات و امکانات ماهواره‌ای و نظامی و همچنین غذا و دارو را برای آغاز و حمایت تمام عیار از این رژیم در مقابل حملات غیرقابل باور فلسطینی‌ها به میدان آورد. یکی از اهداف امریکا برای حمایت از این رژیم، فارغ از یک متحد استراتژیک می‌‎تواند تثبیت و تضمین هژمونی این کشور در خاورمیانه باشد، زیرا امریکایی‌ها متوجه این مسأله شدند که رژیم صهیونیستی باوجود شعارها و تبلیغات هنوز به خودکفایی و خودبسندگی برای حفظ خودش نرسیده است. در حال حاضر گمانه‌زنی‌هایی از خواسته‌های امریکا و غربی‌ها پیرامون درگیری‌ها در میان است. وزیر خارجه امریکا بعد از نشست گروه هفت در ژاپن در گفت‌وگو با خبرنگاران از اسرائیل خواست غزه را بعد از پایان جنگ با حماس اشغال نکند. همچنین در این میان اظهاراتی مبنی بر آتش‌بس و انتقال قدرت در پسا جنگ بیان شده است. آنچه در ادامه می‌‌آید مشروح گفت‌و‌گوی خبرنگار «ایران جمعه» با سیدرضا صدرالحسینی، در خصوص مسائل به وجود آمده و برخی گمانه‌زنی‌ها است:

سید پویا هاشمی‌حفظ آباد
 دبیر گروه‌گفت‌و‌گو

نقش امریکا در جنگ اخیر حماس و رژیم غاصب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟! آیا کمک‌های چندمنظوره به ارتشی که مدعی ارتش برتر جهان را دارد به چه معناست؟!
یکی از واقعیت‌هایی که در طول چهل روز گذشته و بعد از عملیات موفق و پیروزمندانه طوفان‌الاقصی مشخص شد، ناتوانی و حفره‌های متعددی در حوزه‌های امنیتی و نظامی در رژیم صهیونیستی  بود.
در واقع امروز بخش قابل توجهی از کارشناسان سیاسی، نظامی و امنیتی به این موضوع متفق‌القول هستند که اگر امریکا حمایت خودش را از رژیم صهیونیستی بردارد و یا دستش را از شانه رژیم صهیونیستی بردارد، آنها بیش از ۴۸ ساعت امکان توان مقابله با مقاومت را ندارند. البته این مسأله نشان از ضعف رژیم صهیونیستی نیست بلکه نشان از قوت، قدرت و توانمندی مقاومت است.
‌رژیم صهیونیستی در رتبه‌بندی ارتش‌های جهان بین چهار یا پنج و در بین کشورهای غرب آسیا یا خاورمیانه به عنوان کشور اول از لحاظ توانایی و تجهیزات معرفی می‌شود؛ اما هیچ‌گاه توان مقاومت در رسانه‌ها بیان نشد ولی در میدان عمل این توانمندی به خوبی آشکار گشت.
با این تفاسیر کارکرد وجود رژیم صهیونیستی در منطقه برای امریکا بسیار مهم است. سؤال اینجاست که تا به امروز ایالات متحده امریکا چه اقداماتی جهت حمایت از رژیم صهیونیستی انجام داده است؟
یک نکته اساسی که باید خاطرنشان کنیم آن است که امریکایی‌ها زودتر از رژیم صهیونیستی به خطرات احتمالی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی پی بردند و قبل از هر گونه اقدام نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی، این قوای سنتکام بود که برای نیروهای منطقه‌ای خودش اعلام آماده‌باش نمود.
این نشان دهنده این است که ارتش امریکا با توجه به دستورالعمل‌های نظامی که دریافت نموده بود، این آمادگی را داشت که بلافاصله در صورت هرگونه آسیب به رژیم صهیونیستی وارد عمل شود و از ساعات اول نیز این کار را انجام داد.
خب، گسیل تعدادی از فرماندهان با تجربه ارتش امریکا به تل‌آویو یکی از نشانه‌های این مسأله بود و پس از هفته اول همه افسران در رسته‌های مختلف که تجربیاتی در مقابله با داعش در موصل و همچنین فلوجه در عراق را داشتند در تل‌آویو جمع شدند و هرگونه مدیریت مورد نیاز میدانی را در اختیار گرفتند. این نکته نباید فراموش شود که در حوزه کسب اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات و انتقال اطلاعات به رژیم صهیونیستی نیز، امریکا گوی سبقت را از دو کشور آلمان و فرانسه ربوده است. امریکا با انتقال تعدادی از ماهواره‌های خود به بالای سر غزه، از روز اول به کسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات و همینطور انتقال اطلاعات به این رژیم غاصب هیچ کوتاهی نکرده است.
البته ییش از هزار پرواز باری از پایگاه‌ها و مناطق لجستیکی امریکا در اروپا به سرزمین‌های اشغالی و همچنین پهلوگیری تعدادی از کشتی‌های باری برای تأمین نیازهای نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی نیز باید در کنار همکاری‌های امریکا به خوبی دیده شود.
تزریق روحیه به نیروهای سیاسی و نظامی امریکا نکته‌ای است که در طول نزدیک به یک سال نخست‌وزیری نتانیاهو، هیچ دعوتی از وی به واشنگتن انجام نشد اما بایدن برای روحیه‌بخشی به نتانیاهو و مقامات ارشد رژیم صهیونیستی به تل‌آویو سفر کرد و در آنجا اعلام کرد که ما هرگونه همکاری لازم را در حوزه حمایت‌های مختلف از رژیم صهیونیستی خواهیم کرد.
‌بایدن این نکته تعجب‌آور را بیان کرد که «اگر رژیم صهیونیستی نبود، ما باید آن را ایجاد می‌کردیم و حال که هست ما برای حفظ او از هیچ نکته‌ای کوتاهی نخواهیم کرد».

با این تفاسیر این گزاره صحیح است که بگوییم، حماس و مقاومت فلسطین با یک ارتش و قوای امریکایی طرف حساب است؟
 نکته دیگری که باید نسبت به این مسأله گفته شود، گسیل نیروهای اطلاعاتی و امنیتی موساد به سرزمین‌های اشغالی بود که در حقیقت برای بازیابی ستون فروریخته اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند.
‌بنابراین می‌توانیم این نکته را به ضرس قاطع بگوییم که امریکا مشارکت جدی و حتی در برخی موارد فرماندهی میدانی برای مقابله با مقاومت فلسطین و مردم غزه را برعهده داشته و دارد؛ حتی در خصوص جنگ بیمارستان‌ها، این مقامات امنیتی امریکایی بودند که اعلام کردند که ما مطمئن هستیم در زیر ساختمان بیمارستان شفا «مرکز فرماندهی مقاومت فلسطین» وجود دارد. البته همه دنیا مشاهده کردند که پس از جنایت‌های بسیار و ورود نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی به بیمارستان، این ادعای امریکایی‌ها نیز برملا شد و همه مردم دنیا متوجه شدند که این مسأله واقعیت ندارد. با این تفاسیر دومین شکست بزرگ در حوزه اطلاعاتی و امنیتی نیز به رژیم صهیونیستی وارد شد.

برخی گمانه‌زنی‌ها حاکم بر این فرضیات است که در پساجنگ غزه و رژیم صهیونیستی، احتمال تشکیل نیروهای چندملیتی متشکل از امریکا یا تشکیل نیروهای حافظ صلح، مثل معاهده ۱۹۷۹ مصر و اسرائیل باشد؛ آیا چنین چیزی مفروض و یا ممکن است؟
در این معادله همه چشم‌ها باید به میدان باشد و اقدامات دیپلماتیک ضمن مفید بودن اما کافی نخواهد بود. کسی به غیر از مقاومت در این خصوص نمی‌تواند تصمیم نهایی را بگیرد. ‌اما بعد از آتش‌بس هر نوع سناریویی محتمل است ولی باز هم تأکید می‌کنم و باید به این نکته توجه داشت که حرف نهایی را در این رابطه مقاومت فلسطین خواهد زد.
 
اخبار این روزهای فلسطین خبر از آن می‌دهد که طرف غربی به دنبال برچیدن قدرت حماس و همچنین کار کردن بر خط خبری که «آینده مدیریت غزه با حماس نخواهد بود.» شاید مدیریت این مناطق را هم به فردی همچون محمود عباس واگذار کنند. به نظر شما چنین اتفاقی تصمیمی قابل قبول است؟
باید توجه داشته باشیم که آقای محمود عباس در مناطقی که مدیریت آن مناطق به ایشان واگذار شده در قالب دولت فلسطین، نفوذ خودش را از دست داده و مردمانه کرانه هم دیگر به او اعتماد ندارند. آنها متوجه شدند که در طول ایام گذشته سازش هیچگونه آورده‌ای برای مردم فلسطین نداشته است. بنابراین احتمال سپردن غزه به محمود عباس ممکن است از جانب نظام سلطه پیشنهاد شود و ایشان هم بپذیرد اما مردم غزه او را نمی‌پذیرند؛ زیرا تصمیم گیرنده اصلی مردم غزه هستند.
نکته بعدی اینکه امریکایی‌ها متوجه این مسأله شدند که رژیم صهیونیستی باوجود شعارها و تبلیغات هنوز به خودکفایی و خودبسندگی برای حفظ خودش نرسیده است. بنابراین به نظر می‌آید بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و پایان این جنگ، امریکایی‌ها حضور بیشتری را در اداره رژیم صهیونیستی خواهند داشت.
 
از نظر شما جنگ غزه و رژیم صهیونیستی چگونه پایان خواهد یافت؟
در ارتباط با چگونگی پایان جنگ، این اقتدار مقاومت است که موضوع آتش بس و پایان جنگ را رقم خواهد زد و نه اسلحه رژیم صهیونیستی. این نکته قابل توجهی‌ است.
ضمن اینکه امریکایی‌ها و اروپایی‌ها از مدتی قبل صحبت موضوع آتش بس و تبادل اسرا و زندانیان فلسطینی را با یکدیگر داشتند اما به دلیل اینکه دست رژیم صهیونیستی خالی بود و البته همچنان هم خالی هست، نتوانستند به موفقیتی برسند و به همین منظور این جنگ را تداوم دادند. آنچه مهم است این است که نظر امریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی در مورد این موضوع اجرایی نخواهد شد، بلکه نظر مقاومت مهم است.
مقاومت در خصوص تبادل اسرای رژیم صهیونیستی و زندانیان بی‌گناه خودشان در زندان‌های رژیم صهیونیستی از مدتی قبل اعلام آمادگی کرده بودند که ما حاضریم این اقدام را با نگاه بشر دوستانه از بانوان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی آغاز کنیم که نهایتاً به نظر می‌رسد این مسأله انجام شود. اما معتقدم و مجدداً تأکید می‌کنم که تصمیم گیرنده نهایی در صحنه میدانی مقاومت خواهد بود.

ویدیویی مبنی بر سقوط و سکته بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، منتشر شده است. آیا فوت بایدن تأثیری در روند جنگ رژیم صهیونیستی و غزه خواهد داشت؟
صدرالحسینی: در رابطه با شرایط به وجود آمده برای رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، باید توجه داشته باشیم که در کشور امریکا در قالب قانون اساسی آمده است که در زمان ایجاد مشکل برای رئیس جمهور، معاون وی اختیارات امور را در دست می‌گیرد و فاصله چند ماهه برای انجام انتخابات وجود دارد. البته باید ببینیم که شرایط به چه سمتی می‌رود و انتخابات بعدی چطور صورت می‌گیرد.
‌اما بهبود یا وخیم شدن حال رئیس جمهور امریکا هیچ تأثیری بر شرایط جنگ رژیم صهیونیستی و فلسطین نمی‌گذارد و تصمیم گیرنده این موضوع درست است که شخص رئیس جمهور امریکا خواهد بود اما حوزه تصمیم‌گیری در این موارد به مسائل و جریان‌های متعدد دموکرات و جمهوری‌خواه و لابی صهیونیست بستگی دارد. طبیعتاً فوت یا برکناری آقای بایدن تأثیر مستقیمی روی این موضوع نمی‌تواند داشته باشد.
‌هر اتفاقی که رقم بخورد، معاون رئیس جمهور مسیر را طی می‌کند و جالب است که بدانیم قطعنامه‌ شورای امنیت سازمان ملل برای پنج روز آتش بس اهمیت بیشتری از فوت یا زنده ماندن بایدن دارد.