ویژه نامه ایران طنز ۸۳۳۵ - ۰۱ آذر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - ویژه نامه ایران طنز ۸۳۳۵ - ۰۱ آذر ۱۴۰۲ - صفحه ۸

نگاهی به نشریات طنز و فکاهی سال اول پیروزی انقلاب اسلامی(3)

بهلول باید گردد!

بهزاد توفیق‌فر
پژوهشگر

در دوشماره گذشته عرض شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مرور زمان، واژه «طنز» مورد توجه نشریات انتقادی و فکاهی قرار گرفت. گرچه در همان سال ابتدایی(1358) این نشریات و جراید، روش خود را همان فکاهی-انتقادی اعلام می‌کردند. اینگونه در فاصله کوتاهی بین 22 بهمن 1357 تا مهرماه 1358 حدود سی نشریه جدید به همین شیوه، یعنی فکاهی و انتقادی در ایران منتشر شد. اولین شماره «بهلول» در روز سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد. گرچه «هادی خرسندی» از بیستم اسفند، در روزنامه کیهان ستون طنزی تاسیس کرده بود اما به صورت مستقل می‌توان بهلول را اولین نشریه طنز پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست. بهلول با دولت موقت و خصوصاً با شخص مهدی بازرگان بسیار با احتیاط و محافظه‌کارانه برخورد می‌کرد و تلاش داشت خیلی به وی و دولت موقتش نزدیک نشود. در صورتی هم که از نقد ناگزیر بود، یا می‌خواست بی‌طرفی خود را نشان دهد، بسیار آهسته و کمرنگ و غیرمستقیم نقد می‌کرد و در عین حال، پرچم سفید را پیشاپیش تکان می‌داد. در ستون «یادداشت»، که معمولاً با امضای «بهلول‌زاده» نوشته می‌شد و به نوعی سرمقاله محسوب می‌گردید، می‌خوانیم:
«گفت: یعنی تو فکر می‌کنی چیزهایی که می‌نویسی در جهت خواسته‌های مردمه؟
گفتم: همش که نمیشه ناله و شکایت و دردودل کرد. ما لطیفه می‌نویسیم برای شادشدن. با آدمهای معروف مملکت شوخی می‌کنم. برای نزدیکتر شدن و دوستی(که بتونیم حرفهای جدی‌تر رو راحت‌تر بزنیم) مطالبی می‌نویسیم برای سرگرمی. انتقاد می‌کنیم تا توجه مسئولان به بعضی از مسائل جلب بشه و شوخی هم زیاد داریم. ما فقط با کسانی شوخی می‌کنیم که فکر می کنیم ارزش شوخی‌کردن رو دارن. بهلول‌زاده با نخست‌وزیر محبوب خودش [مهدی بازرگان] شوخی کرده و می‌کنه. با کمیته‌ها شوخی می‌کنه (خیلی عذر می‌خوام قربان!) با رجال مملکت شوخی می‌کنه با کاسب و کارگر و کارمند و محصل شوخی می‌کنه و انتظار هم داره که شوخی‌ها فقط شوخی تلقی بشه و هیچکس از این شوخی‌ها دلخور نشه!»(شماره 8، اردیبهشت 1358).
نگاهی به طرحهای روی جلد و مطالب و کاریکاتورهای داخل بهلول، نشان می‌دهد که در عین همه این احتیاط‌ها و آهسته‌روی‌ها، اغلب مسائل مطرح شده که به نوعی به دولت موقت ارتباط دارد خیلی کم است و آن هم، بدون اشاره مستقیم به دولت و مسئولین دولتی و با نوعی ارجاع مسئولیت به قبل از انقلاب یا عواملی غیر از دولت موقت بیان شده است. حتی در مواردی تلاش کرده تا عملکرد ناقص یا اشتباه دولت موقت را توجیه کند و آن را به گردن دیگران بیاندازد. برای مثال این کاریکاتور که درباره اصلاح نظام آموزش و پرورش طراحی شده و در همان شماره اردیبهشت 1358 به چاپ رسیده است را ببینید:
باید گفت علی‌رغم همه این محافظه‌کاری‌ها و آهسته‌روی‌ها، بهلول پس از ۱۷ شماره در روز یکشنبه ۳۱ تیر 1358 توسط دولت موقت بازرگان و به مدت یک ماه، توقیف شد. شماره بعدی آن، در چهارم شهریور همان سال دوباره منتشر شد و توانست کمی تا قسمتی نظر مساعد دولت موقت را جلب کند. با روی کار آمدن دولت بنی‌صدر در بهمن و اسفند 1358، از آنجایی که بهلول دیگر می‌دانست به چه‌چیزهایی و چگونه باید نقد کند و صدالبته نزدیکی روش و نگاه بنی‌صدر و اعضای دولتش به بازرگان و دولت موقت، توانست تا ابتدای تابستان ۱۳۶۰ یکشنبه هرهفته، منتشرشود. گرچه علاوه بر پرچم سفید و سطل رنگ توجیه؛ مظلوم‌نمایی برای شخص بنی‌صدر و افراد همسو با وی را نیز در دستور کار قرار داد تا شاید به عمر انتشار خود بیافزاید و جای نشریاتی مانند «توفیق» را بگیرد.
در پایان سال 1358 و با جایگزینی دولت موقت با اولین دولت رسمی برخاسته از رأی مردم، فضای سیاسی کشور کمی تا قسمتی شفاف شده بود و گروه‌بندی‌های سیاسی به طور کل تغییر کرده بودند. در یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همه دولتی‌ها، اعضای نهادهای انقلابی و مردم؛ در جبهه انقلاب دسته‌بندی می‌شدند و در مقابل خود، سلطنت‌طلب و ساواکی و بعضاً وابستگان به کشورهای استعمارگر را دشمن می‌داشتند، حالا شفافیت نسبی مرزهای انقلاب اسلامی با گروه‌های وابسته به چپ و راست و مرتجع و تجزیه‌طلب و کودتاچی؛ با نمره‌های غیرقابل قبولی که «ملـّی»‌ها در کارنامه دولت موقت خود کسب کردند موجب شده بود تا اندک اندک دوقطبی جدیدی در فضای سیاسی کشور ایجاد شود. یک‌سو نیروهای وفادار به آرمان‌های انقلاب و پیرو امام خمینی(ره) مانند شهیددکتر بهشتی، شهیدرجائی و شهیدباهنر بودند که صیانت از انقلاب مردم و اهداف مردمی و الهی انقلاب اسلامی را مدنظر داشتند و از سوی دیگر، کسانی که معتقد بودند دیگر شاه رفته و حالا باید کار به دست تحصیلکرده‌های دانشگاه‌های انگلیس و آمریکا و مدیران کروات‌زده باقی‌مانده از نظام شاهنشاهی سپرده شود. سردسته این افراد، بنی‌صدر، بازرگان و افراد وابسته به آنها بودند که اغلب از مجاهدین خلق(منافقین) و گروه‌های متمایل به چپ، به عنوان چماق استفاده می‌کردند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی