بازار کتاب طنز از رونق افتاده
در این هفته به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی سراغ چند نفر از فعالان جوان عرصهی کتاب رفتهایم تا پیرامون اوضاع و احوال کتابهای طنز با آنها گپوگفتی داشتهباشیم. محمداسماعیل عبادتی مدیر فروشگاه کتاب و فعال این عرصه است که از 19 سالگی وارد حوزه کتاب شده و اصلاً شروع کارش با کار کتاب بوده. او تقریباً 10 سال است که این راه را ادامه داده. عبادتی میگوید این کار را صرفا بخاطر علاقه دنبال میکند وگرنه از پول در آن خبری نیست! محمداسماعیل حیدریراد نیز فعال عرصه کتاب، کتابفروش و دانشجوی دکتری حقوق است. او از ابتدای دوران دانشجویی به فضای کتاب علاقه زیادی داشته و اکنون حدود دو سال است که بهصورت جدی در این حوزه مشغول به کار است. هانیه فرازمند هم کارشناس کتاب و مشغول در یک کتابفروشی است. او قبل از این مدرس زبان بود و صرفاً بهخاطر علاقه وارد حوزه کتاب شد؛ وگرنه بهقول خودش آن شغل آب و نان بهتری برایش داشت. البته الآن به تدریس و ترجمه هم مشغول است.
رامین زارعی
روزنامه نگار و طنزپرداز
+ چقدر با کتابهای طنز آشنایی دارید؟ آیا این کتابها جزو علاقهمندیهای شما هستند؟
- عبادتی: کتابهای طنز جزء علاقهمندیهای شخصی خودم هست، منتها جزء اولویتهای مطالعهام نیست.
- حیدریراد: قبلاً نه؛ ولی از وقتی که وارد فروشگاه شدم و با این حوزه آشنا شدم و دیدم مخاطب دارد، سعی کردم چند تا از آثار پرفروش این حوزه را مورد مطالعه قرار دهم؛ مثل آبنبات پستهای و هلدار و... یا چندتا از کتابهای آقای امیریان.
- فرازمند: واقعیتش این است که کتابهای طنز برای یک مدت طولانی جزء علاقهمندیهای من نبود، تا اینکه یک مجموعه خواندم و خوشم آمد و ادامه دادم. میشود گفت بعد از قصههای مجید که در دوران نوجوانی خواندم، دیگر سراغ کتابهای طنز نرفتم تا اینکه دوباره با کتابهای آقای مهرداد صدقی (سری آبنباتها) آشنا شدم و از آبنبات هلدار شروع کردم و سری آبنباتها را خواندم. بیشتر کتابهای طنز را خواندهام ولی نمیشود گفت جزء زمینههای مورد علاقهی من هستند و خیلی پیگیرشان هستم.
+ در این وضعیت بازار کتاب، مشخصا ًکتابهای طنز چه وضعیتی دارند؟
- عبادتی: خرابتر از خراب. الآن در حوزهی کتابهای طنز، اوضاع خوب نیست. نه فقط ایران بلکه به نظرم این قضیه یک بحث جهان شمول است. در کتابهای طنز خارجی که در ایران ترجمه میشود یا حتی آنهایی که ترجمه هم نمیشوند، قسمت طنز از ادبیات داستانی یا ادبیات شعر جهان دارد کمی کمرنگتر از گذشته میشود. الآن فروشندگان یا مشاوران کتاب ما، دستشان خیلی بسته است. واقعاً نسبت تعداد عناوین طنز به بقیهی عناوین بهشدت کم است. در بحث شعر طنز هم همینطور است. ولی مردم سراغ کتاب طنزی میآیند که عقبه و سبقه دارد. مثلاً کارهای آقای مهرداد صدقی وقتی میگیرد، همه منتظرند کتاب بعدی ایشان بیاید. آبنبات پسته-ای میآید، بعد آبنبات دارچینی میآید، بعد آبنبات نارگیلی میآید و همه هم با استقبال مواجه میشود.
- فرازمند: به نظرم کتابهای طنز، کلاً هیچوقت کتابهای خیلی پرفروشی نبودهاند. حالا یکسری از کتابهای طنز که خود ناشر یا نویسنده آنها را تبلیغ میکنند، مثل سری آبنباتها که توسط خود نویسنده خیلی تبلیغ شد؛ زود به چاپ دوم رسیده بود. از موقعی که من وارد این حوزه شدهام تنها کتاب طنز پرفروشی که خیلی سراغش آمدهاند، سری آبنباتها بود مخصوصا جلد آخرش، آبنبات نارگیلی. یعنی کاملاً به تبلیغ نویسنده، تبلیغ ناشر و فضای مجازی مربوط میشود.
- حیدریراد: کتابهای طنز در حوزه رمان خریدار دارد. ظرفیت و خواهان هم دارد.
+ میل و علاقه مردم نسبت به کتابهای طنز را چگونه میبینید؟ متقاضی دارند؟
- حیدریراد: سؤال خیلی سختی است. در طول یکسال گذشته شاید دو یا سه نفر آمدهاند بگویند کتاب طنز هم دارید؟ یا کتاب طنز هم میتوانید معرفی کنید؟ یعنی حضور ذهن ندارم که کسی بگوید کتاب طنز خوب چه چیزی به من پیشنهاد میکنید. مگر اینکه کتاب طنز شناخته شدهای را خواسته باشد. در کودک و نوجوان بیشتر بوده؛ خیلی از نوجوانها، مخصوصاً پسرها به طنز رغبت داشتهاند.
- فرازمند: خیلی کمتر از قبل. قبلاً مجلاتی مثل «سه نقطه» بود و یکسری کتابها هم بیشتر خریداری میشدند. فکر میکنم کتابهای طنز توسط مردم خیلی جدی گرفته نمیشوند. یعنی فردی که میخواهد در این شرایط گرانی کتاب هزینه کند و کتاب بخرد، کتاب طنز را از لیستش حذف میکند. البته در حوزه ادبیات کودک و نوجوان قضیه متفاوت است و ما کتاب طنز زیاد داریم. مثلاً یکسری کتاب داریم که راجع به طنز دفاع مقدس است. یکسری هم هست مثل «قصههای من و ننه آغا» که فضایش شبیه قصههای مجید است. من بیشتر طنزهایی که خوانده-ام، کتابهای نوجوان بوده که بامزه بودهاند. کتابهای کودک و نوجوان طنز خیلی زیاد داریم و اتفاقاً خیلی هم خوب فروخته میشوند.
- عبادتی: حس میکنم آحاد مردم جامعه، یک اشتباه و برداشت غلطی از کتاب طنز دارند و آن هم این است که حتماً باید به این کتاب طنز بخندند و باعث خنده شود؛ درحالی که واقعاً اینطور نیست. حتماً یک کتاب طنز کتاب خندهداری نیست بلکه در بیان مسائل، یک زبان زیرکانه دارد. شاید شما خندهات نگیرد اما خب از مطالعهی آن لذت ببر. این بیشتر در بحث نگرش است و باید تغییر نگرش اتفاق بیفتد. کتاب طنز، کتابی است که قرار است مسائلی که با جدیت به نتیجه نرسیده است را با طنز مطرح کند. وقتی این کتاب را دارید میخوانید آخرش دارید از آن چیزی یاد میگیرید؛ فکر نکنید که حتماً باید بخندید و هیچی هم یاد نگیرید و فقط جهت سرگرمی باشد. کتاب طنز جهت سرگرمی نیست. مثل وقتی است که شما مثلاً فیلم کلاسیک چارلی چاپلین را میبینید که در دل طنزش کلی مطلب دارد. از این جهت تغییر نگرش خیلی مهم است.
+ مردم سراغ کتابهای طنز قدیمی هم میآیند؟
- فرازمند: نه واقعیتش!
- حیدریراد: نه!
- عبادتی: یکسری کتابهای طنز نسبتا قدیمی و کلاسیک ایرانی داریم که اینها واقعاً جایگاه قویای دارند. یعنی واقعاً به لحاظ فنی، نگارششان جالب و جذاب است. مثلاً قصههای مجید هوشنگ مرادی کرمانی، یا از قدیمیترها مثلاً چرند و پرند، دایی جان ناپلئون و تعلیمات غیراجتماعی، اینها خیلی عالی هستند. قدیمیتر از آنها هم طنزهای عبید زاکانی را داریم. منتها این کتابها مشتری ندارند و این خیلی بد است. معلوم میشود مردم اینها را نمیشناسند!
+ کتابهای طنز ترجمه شده را میشناسید؟
- عبادتی: بله. در کتابفروشی هم داریم. عناوینش کم نیستند ولی خیلی هم زیاد نیستند. مثلاً «شوایک» جزء کارهای خیلی حرفهای است یا عزیز نسین چند عنوان طنز دارد. عناوین محدود هستند. من خودم در بحث ادبیات طنز بیشتر توجهم را روی بحث ایرانی گذاشتهام، چون طنز جهانی کمی دور از طنز ما است؛ جدی میگویم! یعنی شما مثلاً «شوایک» را که میخوانید از لحاظ فنی لذت میبرید ولی شاید یک جاهایی واقعاً از کلماتش یا آن عبارتهایی که بهصورت طنزآمیز آورده است خوشتان نیاید، ولی همین کتاب آبنبات هلدار یا قصههای مجید را که مطالعه میکنید چون به فرهنگ ما میخورد از این جهت برای مردم خیلی جذاب است.
- فرازمند: من اصلاً نمیشناسم. یعنی اصلاً بین قفسه طنزمان هم الآن چنین کتابی نیست که داشته باشیم، مگر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان.
+ به نظرتان طنزنویسها چه کاری میتوانند انجام دهند که بازار را در دست بگیرند؟
- فرازمند: به نظر من نویسندگان طنز باید برای کتابهایشان یک معرفی خوب داشته باشند. ببینید طنز چیزی است که اتفاقاً هم در فضای مجازی و هم در محیط عمومی شاید خیلی راحت بشود تبلیغش کرد، چون مردم به راحتی سمتش میروند. اگر دقت کنید پستهای طنز زیاد لایک میخورد. الآن یکی از راههای تبلیغ خیلی خوب، فضای مجازی است. خودشان از بلاگرهای کتاب (کسانی که کتاب میخوانند و معرفی میکنند)، کمک بگیرند. نه صرفاً آنهایی که فقط عکس میگیرند و یک پیجی دارند، بلکه کسانی که واقعاً کتابخوان هستند. کتابشان را برای آن بلاگرها بفرستند و بخواهند معرفیاش کنند و اگر نقدی به کتابشان شد پذیرا باشند، همین!
- عبادتی: به نظر بنده هم یک بحث، بها دادن ناشرها به طنز است. خود ناشرها هم یک مقدار در این زمینه مقصر هستند. چون وقتی بحث کتاب طنز وسط میآید، جبهه میگیرند که نه، طنز الآن نه! از این میترسند که کار فروش نرود. میگویند آثار حرفهای طنز فروش نرفته است، حالا چه تضمینی هست که این کار فروش برود؟ یک ترس اینطوری دارند که کاغذشان هدر برود. به اضافهی عدم تبلیغات. ما باید ببینیم ناشرها هفتهای یا دو هفتهای یک کار طنز دارند بیرون می-دهند و آن موقع تازه نشان داده میشود که کار طنز برای آن ناشر جدی است و دارد به آن می-پردازد. در کل کمی باید از لحاظ روانی روی قسمت مارکتینگ ناشرها کار کرد.
+ به نظرتان طنزنویس خوب داریم؟
- عبادتی: بله حتماً داریم. هم در سنین پایین، هم میانسال و هم سن بالا داریم. چون ما مردممان، اتفاقاً مردم طنزدوستی هستند. حالا هستند خیلیها که رفتهاند زیر و بمش را هم درآوردهاند و مطالعهشان آنقدر زیاد است که حتی به لحاظ فنی هم میتوانند در این حوزه نقشآفرینی کنند، ولی خب میدانش متأسفانه نیست.
- فرازمند: بله قطعاً داریم. چون ما در ادبیات خودمان از قدیم، نویسندههای خیلی خوبی داشتیم و به نظرم در حوزه طنز اتفاقاً قوی هستیم. حالا درست است که این اواخر طنزها هجو و هزل شده! ولی در حوزه طنز ما قوی هستیم. من خودم مجله سه نقطه را که نگاه میکردم، کلی نویسنده داشت. خیلی از نویسندههایی که آنجا مینویسند، نویسنده طنزپرداز هستند و واقعاً قشنگ مینویسند.
- حیدریراد: فکر میکنم محدود و انگشتشمار هستند. شاید به خاطر این بوده که بازار نداشته است، چون هر کاری احتیاج به چرخهی اقتصادی دارد. به هر حال، اگر نویسندهای قهار باشد، خلاق باشد و قلم جذابی داشته باشد، به نظرم این فضا جا برای رشد خیلی دارد. من حداقل اینطور میبینم.
+ شعر طنز یا نثر طنز؟
- عبادتی: نثر طنز.
- حیدریراد: شعر طنز.
- فرازمند: نثر طنز.
+ ترجیح میدهید کتاب طنز را هدیه بگیرید یا هدیه بدهید؟
- عبادتی: هدیه بدهم.
- حیدریراد: هر دو ولی بیشتر بگیرم.
- فرازمند: هدیه بگیرم.
+ کتاب طنزی بوده که با خواندنش واقعا ًاز ته دل خندیده باشید؟
- حیدریراد: بله بوده، فکر کنم فیض بوک بود.
- عبادتی: خیر.
- فرازمند: بله، آبنبات هلدار.
+ سر کدام کلاس در مدرسه، کتاب یا مجلهای خواندهاید که خیلی به دلتان چسبیده و کیف کردهاید؟
- عبادتی: پنجم ابتدایی، کیهان بچهها.
- حیدریراد: دوران دبیرستان کلاس پرورشی، کتاب بینوایان.
- فرازمند: در دوران دبیرستان معلم ادبیات با ذوقی داشتیم که گاهی برایمان هزارویکشب می-خواند؛ واقعاً برایم دلنشین بود.
+ در آخر اگر توصیهای برای علاقهمندان حوزه طنز دارید، بفرمایید.
- عبادتی: من کوچکتر از آن هستم که توصیهای داشته باشم. فقط خواستهام این است که کمی این ژانر را جدی بگیرید، یعنی هم ناشرها و هم کتابفروشیها جدی بگیرند، قطعاً به مردم هم القا میشود کار را جدی بگیرند و طنز را در اولویتهای مطالعهی خودشان بیاورند.
- فرازمند: من خودم چون در این حوزه فعالیت نداشتهام و خیلی نخواندهام، قطعاً توصیهی خیلی کارشناسی نمیتوانم بدهم. ولی ما قطعاً نویسندههای خیلی موفق و توانمندی داریم؛ سعی کنند کارشان را معرفی کنند و خوانندههایی هم که در این حوزه کتاب میخوانند، سعی کنند معرفی کنند. یعنی اگر شما کتاب خوبی خواندید که به نظرتان خوب بود، حتی اگر به فضای مجازی دسترسی ندارید، به دوستان خودتان یا یک کتابفروشی بگویید فلان کتاب خوب بود. ما خیلی وقتها سفارشهایی که میدهیم بر اساس این است که مشتری میآید و میگوید من فلان کتاب را خواندهام و خوب بوده و ما هم آن کتاب را سفارش میدهیم و میبینیم واقعاً کتاب خوبی است.
- حیدریراد: توصیه میکنم که فضای طنز جدی گرفته شود. طنز ابزار خیلی مهمی است. در خیلی از جاها میتواند شیواتر باشد، قشنگتر باشد، راه درروتر باشد. امیدوارم که فضای طنز در عرصهی کتاب بیشتر جدی گرفته شود.