افقهی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با «ایرانجمعه» از طرح فریب سازمان ملل برای آوارگی و تبعید اهالی نوارغزه پرده برداشت
بیـــرون!
در ماههای گذشته برخی کشورهای عربی در حال گسترش توافقهای عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی بودند و در این میان تجاوزات راست افراطیهای اسرائیلی علیه فلسطینیان و بویژه مسجدالاقصی به بهانه ایام عید یهودیان، بیش از پیش افزایش یافته بود اما ساکنان اراضی اشغالی صبح روز شنبه با شوک بزرگی از خواب بیدار شدند. نیروهای مقاومت فلسطین از شنبه ۱۵ مهرماه برابر با ۷ اکتبر ۲۰۲۳ عملیات همهجانبه و بینظیری با نام «طوفانالاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی آغاز کردند. با آغاز عملیات و حملات نیروهای مقاومت فلسطین فقط در ۲۰ دقیقه، ۵ هزار راکت به سمت مواضع صهیونیستها روانه شد و همزمان با آن پاراگلایدرهای حماس مشابه آن چیزی که در بازیهای کامپیوتری شاهدش هستیم، بر فراز سرزمینهای اشغالی به پرواز درآمدند تا آسمان این سرزمین برای اشغالگران ناامنتر از همیشه شود. رژیم صهیونیستی که در میدان نبرد با مقاومت فلسطین غافلگیر و شکست مفتضحانهای را طی روزهای گذشته متحمل شده با اقدامی غیرانسانی تمام گذرگاههای غزه را بسته تا مقاومت فلسطین را ناگزیر به توقف عملیات دلاورانه «طوفانالاقصی» کند. در حال حاضر گمانهزنیهایی از خواستههای امریکا و غربیها پیرامون درگیریها و نقش تشکیلات خودگردان و وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی در میان است. وزیر خارجه امریکا بعد از نشست گروه هفت در ژاپن در گفتوگو با خبرنگاران از اسرائیل خواست غزه را بعد از پایان جنگ با حماس اشغال نکند. همچنین در این میان اظهاراتی مبنی بر آتشبس و انتقال قدرت در پساجنگ و همچنین درخواست آتشبس از سوی امریکا و رد آن توسط نتانیاهو بیان شده است. آنچه در ادامه میآید، مشروح گفتوگوی «ایران جمعه» با سید هادی سید افقهی کارشناس مسائل غرب آسیا، درباره مسائل به وجود آمده و برخی گمانهزنیها است:
محمدحسین طارمی
خبرنگار
اخبار این روزهای فلسطین خبر از آن میدهد که طرف غربی بهدنبال برچیدن قدرت حماس و همچنین کار کردن بر خط خبری که «آینده مدیریت غزه با حماس نخواهد بود». به نظر شما تا چه میزان این کنش و سخنان صحیح میباشد؟
موضع امریکاییها و صهیونیستها نه واقعیت دارد و نه منجر به واقع میشود زیرا در حال حاضر اخبار میدانی خبر از زمینگیر شدن نیروهای رژیم صهیونیستی میدهد و مرتب تعداد تلفات انسانی، زرهی و خودرویی آنها رو به افزایش است.
چندین مرتبه تاکنون از زبان مسئولان مختلف در کاخ سفید خطاب به نتانیاهو اعلام کردند که امکان ندارد شما مردم غزه را به جای دیگر کوچ بدهید و یک مدیریت صهیونیستی در آنجا مستقر شود زیرا این امکانپذیر نیست، چرا که برخلاف قوانین بینالمللی است.
گمانهزنیها و پیش فرضهای دیگری هم مطرح است که به طور مثال اگر غزه را پاکسازی و حماس را خلع سلاح کردند، برنامه بعد از آن چه خواهد بود؟ طبیعتاً در این بیان سه پیشفرض مطرح میشود:
پیش فرض اول آن است که حکومت خودمختار محمود عباس در کرانه غربی را سوار بر تانکهای اسرائیلی وارد نوار غزه کنند که این فرض را هم شخص محمود عباس جرأت پذیرشاش را نخواهد داشت.
مسأله دوم این است که چند کشور عربی مدیریت غزه را بهصورت شورایی متشکل از عربستان، مصر، اردن و امارات به عهده بگیرند. در حال حاضر همین کشورها درباره مسأله عادیسازی سرشان را در گریبان پنهان میکنند و نمیتوانند پس از این حجم از کشتار و ویرانی، غزه را مدیریت کنند.
پیش فرض سوم آن است که سازمان ملل همچون نیروهای یونیفل مستقر در جنوب لبنان، غزه را مدیریت کنند. بر اساس شواهد موجود، نه حماس خلع سلاح خواهد شد و نه غزه سقوط میکند بلکه در حال حاضر دست برتر با حماس و گروههای مجاهد فلسطینی همچون جهاد اسلامی و گروههای ابوعلی مصطفی در این نبرد است.
اینگونه دعوا بر سر مدیریت در شرایطی که مردم زیر فشار آتش کشتار جمعی رژیم صهیونیستی هستند، از کجا آب میخورد؟ هدف از این خط رسانهای چیست؟
غربیها میدانند که شرایط حال حاضر یک جنگ روانی است و باید هر چه سریعتر این جنگ را کوتاهتر کنند. این مسأله تا جایی پیش رفته که «بلینکن» به رژیم صهیونیستی هشدار داده بود که زمان شما رو به اتمام است و در غیر این صورت با افزایش تلفات، آبروریزی رژیم صهیونیستی بیشتر میشود. افزون بر اینکه در سرزمینهای اشغالی تظاهرات علیه نتانیاهو بر پا شده است و معتقدند هر چقدر جنگ طولانیتر شود، جان اسرا به خطر میافتد.
قطعاً پیروز این جنگ حماس و مقاومت فلسطین خواهد بود و حتمی است اما در غیر این صورت همان سه پیش فرض است که در حال حاضر امکانپذیر نیست. اینکه کیفیت مدیریت غزه، بازسازی غزه، بافت اداری و بیمارستانها و وضعیت بازگشت مردم غزه که آیا کوچ کردهاند یا خیر و نحوه بازگشتشان دارای اهمیت است.
طبق نظر برخی کارشناسان، آنتونی بلینکن در تلاش است تا تشکیلات خودگردان فلسطینی در جنگ حماس و اسرائیل نقشی ایفا کند. آیا تشکیلات خودگردان میتواند دوباره کنترل نوار غزه را در دست بگیرد؟
تاکنون خوشبختانه مردم غزه این حجم از شهدا از کودکان، مادران و سالمندان را متحمل شدهاند تا از غزه بیرون نروند گرچه سازمان ملل یک طرح فریب منافقانه به مردم غزه پیشنهاد داد که اگر از معبر رفح نمیتوانید وارد صحرای سینا در نصر شوید، در صحرای نگب یک اردوگاه با چادر و امکانات زیستی برایتان فراهم خواهیم کرد؛ اما مردم غزه در پاسخ دندانشکن به سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان گفتند اگر شما صداقت دارید، همان چادرها و امکانات را در کنار خانههایمان به ما بدهید. سازمان ملل در یک عملیات فریب میخواهد مردم غزه را بیرون کند.
لذا به هر جهت که امکانپذیر باشد شاید رنگ بافت مدیریت در آینده غزه عوض شود و نسبت مشارکتها تغییر کند اما تماماً توسط خود فلسطینیها مدیریت خواهد شد.
ناوگان رسانهای دشمن مشخصاً علاقهای به پیروزی حماس ندارد حتی برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس که در کنفرانس مشترک اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی ۵۷ کشور گردهمایی داشتند، ولیکن مردم فلسطین و کرانه غربی خیلی تحت تأثیر این سخنان قرار نگرفتند. تنها جمهوری اسلامی ایران خواهان مسلح کردن مردم فلسطین بود اما سایر کشورها بهدنبال آتشبس و کمکهای انساندوستانه هستند.
مردمان کشورهای غربی و اروپایی به صورت میلیونی در حمایت از مردم فلسطین به خیابانها آمدند و خوشبختانه مردم کشورهای مختلف آنقدر به آگاهی بالا رسیدهاند که تحت تأثیر جنگهای ادراکی و شناختی قرار نمیگیرند.
شرایط فعلی رژیم صهیونیستی پیرامون مسأله اسرای این رژیم که تا به امروز توسط نتانیاهو با واکنش مثبتی روبهرو نبوده را چگونه ارزیابی میکنید؟
اسرا و کشتههای رژیم صهیونیستی به داخل غزه منتقل شدند تا در آینده با اسرای فلسطینی که در بند رژیم صهیونیستی هستند، مبادله شوند. خانواده کشته شدهها، اسرا و مفقودان به شدت به نتانیاهو فشار میآورند که اگر بخواهد کل غزه را بگیرد یا نیروهای مقاومت فلسطینی همچون حماس را خلع سلاح کند، با این تفاسیر اسرا سالم به دست خانوادهها نمیرسند. نتیجتاً به خاطر عدم قبول آتشبس و ادامه جنگ توسط نتانیاهو، سبب کشته شدن اسرا میشود.
نتانیاهو قطعاً پس از این بحران باید محاکمه شود و به زندان برود. یقیناً حیات سیاسی نتانیاهو به پایان رسیده و قطعاً محاکمه میشود. بر این اساس صددرصد دولت آینده رژیم صهیونیستی دیگر افراطی راست دینی نخواهد بود. بسیاری از گروههای چپ، لیبرالیستی، لامذهب و گروههای دینی ضد نتانیاهو معتقدند که دیگر نباید حکومت راست افراطی بر سر کار بیاید زیرا با اجماع جهانی علیه رژیم در سازمان ملل و تجمع میلیونها انسان در سطح جهان، آن هیبت دروغین رژیم صهیونیستی شکسته و چهره دراکولایی رژیم صهیونیستی برای جهانیان آشکار شد.
به هر حال جنگ فعلی تعداد زیادی آواره برای دولت جعلی رژیم صهیونیستی به بار آورده است و همچنین شرایط داخلی مناسبی بر رژیم اشغالگر حاکم نیست. نظر شما پیرامون بحرانهای پساجنگ چیست؟
بحرانهای اساسی گریبانگیر رژیم صهیونیستی شده است که بحران فعلی آن، بحران آوارگان است. باید توجه داشته باشیم در جنوب فلسطین تمام شهرکهایی که معروف به «غلاف غزه» بودند و شامل ۲۰ الی ۲۵ شهرک میشوند بنا بر گفتهها حدود ۳۵۰ هزار نفر آنها به فلسطین اشغالی کوچ اجباری کردهاند. این کوچ تا زمانی که امنیت برایشان تضمین نشود، ادامه دارد و به شهرکهای خود بر نمیگردند. شکست رژیم در این شهرکها یک آبروریزی امنیتی محسوب میشود که حدود ۵۰ اسیر از نظامیان عالیرتبهشان نیز اسیر حماس هستند.
در شمال فلسطین حزبالله لبنان دامنه درگیریها را روز به روز با رژیم توسعه میدهد. در ابتدا میگفتند ۲۵ شهرک تخلیه شده اما امروز شاهد آن هستیم که حدود ۶۰ شهرک تا عمق ۱۰ کیلومتری شمال فلسطین تخلیه شده است. رژیم صهیونیستی مگر چند پناهگاه دارد که توانایی پناه دادن به بیش از یک میلیون نفر را داشته باشند؟
همچنین هزینه جنگ و توقف صنعت توریست و کارخانهها باعث توقف اقتصادی و ایجاد بحران دیگر برای رژیم صهیونیستی به حساب میآید. برخی از کشورها همچون کانادا، امریکا، آلمان و امارات برای رژیم صهیونیستی دارو ارسال میکنند؛ امارات خائن تا به امروز کمکهای بسیاری کرده. واقعاً جای تعجب است که در روز روشن در جهان اسلام، اینگونه به رژیم غاصب کمک میکنند.
مسأله دیگر ابعاد روانی قضیه است که دیوار بیاعتمادی در جامعه صهیونیستی نسبت به حاکمان ایجاد شده و معتقدند حاکمانشان خائن هستند. اهالی شهرکنشینهای مرزی با نوار غزه پیش از عملیات طوفانالاقصی، تحرکات نیروهای فلسطینی را اطلاع میدادند اما نتانیاهو مدام اطمینانافزایی میکرد.
سؤالی که این روزها در ذهن مردم ایجاد شده، آن است که با فشارهایی که بر حماس وارد میشود، چرا محور مقاومت وارد میدان نمیشود. نظر شما پیرامون اینگونه تفکرات چیست؟
محور مقاومت متناسب با تحولات غزه حرکت میکند. دو خط قرمز از زبان سید حسن نصرالله اعلام شده است. خط قرمز اول این است که غزه نباید سقوط کند که تا به امروز نیز مقاومت جانانهای توسط گروههای جهادی و مردم زیر آوار و بمباران سنگین صورت گرفته و تسلیم نمیشوند.
حزبالله از ابتدا تصمیمی برای ورود به جنگ نداشت زیرا ورود حزبالله بهانهای بهدست امریکا میدهد و این دقیقاً خواسته نتانیاهو است. در حالا حاضر که ما در حال گفتوگو هستیم، مدام شهرکهای صهیونیستی تا عمق ۱۰ کیلومتری زیر آتشبس هستند.
یمنیها و عراقیها نیز شروع کردند بندر ایلات در جنوب فلسطین و پایگاههای امریکاییها در عراق و سوریه را مورد حمله قرار دهند که ۵۰ نفر از آنها کشته و زخمی شدهاند. بنابراین در حال حاضر نیاز نیست ما در این مسأله ورود کنیم و بهانه به دست امریکا بدهیم؛ اما اگر روزی امریکا ورود کند و خط قرمز را زیر پا بگذارد، این به معنای احساس خطر جدی برای رژیم صهیونیستی است.
لذا نباید بهانه به دست امریکا بدهیم و تا زمانی که رهبران مقاومت نخواستند، وارد عمل شویم. در حال حاضر نیز در کرانه باختری و نوار غزه از عهده رژیم صهیونیستی بر آمدهاند و تنها تلفات مردمی تأسف بار است.
امریکا در حال حاضر میترسد و به همین خاطر نخستوزیر عراق در ملاقات با رهبری حامل نامهای برای ایران بود تا ایران و دوستان ایران به پایگاههایشان در منطقه حمله نکنند؛ البته رهبری درخواست امریکاییها را رد و اذعان داشتند که «امریکا خودش آتش بیار
معرکه است.» اگر ایران وارد جنگ شود عدهای میگویند ما با این حجم از مشکلات چرا وارد جنگ شدهایم و از طرفی افرادی که میگویند باید وارد جنگ شویم، خناسهایی هستند که بیاطلاع تحت تأثیر فضای رسانهای ندانسته و بدون تحلیل از پیچیدگیهای صحنه، این چنین گفتههایی را بیان میکنند.