به بهانه اجرای نمایش« بازگشت»

روایت یک انتخاب اشتباه در نمایش میدانی « بازگشت»

نمایش بازگشت واگویی یکی از نیازهای بزرگ بشر امروز است؛ بشری که غرق در مشکلات، ناامید گشته و پاسخی برای چرایی وضعیت خود نمی‌یابد.چرخ زدن در میان افکاری که هیچ انتهایی ندارد. چرخ زدن و نشخوار کردن و در نهایت رسیدن به دیوارهای بلندی که می‌گوید راهی باقی نمانده است.‌‌ این چهره آویختگی به زندگی خالی از لذت و بی‌هدف است که هر روز مانند نمایشی در مقابل دیدگان ما به اجرا در می‌آید و گویی محکومانی ابدی به تماشای آن هستیم. اما تمام این راضی‌کننده نیست و نباید باشد. انسان از بدو آفرینش به‌واسطه شکستن حصار‌ها متمایز از موجودات دیگر بوده است. گاهی در‌‌ این چرخه‌های بی‌پایان راهبرانی به امدادش شتافته‌اند و آنچه باید را برای یافتن راه و بازگشت به اصل خود به او آموخته‌اند.

ونوس بهنود
روزنامه‌نگار

نمایش میدانی «بازگشت» به کارگردانی حسن بزرا و تهیه‌کنندگی علی اسماعیلی جدیدترین تولید سازمان هنری رسانه‌‌ای موج با همین مضمون به صحنه رفته است. روایتی متفاوت از آشفتگی و بیگانگی بشر امروز. دردی که نه به جنسیت محدود است و نه به مرز جغرافیایی. نه به‌ نژاد و نه به زبان. دردی همه‌گیر از زندگی امروز بشر است.
به اذعان عوامل سازنده، «بازگشت» روایتی است از سرانجام راه و انتخابی اشتباه، از آغاز تا پایان راه. روایت آن لحظات از زندگی که ممکن است هر کدام از ما در آن مورد آزمایش روزگار قرار گیریم‌.‌‌ این داستان روایت صبر و امید و توکل است در برابر یأس و ناامیدی.
اما کدام انتخاب اشتباه بوده که باید از آن به مسیری صحیح بازگشت و کدام راه، راه راستین است؟ و آیا نجاتی برای بشریت می‌توان ترسیم کرد؟

اولیا الگوی زندگی بشر در سخت‌ترین لحظات
بازگشت یک نمایش است اما از نمایش تصاویری از شهر و دردهای زیرپوستی آن آغاز می‌شود؛ از اعتیاد، فقر، کارتن‌خوابی، انفجار جمعیت، بی‌کسی و تنهایی، بیکاری، ترافیک و آلودگی و مرگ روان انسان.
بعدتر صحنه‌‌ای می‌بینیم از خودکشی یک نفر. یک انسان. خودکشی انسانی که می‌گوید از همه چیز و همه‌کس خسته شده است. انگیزه‌‌ای ندارد و آنقدر جنگیده است که دلش می‌خواهد به خوابی ابدی برود. حتی دیگر انسان‌ها نیز نمی‌توانند او را بازدارند. همگی دردهای مشترکی با او دارند و با خود کشتن یک انسان همدردی می‌کنند.
بنی‌آدم اعضای یکدیگرند. خودکشی یک انسان به منزله مرگ تمامی‌ انسان‌ها است. به منزله رفتن در مسیری انحرافی است و به منزله دخالت در امور الهی. عبارتی که دو فرشته نگهبان به فردی که خود را از بلندی انداخته می‌گویند. نمایش بازگشت با استفاده از تکنیک پلی‌بک از صدای زنده استفاده نمی‌کند و در مقابل صداهای ضبط شده که تا عمق جان مخاطب نفوذ کرده او را هر لحظه برای عواقب ناامیدی و بی‌‌ایمانی به شوکی گرفتار می‌کند.
یکی از فرشته‌های نگهبان با مسعود شخصیت اصلی نمایش که دست به خودکشی زده است، همراه می‌شود تا تاریخ پرفراز و نشیب زندگی انسان‌های شریف و تمامی‌ مصایب و مشکلاتی که داشته‌اند را مرور کند. یکی از مخاطبان معتقد است استفاده از صحنه‌های مختلف در‌‌ این نمایش نه تنها به جذابیت آن افزوده بلکه به سادگی می‌تواند مسیر ذهنی مخاطب را به مقصدی که مورد نظر کارگردان است، تغییر دهد.
این اثر نمایشی با استفاده از چهره‌پردازی‌های متعدد و چیدمان صحنه از برهه‌های مختلف تاریخ از ساختن کشتی نوح تا شعب ابی‌طالب، از داستان مصایب ‌‌ایوب نبی تا آنچه بر یوسف و زلیخا رفته است و از امروز، امروز صنعتی و آغشته به درد ناامیدی بشر به‌دلیل جدایی از اصل خود تا دیروز، در دردناک‌ترین لحظه‌های تصمیم‌گیری اولیا و پیامبران در حرکت است.
فرشتگان نگهبان با مرور تاریخ آنچه که موجب شده تا انسان‌ها در لحظه‌های انتخاب پیرو خدای خود باشند یا ابلیس را نشان می‌دهند.

این اثر نمایشی از ماست
و خداوند در‌‌ آیه 17 سوره ق می‌فرماید: «آن‌گاه که آن دو فرشته از جانب راست و چپ نشسته او را فرا می‌گیرند» دو فرشته نگهبان به مسعود می‌گویند که خدا فرصت دیگری در اختیار او قرار داده است. می‌گویند که انسان‌ها همه در رنج‌اند و از تنهایی، فقر، اموال و اولاد، عشق و حتی از غم در بوته آزمایش‌اند و تنها گروه اندکی می‌توانند از چرخه‌های بی‌حاصل شیطانی نجات یافته و به اصل خود بازگردند. از ناامیدی به امید، از قهر با خالق به‌‌ ایمان و توکل و از غم به شادی.
صحنه‌های نمایش بازگشت، بویژه آنجا که مواجه‌های اولیا را با تلخ‌ترین اتفاقات و مهمتر از همه تمسخر و تهدید بابت ‌‌این موضوع که خدا در بدبختی و بیچارگی رهایشان کرده است، نمایشی از خود ماست. انسان‌ها همه واحد و همه مخلوق خدایند. دردهای مشترک دارند و تنها در انتخاب راه‌حل‌ها متمایز می‌شوند. بازگشت دعوتی برای درک ‌‌این واقعیت است که هیچ فرد و آدمی ‌در دنیای دون بدون سختی و مشکل نیست و چه بسا در مقایسه با شمار قابل توجهی از آدم‌های دیگر، مشکلات به مراتب کمتری داشته باشد. مسعود با دیدن سرنوشت آدم‌ها به ضعف درون خود پی می‌برد. به تصمیم شتابزده، به خودکشی و از خدا می‌خواهد او را به زندگی برگرداند. اما‌‌ آیا ‌‌این فرصت دوباره به او داده خواهد شد؟ «من چرا‌‌ اینجام؟ منو نبرید. من می‌خوام برگردم پیش خانواده‌ام. دختر کوچیکم به من احتیاج داره. خانواده‌ام بهم احتیاج دارن. منو نبرید. من می‌خوام همین جا بمونم و زندگی کنم. هنوز خیلی کارها هست که ناتموم مونده و انجام ندادم.»
«بازگشت» تازه‌ترین اثر سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که به همت مؤسسه هنری رسانه‌ای سیمای ققنوس از سه‌شنبه ۹ آبان ماه ساعت ۱۸ در بوستان ولایت تهران روی صحنه می‌رود.
علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه و رزرو بلیت به سامانه NAMATICKET.IR مراجعه کنند.
سایر عوامل‌‌ این نمایش عبارتند از جانشین تهیه و تولید: امیرحسین طهرانی، مجری طرح: داود طاهری، طراح نور: عباس رحمانی‌پور، طراح صحنه و دکور: مرتضی پورحیدری، طراح صدا: عرفان حسن‌زاده، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: یاسر یارمحمدی، مدیر تولید: تورج سلیمانی، مجری صدا: علی بیرنگ، طراح گریم:‌ هاشم جوری.