نگاهی به اقدامات خلاقانه چند کتابخانه در راستای ایجاد شغل
رونق کتابخانهها با کسب و کارهای کوچک
«حصیربافی یکی از قدیمیترین و شاید کهنترین صنایع دستی در ایران و استان خوزستان است و شهر آبادان نیز بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود و وجود نخلستانهای فراوان، سندی ماندگار از هنر صنایع دستی زنان و مردان روستایی و همچنین شهری این منطقه را ثبت کرده است. به طوری که در آبادان زنان و مردان بسیاری در این منطقه زندگی میکنند که بخش عمدهای از زندگی خود را صرف حصیربافی کردهاند و محصولات آنها در زندگی روزمره مردم مورد استفاده قرار میگیرد. در این صنعت و هنر بومی برگهایی که از درخت نخل جمعآوری میشود، پس از رنگآمیزی با استفاده از ابزاری ساده بافته میشوند و محصولات مختلفی از جمله انواع سبدهای دردار، زنبیل، جارو، زیرقابلمهای، زیرانداز و گلدان را تولید میکنند. اغلب زنان خانهدار یا سرپرست خانواده در بازارهای محلی شهرستان به بافت و فروش این محصولات میپردازند. از طرف دیگر با توجه به ارزان بودن مواد اولیه و در دسترس بودن این مواد در این منطقه، کتابخانه این امکان را داشت که با در اختیار قرار دادن این مکان و ارتباطی که با مدرس این کارگاه برقرار شد، این کارگاه آموزشی را برگزار کند و کسبوکاری را معرفی کنیم که ویژه این منطقه و متناسب با حداقل امکانات موجود است.» این صحبتهای فاطمه خالدیزاده، مسئول کتابخانه عمومی شهید حداد عادل شهرستان آبادان است که در راستای حمایت از کسبوکارهای خانگی در منطقه خود، کتابخانه را به محلی برای حمایت از این کسبوکارها تبدیل کرده است.
نقش کتابخانهها در ایجاد کسبوکارهای کوچک
کتابخانههای عمومی بهعنوان مراکز فرهنگی غنی منابع بسیاری را در اختیار دارند و از سوی دیگر، محلی برای مراجعه جویندگان دانش در عرصههای گوناگون هستند. دیگر زمان آن گذشته که کتابخانه صرفاً بهعنوان یک مخزن و چند میز تعریف شود و خدمات آن بسیار متفاوت شده است.
کتابخانهها میتوانند پل ارتباطی مناسبی بین فعالان بازار کار، بویژه کسبوکارهای کوچک و منابع علمی موجود در کتابخانههای عمومی باشند. در راستای همین اهداف است که نهاد کتابخانههای عمومی کشور، تصمیم به برگزاری دومین همایش بینالمللی کتابخانههای عمومی با عنوان «کتابخانههای عمومی و کسبوکارهای کوچک» گرفت.
کتابخانههای عمومی علاوه بر منابع انتخاب شده و ارزشمندی که درباره کسبوکارهای کوچک دارند و میتوانند آنها را در اختیار کارآفرینان قرار بدهند، نقش مهمی هم در توانمندسازی کارآفرینان ایفا میکنند.
کتابخانههای عمومی میتوانند حلقه واسط و پل ارتباطی خوبی برای افرادی باشند که میخواهند وارد یک کسبوکار کوچک شوند؛ علاوه بر این، کتابخانههای عمومی میتوانند افراد دارای کسبوکارهای کوچک را با مشاوران خبره پیوند دهند یا از نظر پشتوانه حمایتی و مالی، آنها را به حامیانی که در این زمینه مایل به سرمایهگذاری هستند، مرتبط کنند.
وقتی حصیربافی به کتابخانه میرسد
خالدیزاده که در کتابخانه برای حمایت از کسبوکارهای کوچک فعالیت میکند، میگوید: «در راستای حمایت از این کسبوکار خانگی، کارگاهی را در کتابخانه برگزار کردیم؛ چراکه کتابخانه بهعنوان نهادی اجتماعی، ارائهدهنده منابع اطلاعاتی و آموزشی به همه اقشار جامعه است و با توجه به اینکه کتابخانه یک مکان عمومی است، میتواند بهعنوان یک واسطه باعث اتصال صاحبان کسبوکار با افراد و گروههایی باشد که میتوانند به اشکال مختلف از آنها
حمایت کنند.
همچنین کتابخانه مکان مناسبی برای افرادی است که بهدلیل محدودیتهای اجتماعی بهدنبال راهاندازی کسبوکارهای کوچک و خانگی هستند و ما این فرصت را به آنها میدهیم که با معرفی کسبوکار خود به درآمدزایی برسند.
کتابخانه شهید حداد عادل در کوی ذوالفقاری واقع شده است و این منطقه نسبت به سایر مناطق شهرستان آبادان دارای یک بافت بومی و سنتی است که ساکنان آن به لحاظ اقتصادی جزو طبقه متوسط و کمبرخوردار از امکانات
هستند.
طبیعتاً پس از برگزاری این کارگاه تعداد بسیار بیشتری از مردم با این هنر و صنایع دستی از نزدیک آشنا شدند و همین موضوع باعث گستردهتر شدن بازارکار حصیربافی در منطقه نیز شد. بهدلیل اینکه حصیربافی یک کسبوکار خانگی است، تلاش کردیم که در کتابخانه فضایی سنتی متناسب با فضای کار فراهم کنیم تا شرکتکنندگان دقیقاً فضای این کار را درک کنند که با استقبال خوبی مواجه شد.
این کارگاه ۴ مرتبه برگزار شد و درمجموع حدود ۴۰ نفر در گروههای سنی کودک و نوجوان و بزرگسال در آن شرکت کردند.
مدرسان این کارگاه نیز از مادران و دختران عضو کتابخانه بودند که توانستیم پس از اطلاع از توانایی آنها در حوزه حصیربافی به منظور حمایت از این هنر سنتی، این کارگاه را راهاندازی کنیم.»
همایشی برای تبیین علم و اجرا
با تغییرات جوامع، توجه به توسعه اقتصادی، بویژه از طریق کسبوکارهای کوچک، بسیار حائز اهمیت است. کتابخانههای عمومی با گستره فعالیت محلی میتوانند نقش پررنگی در توسعه کسبوکارهای محلی و کوچک داشته باشند؛ چراکه هیچ مرکزی به اندازه کتابخانههای عمومی نمیتواند شناخت خوبی از وضعیت محیط و منطقه خود داشته باشد.
سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانههای عمومی کشور درباره برگزاری این همایش و ضرورت آن میگوید: «امروزه بنا بر ضرورتهای اقتصادی و اجتماعی، استارتاپها و کسبوکارهای کوچک حول محور ایدههای نو و گروههای جوان در حوزههای مختلف از جمله کتابخانهها شکل میگیرند.
وظیفه اولیه نهاد برگزاری همایش نیست و کتابخانهها فراتر از ثبت صرف کتاب میتوانند و باید بهعنوان طراحیکننده خدمت مطرح باشند و به یک پایگاه اجتماعی و عرفی تبدیل شوند.»
میرعبداللهی معتقد است: موضوع کسبوکار در کتابخانههای عمومی نیازمند تبیین علمی و اجرایی است و قبل از برگزاری همایش، 13 پیشنشست علمی برگزار کردیم که مخاطبان آن، نخبگان دانشگاهی بودند.
کتابخانه فقط خانه کتاب نیست، بلکه محلی برای زندگی، اندیشیدن و با هم بودن است و در حال حاضر با مجموعهای از نیازهای جوانان در زمینههای مختلف از جمله حمایت، پشتیبانی و آموزش مهارت روبهرو هستیم که کتابخانههای عمومی بر حسب مأموریت خود میتوانند در تأمین آنها پیش قدم
باشند.»
او میگوید: «کتابخانههای عمومی ظرفیت تبدیل شدن به یک پایگاه اجتماعی و عرفی را دارند و از طرحهای کارآفرینانه و کسبوکارهای کوچک حمایت میکنند.
از جمله اهداف برگزاری این همایش، شناسایی راهکارها، ایدهها، تجربهها، ضعفها، چالشها و چشماندازها است و این همایش به منظور مشارکت فعال در فضای کسبوکار کشور و فراهم آوردن بستری برای توجه به نقش و جایگاه کتابخانههای عمومی در رونقبخشی اقتصادی با حمایت از اقدامات کارآفرینانه و کسبوکارهای کوچک برگزار میشود.»
کتابخانه، پاتوق اهالی روستا
وقتی صحبت از ظرفیت کتابخانههای عمومی برای کسبوکارهای کوچک باشد، در روستاها این موضوع با جدیت بیشتری دنبال میشود؛ کتابخانه عمومی قدس روستای «ویان»، مرکز ثقل و محور توسعه کسبوکار اهالی روستا شده است. به طوری که خیاطان و تولیدکنندگان پوشاک روستا محصولات خود را در کتابخانه به نمایش میگذارند و دورههای آموزشی را در آن میگذرانند. به همین سبب است که اکثر اهالی روستا با کتابخانه مأنوس و آشنا
هستند.
علی علیکرمی، مسئول کتابخانه قدس روستای ویان شهرستان کبودرآهنگ است؛ کتابخانهای که برای اهالی روستا تبدیل به یک پاتوق شده است.
علیکرمی درباره فعالیتهای این کتابخانه با نقل خاطرهای از کاری که در راستای حمایت از کسبوکارهای کوچک انجام دادند، میگوید: «طاها هفت سالش بود. هر زمان به کتابخانه مراجعه میکرد، خواهر کوچکتر از خودش، سلاله را هم میآورد. زیاد اهل گرم گرفتن و شیطنتهای بچگانه نبودند، کمحرف و کمی خجالتی! هر از گاهی مادرشان را هم با خود میآوردند.
عضو کتابخانه نبود. یک روز که همراه طاها و سلاله آمده بودند، شرایط عضویت کتابخانه را پرسید، برگه عضویت را دادم، با کمک و مشورت طاها پر کرد و سریع برای عضویت آورد.
بعد از اینکه کار ثبتنام را انجام دادم، سراغ کتابهای خیاطی را گرفت. از آنجایی که منابع کتابخانه برای خیاطی بسیار کم و محدود بود، همه کتابها توسط هنرجوهای دوره آموزشی خیاطی به امانت رفته بود. وقتی گفتم کتابهای خیاطی به امانت رفته احساس کردم خیلی ناراحت شد ولی چیزی نگفت. قول دادم در اولین فرصت کتابها را در اختیار او بگذارم.هفته بعد مجدد همراه با طاها و سلاله به کتابخانه مراجعه کردند.
اما من فراموش کرده بودم که چه قولی دادم.
درباره کلاسهای آموزشی خیاطی که از چند سال پیش در کتابخانه برگزار میشد پرسید.
خانم رحمانپور، مدرس دوره را معرفی کردم و قرار شد روز سهشنبه بهصورت حضوری با مدرس دوره صحبت کنند. وقتی با خانم رحمانپور صحبت کرده بود، گفته بود که دوره تکمیل شده و با توجه اینکه آخرین دوره امسال هم هست، تا سال بعد امکان ثبتنام وجود ندارد. خیلی پیگیر بود و خیلی خواهش میکرد، اما حرف خانم رحمانپور همان بود. کار رسید به جایی که یک روز به کتابخانه آمد، استرس داشت و با لکنت حرف میزد.
به من گفت که دو سال قبل شوهرش فوت شده و تحت پوشش کمیته امداد و مرکز نیکوکاری هستند و از اینکه بستگان از این موضوع خبر داشتند احساس خجالت داشت. میگفت دوست ندارد بچههایش به خاطر این موضوع در مدرسه و بین دوستانشان شماتت شوند. خیلی ناراحت شدم و احساس همدردی کردم و حالا دلیل آن همه اصرار به شرکت در کلاس خیاطی را فهمیدم. میگفت پیش از این مدتی در یک کارگاه خیاطی کار کرده ولی تجهیزات و اعتماد به نفس لازم برای شروع کار را ندارد! با خانم رحمانپور صحبت کردم و اجازه حضور او در دوره جدید را گرفتم.
پشتکار عجیبی داشت. با چند نفر از هنرجویان اجازه خواستند که به غیر از روزهای کلاس هم به کتابخانه مراجعه کرده و تمرین کنند. من هم موافقت کردم.
سه ماه گذشت و دوره به اتمام رسید. تا اینکه یک روز همراه چند نفر از بانوان کارآموز به کتابخانه آمدند. چند نمونه از لباسهایی که خودشان طراحی و دوخته بودند همراهشان بود.
کیفیت لباسها خیلی خوب بود. از من خواستند از فضای کتابخانه برای برپایی نمایشگاه چندروزه برای نمایش و فروش محصولاتشان استفاده کنند.
نمایشگاه همزمان با تولد حضرت فاطمه(س) و روز زن برنامهریزی
شد. تعداد متقاضیان شرکت در نمایشگاه و نمایش محصول هر روز بیشتر میشد. روز موعد از راه رسید؛ باورکردنی نبود، جای سوزن انداختن در کتابخانه پیدا نمیشد. هیچ وقت کتابخانه چنین جمعیت و رونقی به خود ندیده بود.
به بهانه نمایشگاه افرادی در کتابخانه حضور داشتند که طی چند سال خدمتم در آن، پایشان هم به کتابخانه باز نشده بود. خیلی از افراد با تعجب میگفتند چنین کتابخانهای در روستا بوده و ما از آن بیخبر بودیم؟»
باید این گزارش را با این جمله به پایان ببرم، جامعهای که از نظر رهبر آن، اشتغال از اهمیت ویژهای برخوردار است و «مسئولان جامعه باید برای ایجاد اشتغال شب و روز نشناسند»، برای اشتغالزایی باید از تمام ظرفیتهای کشور استفاده شود؛ چراکه «ایجاد یک کار، یک مسأله چندجانبه و خیلی مهم است» و «آن چیزی که در متن جامعه اشتغال ایجاد میکند، تحرک ایجاد میکند و طبقات پایین را بهرهمند میسازد همین صنایع (مشاغل) کوچک و متوسط است.»
نمایشگاه همزمان با تولد حضرت فاطمه(س) و روز زن برنامهریزی شد. تعداد متقاضیان شرکت در نمایشگاه و نمایش محصول هر روز بیشتر میشد. روز موعود از راه رسید؛ باورکردنی نبود، جای سوزن انداختن در کتابخانه پیدا نمیشد. هیچ وقت کتابخانه چنین جمعیت و رونقی به خود ندیده بود. به بهانه نمایشگاه افرادی در کتابخانه حضور داشتند که طی چند سال خدمتم در آن، پایشان هم به کتابخانه باز نشده بود. خیلی از افراد با تعجب میگفتند چنین کتابخانهای در روستا بوده و ما از آن بیخبر بودیم؟»