اثر آنی یک چرخ زدن
ونوس بهنود
نویسنده
«سرگیجه نیست. نه. غم؟ نه همیشه. فقط وقتی خبری ناراحت کننده باشد. لذت؟ بستگی دارد. بعضی وقتها مطالب خندهدار هم آنقدر تکرار میشود که مسخره به نظر میرسد.من چندان اثرپذیر نیستم. در واقع خودم تصمیم میگیرم که مطلبی روی من اثر بگذارد یا نه.»این جملات گوشهای از پاسخ یک مخاطب شبکههای اجتماعی به محتواهایی است که هر روز در گوشیهای تلفن همراه مرورشان میکنیم. پاتر در کتاب «سواد رسانهای» خود اثرات رسانه را در دو گروه اثرات آشکار و اثرات فرایندی تقسیم بندی میکند و میگوید معمولاً به اثرات آشکار واقفیم. مثل زمانی که بعد از دیدن تبلیغ یک چیپس، سراغ قفسه آشپزخانه رفته و آن چیپس را میآوریم تا بخوریم. اما اثرات فرایندی به مرور زمان و زیرپوستی در ما دیده میشود و گاهی حتی از آغاز و پایان آن بیاطلاع هستیم. اما آنچه پاتر به آن تأکید دارد شکستن این توهم است که رسانه در من نوعی اثری ندارد.
اینجاست که به اهمیت سواد رسانهای تأکید میکند و میگوید همه محتواها حتی اثرات آنی دارند و در واقع هیچ مخاطبی نیست که تحت تأثیر آن قرار نگیرد. به عنوان مثال مطلبی ناراحت کننده که اشک مخاطب را در میآورد و گروهی تصور میکنند که هیچ تأثیری بر آنها ندارد، ممکن است حسی از دلزدگی، خشم و یا ناراحتی را برای مخاطب بیطرف به دنبال داشته باشد. اثرات آنی رسانهها حتی میتواند در خلأ سواد و دانش مخاطب اثرات مخرب نیز داشته باشد. مانند محتوای خشونتآمیزی که ممکن است از سوی یک کودک تقلید شود و یا خرید آنی یک لباس که در سایتی اینترنتی یا صفحهای از اینستاگرام تبلیغ میشود. از طرفی زمانی که مطالب مورد نیاز یک مخاطب نوعی هیچ دستهبندی ندارد و اگر داشته باشد نیز از طریق هوش مصنوعی شکل گرفته است، میتواند به بمباران کشنده ذهن و روان منجر شود.
محتواهایی که هر کدام میخواهند گوشهای از علاقه، احساس و سلیقه مخاطب را از آن خود کنند وهر چقدر قوام و دوام وی کمتر باشد بیشتر میتواند تأثیر خود را در ذهن وی بکارد. مخاطبی که هنوز در این مرحله به سر میبرد که هیچ محتوایی در وی اثر ندارد، بیش از یک مخاطب آگاه تحت تأثیر اثرات آنی رسانهها است.